Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bilge board
U
تخته میانی قایق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
amidship
U
قسمت میانی قایق
leeboard
U
یکی از دو تخته طرفین کف قایق
hiking board
U
تخته اتکای خم شونده در قایق
canopy
U
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies
U
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
multi board computer
U
کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
lee board
U
تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
stopboard
U
تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
boarded
U
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
daughter board
U
تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
board
U
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
board
U
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
boarded
U
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
lubber's line
U
علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind
U
حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
plywood
U
تخته لایی تخته چند لا
planking
U
تخته پوشی تخته بندی
notice board
U
1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
expansion slots
U
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
bare board
U
تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
tack
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
plank
U
تخته تخته کردن
NIC
U
تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
boat space
U
فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
weather board
U
تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
showboat
U
قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
mesial
U
میانی
medial
U
میانی
center land
U
خط میانی
mediated
U
میانی
mediating
U
میانی
mediates
U
میانی
mediate
U
میانی
middle deck
U
پل میانی
centric
U
میانی
mediums
U
میانی
midline
U
خط میانی
medium
U
میانی
median
U
میانی
centrical
U
میانی
mesne
U
میانی
inmost
U
میانی
innermost
U
میانی
mesal
U
میانی
mesail
U
میانی
center back
U
بک میانی
intermediate terminal
U
ترمینال میانی
intermediate points
U
جهات میانی
middle fraction
U
جزء میانی
interphase
U
فاز میانی
intermediate phase
U
فاز میانی
intermediate oscillation
U
نوسان میانی
center circle
U
دایره میانی
intermediate plate
U
صفحه میانی
intermediate office
U
مرکز میانی
intermediate link
U
حلقه میانی
middle fraction
U
پاره میانی
intermediate transmitter
U
فرستنده میانی
midsection
U
قطعه میانی
lower boom
U
تیرک میانی
lower boom
U
بوم میانی
mesencephalon
U
مغز میانی
mid flap
U
فلپ میانی
ridge rope
U
سیم میانی
intermediate zone
U
ناحیه ی میانی
meddle
U
میانی وسطی
meddled
U
میانی وسطی
meddles
U
میانی وسطی
middle ear
U
گوش میانی
middle part
U
قسمت میانی
neutral wire
U
سیم میانی
neutral conductor
U
سیم میانی
median income
U
درامد میانی
intermediate layer
U
لایه میانی
center stripe
U
خط میانی زمین
interconnection
U
اتصال میانی
intermediate
U
طبقه میانی
halfback
U
بازیگر میانی
mid-
U
میانی وسطی
middles
U
میانی وسطی
intermediate anneal
U
التهاب میانی
middle
U
میانی وسطی
midfield line
U
خط میانی زمین
middle layer
U
قشر میانی
hogging
U
تنش میانی
intermediate band
U
باند میانی
midpoints
U
نقطه میانی
i.f.
U
فرکانس میانی
midpoint
U
نقطه میانی
halfback
U
بازیگرخط میانی
median
U
سکوی میانی
buffer
U
حافظه میانی
center wing
U
بال میانی
intermediate
U
عضو میانی
interband
U
باند میانی
intermediate contact
U
کنتاکت میانی
center section
U
بال میانی
intermediate field
U
میدان میانی
intermediate image
U
تصویر میانی
tun dish throught
U
پاتیل میانی
central strip
U
نوار میانی
dorsomedial
U
پشتی- میانی
drop keel
U
تیغه میانی
intermediate frequency tank circuit
U
فرکانس میانی
center line
U
خط میانی زمین
intermediate fuse
U
فیوز میانی
cut splice
U
پیوند میانی
tympanum
U
گوش میانی
intermediate frequency
U
فرکانس میانی
middle insomnia
U
بیخوابی میانی
mid
U
میانی وسطی
intermediate distribution frame
U
مقسم میانی
central reserve
U
سکوی میانی
half length illusion
U
خطای ادراکی میانی
central concrete membrane
U
پرده میانی بتنی
dorsomedial thalamus
U
تالاموس پشتی- میانی
flankerback
U
بازیگر میانی جناح
intermediate frequency breakdown
U
شکست فرکانس میانی
cif
U
فرمت میانی معروف
dermis
U
غشاء میانی پوست
medium frequency motor
U
موتور با فرکانس میانی
centre
U
نقط ه میانی چیزی
centers
U
نقط ه میانی چیزی
centered
U
نقط ه میانی چیزی
intermediate transformer
U
مبدل یا ترانسفورماتور میانی
intermediate temperature
U
درجه حرارت میانی
intermediate roll stand
U
مقام نورد میانی
intermediate frequency amplification
U
تقویت فرکانس میانی
intermediate frequency section
U
مقطع فرکانس میانی
intermediate frequency sensitivity
U
حساسیت فرکانس میانی
intermediate frequency stage
U
طبقه ی فرکانس میانی
center ice circle
U
داره میانی زمین
centred
U
نقط ه میانی چیزی
medice
U
قسمت میانی زمین
center
U
نقط ه میانی چیزی
grounded neutral
U
سیم میانی زمین
center back
U
بازیگر میانی خط عقب
insulated intermediate layer
U
لایه میانی عایق
interband telegraphy
U
تلگراف باند میانی
interjacent
U
میانی در میان افتاده
intermediate amplifier
U
تقویت کننده میانی
intermediate repeater
U
تقویت کننده میانی
intermediate aperiodic circuit
U
مدار میانی اپریودیک
intermediate frequency transformer
U
مبدل فرکانس میانی
middle lintel in window
U
وادار میانی پنجره
loom
U
قسمت میانی پارو
third ventricle
U
بطن میانی مغز
middles
U
منطقه میانی زمین
vermis
U
قطعه میانی مخچه
deeper
U
نقطه میانی سر پیچ
intercede
U
پادر میانی کردن
interceded
U
پادر میانی کردن
intercedes
U
پادر میانی کردن
interceding
U
پادر میانی کردن
deepest
U
نقطه میانی سر پیچ
steering wheel hub
U
قسمت میانی غربالک
middle
U
منطقه میانی زمین
looms
U
قسمت میانی پارو
looming
U
قسمت میانی پارو
loomed
U
قسمت میانی پارو
medial layer
U
لایه میانی
[پزشکی]
midpoint rule
U
قاعده نقطه میانی
Somewhere in the darkness
U
جایی در میانی تاریکی
deep
U
نقطه میانی سر پیچ
media
U
پوشش میانی سرخرگ
rail
U
الت میانی در و پنجره
intermediate frequency amplifier
U
تقویت کننده فرکانس میانی
intermediate frequency band filter
U
صافی باند فرکانس میانی
inflammation of the middle ear
U
عفونت گوش میانی
[پزشکی]
drawman
U
مرد میانی برای رویارویی
interband recombination
U
ترکیب مجدد باند میانی
infection of the middle ear
U
عفونت گوش میانی
[پزشکی]
middle ear inflammation
[MEI]
U
عفونت گوش میانی
[پزشکی]
seated
U
قسمت میانی زین اسب
image camera tube
U
لامپ تصویر میانی دوربین
seat
U
قسمت میانی زین اسب
midpoints
U
نقطه میانی یا نزدیک مرکز
seats
U
قسمت میانی زین اسب
midpoint
U
نقطه میانی یا نزدیک مرکز
king-pendant
U
[تیر عمودی در خرپای میانی]
otitis media
[OM]
U
عفونت گوش میانی
[پزشکی]
thalamic
U
ماده خاکستری مغز میانی
mesoblast
U
لایه جرثومه میانی جنین
big man
U
بازیگر میانی بیس بال
midgut
U
قسمت میانی مجرای هاضمه
proxinal
U
نزدیک به تنه یا خط میانی بدن
mesocarp
U
قشر میانی غلاف میوه
center face off spot
U
نقطه شروع در مرکز دایره میانی
thalamus
U
تالاموس ماده خاکستری مغز میانی
set back
U
مهاجمی که پشت سر مدافع میانی است
trombone
U
شیپور دارای قسمت میانی متحرک
atrium
U
اطاق میانی خانههای روم قدیم
Midwestern
U
وابسته به ایالتهای میانی ایالت متحده
center ice spot
U
نقطه شروع در مرکز دایره میانی
center piece
U
قسمت میانی اسباب روی میز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com