Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
instrument board
U
تخته فرمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ctrl break
U
در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
multi board computer
U
کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
magna charta
U
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna carta
U
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
controlled stick steering
U
دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
sound off
U
فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
stopboard
U
تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
lee board
U
تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
daughter board
U
تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
boarded
U
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
board
U
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
boarded
U
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board
U
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
stand fast
U
فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
steering
U
فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
forward march
U
فرمان قدم رو فرمان پیش
plywood
U
تخته لایی تخته چند لا
planking
U
تخته پوشی تخته بندی
notice board
U
1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
expansion slots
U
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
bare board
U
تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
guide on me
U
فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
plank
U
تخته تخته کردن
NIC
U
تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
close interval
U
فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
close ranks
U
فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
weather board
U
تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
guide left
U
فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
cancel check firing
U
فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
ship will adjust
U
فرمان
rudder bar
U
فرمان
handlebar
U
فرمان
chdir
U
فرمان CD
rescript
U
فرمان
MD
U
فرمان D
steering
U
فرمان
commanded
U
فرمان
bugle call
U
فرمان
by order of
U
فرمان
commands
U
فرمان
decreed
U
فرمان
ordinace
U
فرمان
insubordinate
U
نا فرمان
MDs
U
فرمان D
firman
U
فرمان
hest
U
فرمان
commandment
U
فرمان
pipes
U
فرمان
commandments
U
فرمان
drive
U
فرمان
handle bar
U
فرمان
mark time
U
فرمان در جا
controls
U
فرمان
if
U
فرمان IF
control
U
فرمان
precepts
U
فرمان
controlling
U
فرمان
precept
U
فرمان
for
U
فرمان FOR
indocile
U
نا فرمان
mkdir
U
فرمان D
drives
U
فرمان
sanctions
U
فرمان
Rd
U
فرمان RD
decreeing
U
فرمان
ordinance
U
فرمان
sanctioning
U
فرمان
commissions
U
فرمان
sanction
U
فرمان
sanctioned
U
فرمان
edicts
U
فرمان
edict
U
فرمان
commission
U
فرمان
commissioning
U
فرمان
decrees
U
فرمان
at my command
U
به فرمان من
word
U
فرمان
worded
U
فرمان
ordinances
U
فرمان
instituting
U
فرمان
institutes
U
فرمان
instituted
U
فرمان
command
U
فرمان
institute
U
فرمان
charter
U
فرمان
assize
U
فرمان
decree
U
فرمان
chartered
U
فرمان
chartering
U
فرمان
charters
U
فرمان
bottom board
U
تخته کف
gangplank
U
تخته پل
pleximeter
U
تخته دق
gob
U
تخته کف
gangplanks
U
تخته پل
plasterboard
U
گچ تخته
gobs
U
تخته کف
gobs
U
تخته
gob
U
تخته
lumber
U
تخته
boarded
U
تخته
ledger
U
تخته
ledgers
U
تخته
plank
U
تخته
board
U
تخته
floor board
U
تخته کف
skids
U
تخته پل
skidding
U
تخته پل
skidded
U
تخته پل
foot board
U
تخته کف
gangways
U
تخته پل
lumbered
U
تخته
lumbering
U
تخته
lumbers
U
تخته
gang way
U
تخته پل
gangway
U
تخته پل
skid
U
تخته پل
slab
U
تخته
slabs
U
تخته
sheets
U
تخته
sheet
U
تخته
three ply board
U
تخته سه لا
erased
U
فرمان ERASE
zapper
[coll.]
U
فرمان از دور
commands
U
فرمان دستوردادن
cls
U
فرمان CLS
commands
U
فرمان دادن
command key
U
کلید فرمان
control grid
U
شبکه فرمان
commanded
U
فرمان دستوردادن
commanded
U
فرمان دادن
command language
U
زبان فرمان
paddling
U
دسته فرمان
paddles
U
دسته فرمان
chkdsk
U
فرمان CHKDSK
erase
U
فرمان ERASE
erases
U
فرمان ERASE
joysticks
U
دسته فرمان
joystick
U
دسته فرمان
nerve centres
U
مرکز فرمان
nerve centre
U
مرکز فرمان
erasing
U
فرمان ERASE
prescriptions
U
صدور فرمان
prescription
U
صدور فرمان
cease fire
U
فرمان اتش بس
channel command
U
فرمان کانال
chcp
U
فرمان CHCP
paddled
U
دسته فرمان
paddle
U
دسته فرمان
command signal
U
علامت فرمان
channel changer
[rare for: remote control]
U
فرمان از دور
finds
U
فرمان FIND
find
U
فرمان FIND
files
U
فرمان FILES
control switch
U
کلید فرمان
control system
U
سیستم فرمان
decretal
U
فرمان پاپ
date
U
فرمان DATE
buffers
U
فرمان BUFFERS
del
U
فرمان DEL
control surface
U
سطح فرمان
control ratio
U
نسبت فرمان
command unit
U
واحد فرمان
teleguidance
U
فرمان از دور
control characteristic
U
مشخصه فرمان
control circuit
U
مدار فرمان
control cubicle
U
ایستگاه فرمان
remote control unit
U
فرمان از دور
control electrode
U
الکترود فرمان
remote control
U
فرمان از دور
clicker
[coll.]
U
فرمان از دور
control lever
U
اهرم فرمان
control panel
U
تابلوی فرمان
left hand drive
U
فرمان به سمت چپ
left-hand drive
U
فرمان به سمت چپ
control pannel
U
تابلوی فرمان
diskcomp
U
فرمان DISKCOPY
command
U
فرمان دستوردادن
subsumption
U
فرمان بردار
pauses
U
فرمان writePAUSE
paused
U
فرمان writePAUSE
pause
U
فرمان writePAUSE
verify
U
فرمان VERIFY
more
U
فرمان ORE
verifying
U
فرمان VERIFY
vol
U
فرمان VOL
acted
U
فرمان قانون
act
U
فرمان قانون
recovers
U
فرمان RECOVER
recovering
U
فرمان RECOVER
recover
U
فرمان RECOVER
controller
U
دستگاه فرمان
pausing
U
فرمان writePAUSE
restore
U
فرمان RESTORE
restored
U
فرمان RESTORE
subordination
U
فرمان بردار
suborder
U
فرمان بردار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com