Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fob
U
تحویل کشتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ex ship
U
تحویل در کنار کشتی
exs
U
تحویل از کشتی
fas
U
ship alongside free تحویل در کنار کشتی
franco alongside ship
U
تحویل کنار کشتی
free on boand
U
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
Other Matches
cumulative delivery diagram
U
منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
handover
U
تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
impact shipment
U
کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
cash on delivery
U
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
topgallant
U
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
scuppers
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest
U
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line
U
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia
U
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
carry ship
U
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse
U
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
dan runner
U
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
keels
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
supercargo
U
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
keel
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
waterline
U
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
embarkation
U
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
lazar housek
U
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
gunroom
U
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima
U
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
U
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
windjammer
U
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
procurement rate
U
نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
quarterdeck
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
overboard
U
از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
piracy
U
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
U
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
orthodromics
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
process
U
تحویل
deliveries
U
تحویل
freeing
U
تحویل
transter
U
تحویل
processes
U
تحویل
livery
U
تحویل
liveries
U
تحویل
solstice
U
تحویل
landing, storage, delivery
U
تحویل
delivery
U
تحویل
bailment
U
تحویل
utilization
U
تحویل
devolvement
U
تحویل
free
U
تحویل
freed
U
تحویل
frees
U
تحویل
prehension
U
تحویل
prows
U
کشتی عرشه کشتی
prow
U
کشتی عرشه کشتی
supplied
U
تحویل ذخیره
acceptance tests
آزمایشهای تحویل
take delivery of
U
تحویل گرفتن
bailment
U
تحویل جنس
supplying
U
تحویل دادن
transfer
U
واگذاری تحویل
supply
U
تحویل ذخیره
supply
U
تحویل دادن
transferring
U
واگذاری تحویل
transfers
U
واگذاری تحویل
free on quay
U
تحویل دراسکله
delivers
U
تحویل دادن
bailee
U
تحویل گیرنده
free docks
U
تحویل در بارانداز
prompt delivery
U
تحویل فوری
supplied
U
تحویل دادن
deliver
U
تحویل دادن
LSD
U
نگهداری تحویل
surrender
U
تحویل دادن
shortchange
U
کم تحویل دادن
recorded delivery
U
تحویل سفارشی
catcher's side
U
سوی تحویل
hand over
U
تحویل دادن
irreducibility
U
تحویل ناپذیری
exq
U
تحویل در بارانداز
ex mill
U
تحویل در کارخانه
ex factory
U
تحویل در کارخانه
surrendered
U
تحویل دادن
delivering
U
تحویل تسلیم
surrenders
U
تحویل دادن
delivering
U
تحویل دادن
delivered at frontier
U
تحویل در مرز
rendition
U
پرداخت تحویل
takeovers
U
تحویل گیری
takeover
U
تحویل گیری
renditions
U
پرداخت تحویل
cargo delivery
U
تحویل بار
to hand over
U
تحویل دادن
delivery date
U
تاریخ تحویل
consigned
<adj.>
<past-p.>
U
تحویل شده
delivered
<adj.>
<past-p.>
U
تحویل شده
transferee
U
تحویل گیرنده
deliverer
U
تحویل دهنده
delivery table
U
میز تحویل
forwarded
<adj.>
<past-p.>
U
تحویل شده
deliverable state
U
در حالت تحویل
to deliver over
U
تحویل دادن
renders
U
تحویل دادن
delivery free
U
تحویل رایگان
delivery speed
U
سرعت تحویل
delivery side
U
سمت تحویل
period of delivery
U
دوره تحویل
delivery note
U
حواله تحویل
to take over
U
تحویل گرفتن
delivery notice
U
اعلامیه تحویل
committed
<adj.>
<past-p.>
U
تحویل شده
transference
U
تحویل حواله
cash dispenser
U
تحویل دارخودکار
cash dispensers
U
تحویل دارخودکار
delivery order
U
حواله تحویل
theft, pilferage, non delivery
U
عدم تحویل
delivery terms
U
شرایط تحویل
polytropic
U
تحویل برزخ
render
U
تحویل دادن
demand satisfaction
U
تحویل درخواستها
terminal price
U
قیمت تحویل
forward delivery
U
تحویل به وعده
forward delivery
U
تحویل دراینده
supplying
U
تحویل ذخیره
pick up and delivery
U
بارگیری و تحویل
smooth delivery
U
تحویل بی اشکال
rendered
U
تحویل دادن
delivered
U
تحویل شده
delivery terms
U
نحوه تحویل
delivery to the home
U
تحویل در خانه
delivery valve
U
سوپاپ تحویل
take over
U
تحویل گرفتن
deliverable
U
قابل تحویل
procure
U
تهیه و تحویل اماد
procures
U
تهیه و تحویل اماد
procuring
U
تهیه و تحویل اماد
cash on delivery
U
پرداخت هنگام تحویل
exw
U
تحویل در محل تولید
overdue goods
U
کالاهای تحویل نشده
turn over to the police
U
تحویل پلیس دادن
reductions
U
تحویل استحاله کاهش
reduction
U
تحویل استحاله کاهش
for
U
تحویل روی قطار
redeliver
U
دوباره تحویل دادن
procured
U
تهیه و تحویل اماد
To take delivery of something.
U
چیزی را تحویل گرفتن
named place of delivery at frontier
U
تحویل در مرز مشخص
spot goods
U
کالاهای اماده تحویل
When do you take delivery of yourcar ?
U
اتوموبیلت را کی تحویل می گیری ؟
give in charge
U
تحویل پلیس دادن
delivery
U
قبض و اقباض تحویل
fot
U
تحویل روی کامیون
ex quay
U
تحویل در بندر مقصد
receipt
U
بزهکاران را تحویل گرفتن
receipts
U
بزهکاران را تحویل گرفتن
goods inwards sheet
U
برگ تحویل کالا
d. of goods
U
تحویل کالا یا اجناس
ex quay
U
تحویل در بارانداز مقصد
ex warehouse
U
تحویل در کنار انبار
ex warehouse
U
تحویل در انبار فروشنده
free on rail
U
تحویل در راه اهن
goods receiving
U
کالاهای درحال تحویل
procurement
U
تهیه و تحویل اماد
goods intake
U
کالاهای درحال تحویل
delivery
U
تحویل کالا دادن
deliveries
U
قبض و اقباض تحویل
deliveries
U
تحویل کالا دادن
destination port
U
بندر تحویل کالا
goods inwards
U
کالاهای درحال تحویل
delivery car
U
واگن تحویل دهنده
delivery order
U
دستور تحویل کالا
keelage
U
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
give a person in charge
U
کسی را تحویل پلیس دادن
freight forwarder
U
مقام تحویل دهنده کالا
supply
U
تحویل دادن تغذیه کردن
capacity
[of a pump]
U
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
discharge rate
[of a pump]
U
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
delivery
[of a pump]
U
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
supplying
U
تحویل دادن تغذیه کردن
to get something to somebody
U
تحویل دادن چیزی به کسی
free on truck
U
تحویل کالا روی کامیون
supplied
U
تحویل دادن تغذیه کردن
ex works
U
تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
d/p
U
تحویل اسناددر مقابل پرداخت
turn in
U
تحویل دادن جنس به انبار
forward sales
U
فروش کالاجهت تحویل در اینده
p&d
U
delivery and up pick بارگیری و تحویل
demand satisfaction
U
تحویل اماد مورد نیاز
bond
U
به انبار گمرک تحویل دادن
document against payment
U
تحویل اسناد در ازای پرداخت
received for shipment
U
تحویل شده برای حمل
free carrier
U
تحویل به حمل کننده کالا
becomes
U
مناسب بودن تحویل یافتن
become
U
مناسب بودن تحویل یافتن
delivered duty paid
U
تحویل پس از پرداخت عوارض مربوطه
daf
U
frontier at delivered تحویل مرز
lift
[of a pump]
U
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com