English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
panel formwork U تخته قالب بندی بتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
decking U تخته هائیکه برای قالب بندی دالهای بتنی بکار میروند
Other Matches
basic type single tier formwork U قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
planking U تخته پوشی تخته بندی
formwork U قالب بندی
initialization U قالب بندی
form work U قالب بندی
formatting U قالب بندی
shuttering U تخته بندی
scaffold U تخته بندی
wainscoting U تخته بندی
planking U تخته بندی
lathing U تخته بندی
scaffolds U تخته بندی
weather board U تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
formats U قالب بندی کردن
format U قالب بندی کردن
formwork with vacuum chambers U قالب بندی با خلاء
formlining U پوشش قالب بندی
face fromwork U قالب بندی نهائی
face formwork U قالب بندی نما
face framework U قالب بندی نما
physical format U قالب بندی فیزیکی
sliding form U قالب بندی کشویی
slip formwork U قالب بندی لغزان
face formwork U قالب بندی نهایی
reformat U قالب بندی مجدد
form lining U پوشش قالب بندی
format file U فایل قالب بندی
space framing U قالب بندی فضائی
on screen formating U قالب بندی مرئی
shell formwork U قالب بندی غلافی
off screen formatting U قالب بندی نامریی
patchboard U تخته سیم بندی
timberwork U الوارکاری تخته بندی
sheathing U تخته بندی قائم
plugboard U تخته سیم بندی
patchboard U تخته سرهم بندی
data formatting statements U احکام قالب بندی داده ها
logical format U قالب بندی یا فرمت منطقی
embedded formating command U فرمان قالب بندی مندرج
formwork exposed U قالب بندی سطوح مرئی
formwork at cirved section U قالب بندی در سطوح منحنی
automatic forming machine U دستگاه قالب بندی خودکار
formwork unexposed U قالب بندی سطوح نامرئی
framework U استخوان بندی قالب چهار دیواری
plaster of Paris U گچ ویژه شکسته بندی و قالب گیری
frameworks U استخوان بندی قالب چهار دیواری
basic type double tier formwork U قالب بندی بالارونده با تختههای مشابه
high level format U فرمت یا قالب بندی سطح بالا
board U هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
boarded U هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
scaffold U سکوب یا چهار چوب تخته بندی کردن
scaffolds U سکوب یا چهار چوب تخته بندی کردن
driver U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
drivers U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
putlock U تیر وتخته روی تخته بندی ساختمان که معماران پا روی ان میگذارند کف چوب بست
putlog U تیر وتخته روی تخته بندی ساختمان که معماران پا روی ان میگذارند کف چوب بست
style sheet U الگویی که برای تولید خودکار نحوه یا نوع یک متن مثل روش کار , کتاب , برنامه ,... از پیش فرمت و قالب بندی شده باشد
multi board computer U کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
lee board U تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
stopboard U تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
daughter board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
boarded U تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
boarded U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
imported U 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
importing U 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
import U 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
plasticize U قالب پذیر کردن از قالب در اوردن
plywood U تخته لایی تخته چند لا
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
notice board U 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
bare board U تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
blow up U تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-up U تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-ups U تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
plank U تخته تخته کردن
NIC U تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
compression molding process U فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
wording U جمله بندی کلمه بندی
lineament U طرح بندی صورت بندی
lineaments U طرح بندی صورت بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
classification U طبقه بندی رده بندی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
centering U قالب
die U قالب
models U قالب
fitted U قالب
spectrum U قالب
ingot U قالب
carcases U قالب
burner frame U قالب
foot pocket قالب پا
carcass U قالب
carcasses U قالب
forme U قالب
green sand mold U قالب تر
moulding U قالب
blocks U سد قالب
blocked U سد قالب
model U قالب
sizes U قالب
modeled U قالب
standards U قالب
An ice – cube . U یک قالب یخ
size U قالب
block U سد قالب
kata U قالب
modelled U قالب
clusters U قالب
cluster bombs U قالب
molded U قالب
cluster bomb U قالب
cluster U قالب
templates U قالب
standard U قالب
template U قالب
shapes U قالب
shape U قالب
swage U قالب
molds U قالب
moulds U قالب
moulder U قالب گر
matrix U قالب
matrixes U قالب
matter U قالب
matrix or matrices U قالب
cake U قالب
mould U قالب
mandrel or dril U قالب
unformatted U بی قالب
matters U قالب
mattering U قالب
mattered U قالب
moulded U قالب
close-fitting U قالب تن
cell format U قالب سل
mold U قالب
close fitting U قالب تن
split line U خط قالب
laster U قالب کن
laster U قالب گر
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
green sand molding U قالب ریزی تر
order format U قالب دستور
hat block U قالب کلاه
range format U قالب دامنه
record format U قالب مدرک
format effector U تاثیرکننده قالب
permanent shuttering U قالب ثابت
acrobats U قالب فایل
founds U قالب کردن
acrobat U قالب فایل
record format U قالب رکورد
mandrel U قالب مرغک
plasticity U قالب پذیری
shuttering U قالب بتن
free format U در قالب ازاد
shoe tree U قالب کفش
pouring gate U تغذیه قالب
found U قالب کردن
formatted U قالب دار
rough hew U قالب کردن
page frame U قالب صفحه
fuse block U قالب فیوز
order format U قالب سفارش
pattern maker U قالب ساز
stunt box U قالب بند
last n U قالب کردن
stripping U قالب برداری
blocs U قالب کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com