Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
area evacuation
U
تخلیه منطقهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sector scan
U
کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
regional forces
U
نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
cargo outturn message
U
پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation
U
تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
clearing
U
تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings
U
تخلیه محل تخلیه بیماران
zonular
U
منطقهای
territorial
U
منطقهای
zonary
U
منطقهای
regional
U
منطقهای
zonal
U
منطقهای
regionally
U
منطقهای
zone
U
دفاع منطقهای
regional projects
U
طرحهای منطقهای
circuit court
U
دادگاه منطقهای
zone purification
U
تصفیه منطقهای
zone defence
U
دفاع منطقهای
area confinement facility
U
بازداشتگاه منطقهای
carpet bombing
U
بمباران منطقهای
regional trade
U
تجارت منطقهای
regional development
U
توسعه منطقهای
regional center
U
مرکز منطقهای
zone refining
U
پالایش منطقهای
regional economy
U
اقتصاد منطقهای
zones
U
دفاع منطقهای
area interdiction
U
ممانعت منطقهای
area evacuation
U
اخراجات منطقهای
area signal center
U
مرکزمخابرات منطقهای
area defense
U
پدافند منطقهای
regional network
U
شبکه منطقهای
regional gap
U
شکاف منطقهای
area study
U
بررسی منطقهای
area bombing
U
بمباران منطقهای
area target
U
هدف منطقهای
area target
U
اماج منطقهای
territorial
U
محلی منطقهای
area fire
U
اتش منطقهای
area monitoring
U
مراقبت منطقهای
regionalist
U
منطقهای ناحیه گرای
regional planning
U
برنامه ریزی منطقهای
regionalistic
U
منطقهای ناحیه گرای
demolition belt
U
کمربند تخریب منطقهای
convalescent center
U
بیمارستان ثابت منطقهای
area control center
U
مرکز کنترل منطقهای
zonal tournament
U
تورنمنت منطقهای شطرنج
area sampling
U
نمونه گیری منطقهای
redeploys
U
از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
deprossion
U
منطقهای با فشار بارومتری نسبتا کم
redeploying
U
از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeploy
U
از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
plastic zone
U
منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
redeployed
U
از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
extended defense
U
پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
free zone
U
منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
cyclones
U
منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
cyclone
U
منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
effective beaten zone
U
منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
equisignal zone
U
منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
watersheds
U
منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
watershed
U
منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
aeromedical unit
U
یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
carpet bombing
U
توزیع بمب جهت پوشش یک منطقه بمباران منطقهای
intermediate area
U
منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
cargo outturn report
U
گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
third area conflict
U
جنگ در منطقهای غیر ازسرزمین دو طرف جنگ مبارزه در کشور سوم
zone time
U
وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
area search
U
کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
exhausts
U
تخلیه
exhaust
U
تخلیه
LSD
U
تخلیه
unloading
U
تخلیه
landing, storage, delivery
U
تخلیه
discharge
U
تخلیه
discharges
U
تخلیه
emptying
U
تخلیه
unstuffing
U
تخلیه
discharged
U
تخلیه
disembarkation
U
تخلیه
depletion
U
تخلیه
evacuating
U
تخلیه
evacuates
U
تخلیه
evacuation
U
تخلیه
evacuated
U
تخلیه
evacuate
U
تخلیه
stripping
U
تخلیه
electrical discharge
U
تخلیه برقی
escape channel
U
مجرای تخلیه اب
disruptive discharge
U
تخلیه جرقهای
discharge velocity
U
سرعت تخلیه
drain plug
U
پیچ تخلیه
education pipe
U
لوله تخلیه
disembarkation
U
تخلیه کردن
electric discharge
U
تخلیه الکتریکی
electrostatic discharge
U
تخلیه الکتروستاتیکی
electron discharge
U
تخلیه الکترونها
discahrge pipe
U
لوله تخلیه
drain cock
U
لوله تخلیه
discharge cock
U
شیر تخلیه
discharge pressure
U
فشار تخلیه
discharge opening
U
مجرای تخلیه
discharge opening
U
راهگاه تخلیه
discharge chute
U
سرسره تخلیه
discharge currect
U
جریان تخلیه
discharge gate
U
دریچه تخلیه
discharge end
U
سمت تخلیه
discharge end
U
محل تخلیه
discharge nozzle
U
فواره تخلیه
discharge recorder
U
تخلیه نگار
discharge resistance
U
مقاومت تخلیه
discharge conveyor
U
نوار تخلیه
discharging wharf
U
اسکله تخلیه
discharging berth
U
اسکله تخلیه
discharger of a capacitor
U
تخلیه خازن
discharge of chips
U
تخلیه براده ها
clearing out
[of a place]
U
تخلیه
[فضایی]
discharge voltage
U
ولتاژ تخلیه
discharge valve
U
سوپاپ تخلیه
discharge spout
U
ناودانه ی تخلیه
quitting
U
تخلیه خانه
relief well
U
چاه تخلیه
non self maintained discharge
U
تخلیه وابسته
neural discharge
U
تخلیه عصبی
sluiceway
U
دهانه تخلیه
medical recovery
U
تخلیه پزشکی
medical evacuation
U
تخلیه بیماران
medical evacuation
U
تخلیه پزشکی
oscillating discharge
U
تخلیه مواج
undulatory discharge
U
تخلیه مواج
ozone depletion
U
تخلیه اوزون
residual discharge
U
تخلیه مانده
road clearance
U
تخلیه جاده
roll on/roll off
U
بارگیری- تخلیه
rotary discharger
U
تخلیه گر گردان
self maintained discharge
U
تخلیه ناوابسته
site clearance
U
تخلیه کارگاه
point discharge
U
تخلیه نقطهای
surging discharge
U
تخلیه نوشی
tipper
U
تخلیه کننده
medical evacuation
U
تخلیه بهداری
main discharge
U
تخلیه اصلی
exhaust chute
U
ناودان تخلیه
evacuant
U
تخلیه کننده
to offload
U
تخلیه کردن
exhaust stroke
U
مرحله تخلیه
flaming discharge
U
تخلیه مشتعل
lightning discharge current
U
جریان تخلیه
lightning discharge
U
تخلیه اتمسفری
internal discharge
U
تخلیه داخلی
impulse discharge
U
تخلیه ضربهای
high rate discharge
U
تخلیه شدید
glow discharge
U
تخلیه تابنده
glow discharge
U
تخلیه تابناک
depletion layer
U
ناحیه تخلیه
brush discharge
U
تخلیه جارویی
unload
U
تخلیه کردن
vacating
U
تخلیه کردن
vacates
U
تخلیه کردن
vacated
U
تخلیه کردن
vacate
U
تخلیه کردن
evacuating
U
تخلیه کردن
unloaded
U
تخلیه کردن
blow off
U
شیر تخلیه
battlefield evacuation
U
تخلیه پزشکی
bank sluice
U
دریچه تخلیه
abreaction
U
تخلیه هیجانی
catharsis
U
تخلیه هیجانی
disembark
U
تخلیه کردن
unloads
U
تخلیه کردن
evacuates
U
تخلیه کردن
sluices
U
دریچه تخلیه
sluiced
U
دریچه تخلیه
sluice
U
دریچه تخلیه
discharges
U
تخلیه بار
discharges
U
تخلیه الکتریکی
discharge
U
تخلیه بار
discharge
U
تخلیه الکتریکی
depopulation
U
تخلیه جمعیت
drain
U
تخلیه کردن
drained
U
تخلیه کردن
draining
U
تخلیه کردن
evacuated
U
تخلیه کردن
evacuate
U
تخلیه کردن
disembarks
U
تخلیه کردن
disembarking
U
تخلیه کردن
disembarked
U
تخلیه کردن
quit
U
تخلیه خانه
drains
U
تخلیه کردن
roll-on/roll-off
U
بارگیری- تخلیه
corona discharge
U
تخلیه کورونا
corollary discharge
U
تخلیه تبعی
depletion barrier
U
ناحیه تخلیه
cooling water discharge
U
تخلیه اب سرد
defecation
U
تخلیه شکم
chain of evacuation
U
سیستم تخلیه
coefficient of discharge
U
ضریب تخلیه
discharge head
U
ارتفاع تخلیه
debarkation net
U
تور تخلیه
corona discharge
U
تخلیه الکتریکی
depletion zone
U
ناحیه تخلیه
air evacuation
U
تخلیه هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com