English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cay U تخته سنگ ساحلی درجزیره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cay U ساحل مرجانی یاشنی درجزیره
shore patrol U انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
tourist trophy U مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
contiguous zone U منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
defense coastal area U منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
maroon U شاه بلوط اروپایی رنگ خرمایی مایل بقرمز درجزیره دورافتاده یاجاهای مشابهی رها شدن یا گیر افتادن
multi board computer U کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
stopboard U تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
lee board U تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
daughter board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
boarded U تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
board U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
boarded U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
beach diagram U طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
coast pilot U کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
plywood U تخته لایی تخته چند لا
planking U تخته پوشی تخته بندی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
notice board U 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
bare board U تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
plank U تخته تخته کردن
NIC U تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
weather board U تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
beach head U سر پل ساحلی
strandline U خط ساحلی
bridge head U سر پل ساحلی
seasider U ساحلی
coastal U ساحلی
coastlines U خط ساحلی
coastline U خط ساحلی
sea board U خط ساحلی
inshore U ساحلی
bridgehead line U خط سر پل ساحلی
offing U اب ساحلی
inshore water U اب ساحلی
shore boat U تاکسی ساحلی
coastal patrol U گشتی ساحلی
sea dike U دیوار ساحلی
coastal frontier U حدود ساحلی
land breeze U باد ساحلی
coastal artillery U توپخانه ساحلی
coastguard U گارد ساحلی
coast station U ایستگاه ساحلی
dune U توده شن ساحلی
coast defence U پدافند ساحلی
quay U دیوار ساحلی
inshore current U جریانات ساحلی
shore patrol U پلیس ساحلی
coastal route U مسیر ساحلی
inshore current U جریان اب ساحلی
tidewater U خط ساحلی کشند اب
territorial sea U دریای ساحلی
inshore water U ابهای ساحلی
inshorepatrol U گشتی ساحلی
intermediate type submarine cable U کابل ساحلی
costal frontier U مرز ساحلی
coastal zone U منطقه ساحلی
shore stablishment U تاسیسات ساحلی
groyne U سد یا دیواره ساحلی
shore patrol U دژبان ساحلی
quays U دیوار ساحلی
marina U تفرجگاه ساحلی
marinas U تفرجگاه ساحلی
beach reserves U ذخایر ساحلی
beach patrol U نگهبان ساحلی
martello U قلعه ساحلی
beach patrol U گشتی ساحلی
barrier light U نورافکن ساحلی
beach organization U یکان ساحلی
beach obstacle U مانع ساحلی
shore erosion U فرسایش ساحلی
beach exit U گذرگاه ساحلی
beach exit U معبر ساحلی
beach face U کمربند ساحلی
over the beach operations U عملیات ساحلی
littoral U ناحیه ساحلی
boat telephone U تلفن ساحلی
coastguards U گارد ساحلی
foreshore U کمربند ساحلی
foreshores U کمربند ساحلی
cabotage U کشتیرانی ساحلی
cabotage U تجارت ساحلی
shoreline U خط ساحل یا خط ساحلی
shorelines U خط ساحل یا خط ساحلی
territorial waters U ابهای ساحلی
landing craft U کرجی ساحلی
beach matting U کف پوش ساحلی
beach erosion U فرسایش ساحلی
links U تپه ساحلی
barrier reef U مرجان سنگ ساحلی
coastal navigation, coasting U حمل و نقل ساحلی
battalion landing team U تیم ساحلی گردان
sanbar U دیوار شنی ساحلی
costal frontier U نوار مرزی ساحلی
continental shelf U حد ساحلی فلات قاره
beach flag U پرچم مشخصه ساحلی
beach group U گروه خدمات ساحلی
levee U دیواره ساحلی رودخانه
coastal route U راه ابی ساحلی
beachmaster's unit U یکان لجستیک ساحلی
cabotage U کشتی رانی ساحلی
beach support area U منطقه پشتیبانی ساحلی
cabotage U حمل ونقل ساحلی
coasters U کشتی ویژه خط ساحلی
coaster U کشتی ویژه خط ساحلی
beach matting U تور سیمی ساحلی
coastal frontier U نوار مرزی ساحلی
beach dump U انبار موقت ساحلی
lido U میعادگاه قشنگ ساحلی
out port U ساحلی مورد استفاده سر پل
beach minefield U میدان مین ساحلی
lidos U میعادگاه قشنگ ساحلی
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
tideland U زمین ساحلی دستخوش جزرومد
phalarope U مرغ ساحلی نوک دراز
coastal refraction U انعکاس ساحلی امواج رادیویی
littoral law U قوانین مربوط به ابهای ساحلی
beach reserves U ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
piloting U ناوبری در کنار ابهای ساحلی
Goa U ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
coastel low U قوانین مربوط به ابهای ساحلی
beach unit U یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
surfbird U مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
offshore U دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
shore party U گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
coves U خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
cove U خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
willet U مرغ ساحلی درشت اندام شبیه لک لک یا ماهیخوار
beach organization U یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
layig up position U موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
sea frontiers U مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
riviera U ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
intracoastal sealift U سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
daymark U علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
offshore U در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
rill U جوی کوچک شیارهای ساحلی دریا جاری شدن
polder U زمین پست ساحلی که بوسیله سد بندی مزروع گردد
ports U انواع بندرهای ساحلی شیارهای برجسته یا مجاری عبور روغن
beach marker U علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
intercoastal U رفت و امد داخل مملکتی درون ساحلی درون مرزی
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
piloting U ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
laying up U تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
bottom board U تخته کف
gobs U تخته
gob U تخته
boarded U تخته
plasterboard U گچ تخته
gob U تخته کف
sheets U تخته
skids U تخته پل
skidding U تخته پل
skidded U تخته پل
skid U تخته پل
board U تخته
gangplank U تخته پل
gangplanks U تخته پل
sheet U تخته
gobs U تخته کف
pleximeter U تخته دق
floor board U تخته کف
ledger U تخته
lumbered U تخته
slab U تخته
lumbers U تخته
foot board U تخته کف
lumber U تخته
three ply board U تخته سه لا
gangway U تخته پل
gangways U تخته پل
lumbering U تخته
plank U تخته
ledgers U تخته
slabs U تخته
gang way U تخته پل
freedom of seas U ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
clipboards U تخته زیردستی
mother board U تخته اصلی
clipboard U تخته ارایش
clipboards U تخته کار
counter-lath U تخته سقف
fascia board U تخته لب بند
boulders U تخته سنگ
boulder U تخته سنگ
black board U تخته سیاه
blackboards U تخته سیاه
blackboard U تخته سیاه
plies U تخته چندلا
fibre board U فیبر تخته
clipboards U تخته ارایش
eraser U تخته پاک کن
paddle board U تخته شنا
furring U تخته کوبی
pallette U تخته شستی
fuse board U تخته فیوز
gang board U تخته پل درازوباریک
hard board U تخته فشاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com