English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5983 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
high frequency interference U تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
high frequency signal generator U سیگنال ژنراتور فرکانس بالا
carrier U حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
carriers U حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
high frequency U دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
interference U تداخل امواج
bleeding U باند تداخل امواج
diathermy interference U تداخل امواج دیاترمی
interference area U ناحیه ی تداخل امواج
interference zone U ناحیه ی تداخل امواج
inductive interference voltage U ولتاژ تداخل امواج القائی
wobbulator U تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
beat frequency U فرکانس تداخل
radio frequency interference U تداخل فرکانس رادیویی
frequency division multilexing U مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
superheterodyne U گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
base band U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
baseband U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
radio interference U تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
inductive interference U تداخل امواج القائی انترفرنس القائی
carrier U فرکانس سیگنال پیش از تقسیم شدن
carriers U فرکانس سیگنال پیش از تقسیم شدن
scend U در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
band U محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
bands U محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
continuous wave U امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
h.f. U فرکانس بالا
high frequency U فرکانس بالا
radio frequency U فرکانس بالا
high frequency resistance U مقاومت فرکانس بالا
high frequency transformer U مبدل فرکانس بالا
high frequency telephony U فن تلفن فرکانس بالا
high frequency speaker U بلندگوی فرکانس بالا
high frequency transistor U ترانزیستور فرکانس بالا
high frequency amplification U تقویت فرکانس بالا
high frequency bias U بایاس فرکانس بالا
high frequency welding U جوشکاری فرکانس بالا
high frequency oscillation U نوسان فرکانس بالا
high frequency voltage U ولتاژ فرکانس بالا
high frequency field U میدان فرکانس بالا
high frequency alternator U مولد فرکانس بالا
high frequency alternating current U جریان فرکانس بالا
first detector U یکسوساز فرکانس بالا
high frequency tube U لامپ فرکانس بالا
hight frequency current U جریان فرکانس بالا
radio frequency biasing U بایاسینگ فرکانس بالا
high frequency range U ناحیه ی فرکانس بالا
high frequency performance U رفتار فرکانس بالا
high frequency transmission U انتقال فرکانس بالا
high frequency responce U پاسخ فرکانس بالا
high frequency pentode U پنتود فرکانس بالا
high frequency heating U گرمایش فرکانس بالا
high frequency cable U کابل فرکانس بالا
high frequency generator U ژنراتور فرکانس بالا
high frequency furnace U کوره فرکانس بالا
high frequency discharge U تخلیه فرکانس بالا
high frequency circuit U مدار فرکانس بالا
high frequency choke U پیچک فرکانس بالا
high frequency heater U گرمکن فرکانس بالا
high frequency engineering U مهندسی فرکانس بالا
high frequency energy U انرژی فرکانس بالا
high frequency electrical engineering U مهندسی برق فرکانس بالا
high frequency palsmagenerator U مولد پلاسمای فرکانس بالا
vhf range U ناحیه فرکانس خیلی بالا
high frequency winding U سیم پیچی فرکانس بالا
high frequency amplification stag U طبقه تقویت فرکانس بالا
highfrequency measuring bridge U پل اندازه گیری فرکانس بالا
high frequency alternating current U جریان متناوب فرکانس بالا
high frequency alloy juction transistor U ترانزیستور الیاژی فرکانس بالا
high frequency equivalent circuit U مدار معادل فرکانس بالا
high frequency carrier cable U کابل کاریر فرکانس بالا
high frequency sound U موج صوتی فرکانس بالا
high frequency heating equipment U تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
high frequency amplifier U تقویت کننده فرکانس بالا
high frequency induction furnace U کوره القایی فرکانس بالا
high frequency coil U سیم پیچ فرکانس بالا
high frequency conductivity U قابلیت هدایت فرکانس بالا
high frequency current gain U تقویت جریان فرکانس بالا
high frequency radio station U ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
scans U فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scanned U فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scan U فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
parametric U وسیلهای که میتواند سط وح فرکانس خاص را پیشبرد یا کاهش دهدار یک سیگنال صوتی
high frequency gas discharge breakdown U شکست تخلیه گازی فرکانس بالا
high frequency radio direction finding U جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
high frequency biasing U پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
high frequency induction hardening U سخت گردانی القایی فرکانس بالا
high frequency stabilized arc U قوس نوری تثبیت شده ی فرکانس بالا
modulating U فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
modulates U فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
modulate U فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
middlemen U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
middleman U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
time U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
times U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
maskable U سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیشود غیرفعال میشود
fdm U Division Frequencyاستفاده از یک مسیر الکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس ultiplexing
interrupts U سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
interrupting U سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
interrupt U سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
tdm U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
confusion reflector U وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
modulation U سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
modulating U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulates U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulate U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
non maskable interrupt U سیگنال وقفه با ارجحیت بالا که توسط نرم افزار یا دستورات دیگر قابل آسیب دیدن نیست
composite video U سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند
crystal U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystals U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
trellis coding U روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
PRI U خط وط ارتباطی ISDN با کارایی بالا که کانالهای جدای B را که می توانند پالسهای چند کیلوبایت در ثانیه را روی کانال D برای ارسال سیگنال و کنترل
DSR U سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
radiation scattering U انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
emission control U کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
resonances U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonance U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
critical frequency U فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
radiological monitoring U ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
trapping U اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
auctioneering device U وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
modulator U مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد
ADPCM U استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی
DCD U سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است
degradation U کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
noise U سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
noises U سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
adaptive channel allocation U استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
sample size U بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
coincidence circuit U یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود
quadruplex U چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال
carrier U سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carriers U سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
asynchronous U ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده
beats U تداخل
interference U تداخل
beat U تداخل
sensitivity U کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
sensitivities U کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
suppressor U مقاومت ضد تداخل
cross talk U تداخل صحبت
cross talk U تداخل صدا
constructive interference U تداخل فزاینده
electronic interfrence U تداخل الکترونیکی
interferometer U تداخل سنج
intercurrent U تداخل کننده
anti interference capacitor U خازن ضد تداخل
anti interference device U دستگاه ضد تداخل
interfrometer U تداخل سنج
interfrometry U تداخل سنجی
interference filter U صافی تداخل
interference eliminator U صافی تداخل
electrical interface U تداخل الکتریکی
adjacent channel interfernce U تداخل کانال مجاور
monkey chatter U تداخل کانال مجاور
cross talk U تداخل صداها در تلفن
impenetrableness U خاصیت عدم تداخل
cross talk U تداخل صدا در اثرنزدیکی دو فرستنده
babbles U تداخل سیگنالها در تعدادزیادی از کانالهای یک سیستم
cross fire U تداخل دومکالمه تلفنی یا تلگرافی باهم
babble U تداخل سیگنالها در تعدادزیادی از کانالهای یک سیستم
babbled U تداخل سیگنالها در تعدادزیادی از کانالهای یک سیستم
a pain in the neck <idiom> U مزاحم
intruders U مزاحم
intruder U مزاحم
obtruder U مزاحم
leeches U مزاحم
troublous U مزاحم
troubler U مزاحم
troublemakers U مزاحم
leech U مزاحم
troublemaker U مزاحم
plaguer U مزاحم
interfering U مزاحم
enfant terrible U مزاحم
obtrusive U مزاحم
importunate U مزاحم
worrisome U مزاحم
bothersome U مزاحم
enfants terribles U مزاحم
tiresome U مزاحم
bras U سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bra U سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
modem U وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
molested U مزاحم شدن
interference current U جریان مزاحم
interfere U مزاحم شدن
parasitic current U جریان مزاحم
parastic drag U پسای مزاحم
to be a pain in the neck U مزاحم بودن
burdensome tax U مالیات مزاحم
profile drag U پسای مزاحم
molest U مزاحم شدن
interference wave U موج مزاحم
background noise U اصوات مزاحم
perturb U مزاحم شدن
molesting U مزاحم شدن
interference field U میدان مزاحم
Recent search history Forum search
1popsicle
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1construed
1The outright abolition of the death penalty.
3she brought disgrace on the family.
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
2interfereometry
2interfereometry
1معنی lead lag compensator
1Soar
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com