English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
unit supply U تدارکات یکانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
unary U یکانی
unit reserves U ذخایر یکانی
unit citation U جشنهای یکانی
unit awards U جوایز یکانی
unit funds U اعتبارات یکانی
unit supply U اماد یکانی
force designator U شماره یکانی
unit training U اموزش یکانی
multiple drill U تمرین چند یکانی
unit awards U تشویق نامه یکانی
guidon U پرچم کوچک یکانی
unit reserves U اماد ذخیره یکانی
supplied U تدارکات
supply U تدارکات
supplying U تدارکات
provisions U تدارکات
munitions U تدارکات
supplies U تدارکات
level of supply U سطح تدارکات
warlike preparations U تدارکات جنگی
marriage preparations U تدارکات عروسی
unit supply U تدارکات یکان
supply officer U افسر تدارکات
supply party U گروه تدارکات
supply support U پشتیبانی تدارکات
supply point U نقطه تدارکات
accompanying supplies U تدارکات همراه
supplied U تدارکات ملزومات
general supplies U تدارکات عمومی
supply U تدارکات ملزومات
supplying U تدارکات ملزومات
follow up U تدارکات پشتیبان
loose issue U تدارکات روباز
deteriorating supplies U تدارکات فاسد شدنی
aerial supply U تدارکات از راه هوا
supply route U خط تدارکات راه اماد
replenishment U تجدید تدارکات وسوخت
logistic route U مسیرهای لجستیکی تدارکات
general issue U تدارکات عمومی ارتش
main supply route U راه اصلی تدارکات
logistics U مبحث تدارکات لشکر کشی
underway replenishment U تجدید تدارکات در مسیر حرکت
supply control U کنترل تدارکات اعتبار امادی
provision U اذوقه تدارکات وسایل لازم
underway replenishment U تجدید سوخت و تدارکات درحال حرکت
loose issue U تدارکات خارج شده از بسته بندی
chandler U فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
munition U تدارکات جنگ افزار تهیه کردن
off the shelf U تدارکات اماده برای توزیع و تحویل
body U گروه یا یکانی از یک عده عمده عمده قوا
bodies U گروه یا یکانی از یک عده عمده عمده قوا
vertical replenishment U تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
principal U قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
principals U قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
passing action U عملیات رد و بدل کردن کالا وتدارکات مبادله تدارکات
routing identifier U نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
field colors U پرچم رزمی پرچم یکانی
interserviceable U قابل استفاده به وسیله چندقسمت یا چند نوع یکان وسیله چند یکانی
free drop U پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
gl U مخفف issue generalملزومات ارتش تدارکات ارتش
provision center U مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
resupply U تجدید اماد تجدید تدارکات
block shipment U ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com