Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
codification
U
تدوین قوانین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Roman law
U
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
conflict of lows
U
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
articles of war
U
قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
twelve tables
U
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
formulation
U
تدوین
codification
U
تدوین
codify
U
تدوین کردن
codifying
U
تدوین کردن
codifies
U
تدوین کردن
legislation
U
تدوین وتصویب قانون
testaments
U
تدوین وصیت نامه
testament
U
تدوین وصیت نامه
discipline and adjustment board
U
هیئت تدوین مقررات انضباطی
current budget
U
بودجهای که برای یک سال مالی تدوین شود
codify
U
رمزی کردن تدوین کردن
codifying
U
رمزی کردن تدوین کردن
codifies
U
رمزی کردن تدوین کردن
pandect
U
قوانین
regulations
U
قوانین
competition rules
U
قوانین رقابت
infraction of rules
U
نقض قوانین
inland rules
U
قوانین داخلی
korte's laws
U
قوانین کرت
conflict of lows
U
تعارض قوانین
admiralty law
U
قوانین دریایی
gunnery
U
قوانین تیراندازی
administrative law
U
قوانین اداری
interpertation of laws
U
تفسیر قوانین
hovering acts
U
قوانین ضد قاچاق
statute book
U
قوانین موضوعه
company law
U
قوانین شرکت
codex
U
مجموعه قوانین
codification
U
وضع قوانین
doctorine
U
قوانین اصلی
explanation of laws
U
شرح قوانین
forest laws
U
قوانین جنگل
gas laws
U
قوانین گازها
hague rules
U
قوانین لاهه
joule's laws
U
قوانین ژول
kepler laws
U
قوانین کپلر
kepler's laws
U
قوانین کپلر
code
U
مجموعه قوانین
rules committee
U
کمیته قوانین
rules of chess
U
قوانین شطرنج
rules of engagement
U
قوانین درگیری
rules of the roads
U
قوانین دریانوردی
rules of the roads
U
قوانین راه
statue law
U
قانون یا قوانین
succession law
U
قوانین وراثت
conflict of laws
U
تعارض قوانین
written laws
U
قوانین مدون
zipf's laws
U
قوانین زیف
remedial statutes
U
قوانین اصلاحی
radiation laws
U
قوانین تابش
murphy's laws
U
قوانین مورفی
promulgation of the laws
U
انتشار قوانین
permissive legislation
U
قوانین مخیره
newton's laws of motion
U
قوانین نیوتون
maritime law
U
قوانین دریایی
labor laws
U
قوانین کار
mendelian laws
U
قوانین مندل
codification
U
جمع وتدوین قوانین
punitive article
U
قوانین جزایی ارتش
child labor laws
U
قوانین کار کودکان
law enforcement
U
اجرای قوانین
[حقوقی]
laws versus tendencies
U
قوانین در مقابل تمایلات
under these rules
U
بموجب این قوانین
newton's laws of motion
U
قوانین حرکت نیوتون
rules of football
U
قوانین یا قواعد فوتبال
newton's laws of motion
U
قوانین حرکت نیوتن
company law
U
قوانین مربوط به شرکتها
s factor
U
ضریب اس در قوانین تیرتوپخانه
sanctioned laws
U
قوانین یا مقررات مصوبه
military justice
U
قوانین جزایی ارتش
codification
U
گرد اوری قوانین
gunnery
U
قوانین تیر توپخانه
physical
U
که قوانین نرخ بیت
valid
U
درست , طبق مجموعهای قوانین
rules of procedure
U
قوانین مربوط به روش جاری
grammar
U
قوانین استفاده صحیح از زمان
grammars
U
قوانین استفاده صحیح از زمان
enterprises
U
اقدام به اجرای قوانین کردن
enterprise
U
اقدام به اجرای قوانین کردن
De Morgan's laws
U
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
De Morgan's laws
U
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
encode
U
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
encodes
U
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
message
U
قوانین از پیش تعریف شده که کد
adjective laws
U
قوانین مربوط باصول محاکمات
copyrights
U
محدود شده با قوانین کپی
copyright
U
محدود شده با قوانین کپی
laws of motion of capitalism
U
قوانین حرکت سرمایه داری
messages
U
قوانین از پیش تعریف شده که کد
provision
U
قوانین سورسات رساندن مقررداشتن
littoral law
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
coastel low
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
Talmud
U
مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
leges
U
صورت جمع کلمه lexبمعنی قوانین
the code of justinian
U
مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
formula
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
terminal ballistics
U
قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
highway dispatch
U
مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
conform
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
formulae
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formulas
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
draconian
U
قوانین حقوقی سخت وبی رحمانه
the rules of protocol
U
قوانین قرارداد
[صورت جلسه کنفرانس]
conforms
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conformed
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforming
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
formats
U
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
casuistry
U
حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
inference
U
کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
representative government
U
حکومتی که وضع قوانین ان بانمایندگان ملت باشد
extends
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
mixed laws
U
قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
LCP
U
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
extending
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
format
U
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
link
U
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
fixed point notation =
U
قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
rules of road
U
قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
extend
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
inferences
U
کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
rigorist
U
کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
riparian law
U
قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
syntax
U
قوانین گرامری اعمال شده به یک زبان برنامه نویسی
Gun laws need to be revisited.
U
قوانین تفنگ نیاز به بازبینی
[تجدید نظر]
دارند.
illegal
U
آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
validates
U
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
transfer
U
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
legal
U
عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
validate
U
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validated
U
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
transferring
U
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
marquis queensberry rules
U
مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
transfers
U
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
validating
U
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
precedence
U
قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
table of precedence
U
صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
liberty civil
U
ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
operation
U
عملی منط قی روی تعداد عملوند مربوط به قوانین جبربول
transformational rules
U
مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
r.s.c
U
قوانین مربوط به دادگاه یادیوان عالی معادل supremecourt of rules
boolean operation
U
عمل منط قی روی چند عملوند با استفاده از قوانین جبر بول
blue laws
U
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
illegal
U
ترکیب نادست بیتها در کلمه کامپیوتری طبق قوانین ز پیش تنظیم شده
unallowable digit
U
ترکیب غیر قانونی بیتهای کلمه طبق قوانین از پیش تعیین شده
blue law
U
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
layout
U
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
layouts
U
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
generator
U
ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
trade restrictions
U
جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
protocols
U
سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
generators
U
ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
protocol
U
سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
sheriff
U
نماینده رسمی دولت در یک ناحیه که ماموراجرای قوانین و انجام امورقضایی و نظارت بر انتخابات است
sheriffs
U
نماینده رسمی دولت در یک ناحیه که ماموراجرای قوانین و انجام امورقضایی و نظارت بر انتخابات است
revenue cutter
U
کشتی مسلح دولتی که برای جلوگیری ازقاچاق واجرای قوانین مالیاتی بکار رود
fair trade laws
U
قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
boolean algebra
U
قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
syntax
U
مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
forbid
U
ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
forbids
U
ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
declaratory statute
U
هدف ازتصویب این نوع قانون برطرف کردن شک و تردیدی است که در مورد بعضی قوانین بروز میکند
text
U
برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
texts
U
برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
layers
U
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
layer
U
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
knowledge
U
وسایل و قوانین خبره را درباره یک موضوع مشخص اعمال میکند روی داده کاربر برای کمک به حل مشکل
restatement of the law
U
مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
algorithms
U
قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
algorithm
U
قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
universal
U
مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
convention
U
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
conventions
U
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
derivation graph
U
ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
cryptographic
U
قوانین رمز گذاری و رمز گشایی داده
expert
U
نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
experts
U
نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
rule
U
نرم افزاری که قوانین و دانش خبره را در یک موضوع مشخص برای داده کاربر برای حل مشکل اعمال میکند
try by martial law
U
به وسیله دادگاه نظامی محاکمه شدن طبق قوانین زمان جنگ محاکمه شدن
colony
U
گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند
say's law
U
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
statute of fraud
U
قوانین ضد کلاهبرداری قوانینی که در سال 7761میلادی در زمان چارلزیازدهم در انگلستان به تصویب رسید و هدف اصلی ان جلوگیری از گواهی دروغ و پیمان شکنی و استفاده نامشروع از عدم حضور ذهن گواهان در محکمه بود
polynomial code
U
سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
levee en masse
U
عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
mixed capitalism
U
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com