English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
isothermal process U تحول در دمای ثابت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transition temperature U دمای تحول
austempering U تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
constant temperature pressure U welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
celsius temperature scale U مقیاس دمای سلسیوس مثیاس دمای سانتی گراد
centigrade temperature scale U مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
static employment U کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
solstitium U تحول
mutations U تحول
upheaval U تحول
solstice U تحول
mutation U تحول
upheavals U تحول
vicissitude U تحول
transitions U تحول
transition U تحول
sublation U تحول
absorption transition U تحول جذب
turn off U نقطه تحول
information revolution U تحول اطلاعات
vicissitudinous U تحول پذیر
turn-off U نقطه تحول
mutation U تحول طغیان
turn-offs U نقطه تحول
computer revolution U تحول کامپیوتر
transformism U تحول گرایی
mutations U تحول طغیان
transition time U زمان تحول
heat of transformation U گرمای تحول
isothermal process U تحول همدما
transmogrification U تغییر شکل تحول
landmark U نقطه تحول تاریخ
landmarks U نقطه تحول تاریخ
phased U دوره تحول وتغییر
phases U دوره تحول وتغییر
phase U دوره تحول وتغییر
evolution U تحول تکامل تدریجی
pseudomorphism U تحول بشکل کاذب
static test U ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
fixed capital U سپرده ثابت اموال ثابت یکان
turning point U مرحله قاطع نقطه تحول
turning points U مرحله قاطع نقطه تحول
solstitial U دارای دوره تحول کوتاه
upthrow U بطرف بالاانداختن تحول شدید
basic relay post U پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
standing order U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing orders U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
radicalism U روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
neel temperature U دمای نل
total temperature U دمای کل
communication security custodian U مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی
kelvin temperature U دمای کلوین
brittleness temperature U دمای شکنندگی
brittle temperature U دمای شکنندگی
brightness temperature U دمای درخشایی
boyle's temperature U دمای بویل
equiviscous temperature U دمای همدوسندگی
reduced temprature U دمای کاهیده
effective temperature U دمای موثر
room temperature U دمای اتاق
ambient temperature U دمای محیط
mixture temperature U دمای اختلاط
cryogenic temperature U دمای سرمازایی
barrel temperature U دمای پاتیل
maximum temperature U دمای ماکزیمم
aniline point U دمای انیلینی
annealing point U دمای تابکاری
critical temperature U دمای بحرانی
critical isotherm U هم دمای بحرانی
curie temperature U دمای کوری
annealing temperature U دمای تابکاری
transition temperature U دمای فراگذری
operating temperature U دمای عملیاتی
optimum temperature U دمای بهینه
transition temperature U دمای تبدیل
high temperature U دمای بالا
absolute temperature U دمای مطلق
wet bulb temperature U دمای تر مخزن
internal temperature U دمای درونی
inversion temperature U دمای وارونگی
white heat U دمای سفید
specific heat U دمای ویژه
thershold temperature U استانه دمای ذرات
dry bulb temperature U دمای خشک مخزن
heat deflection temperature U دمای انحراف گرمایی
approximate absolute temperature U دمای مطلق تقریبی
condensed mercurytemperature U دمای جیوه متراکم
thermodynamic temperature scale U مقیاس دمای ترمودینامیکی
t.g U دمای تبدیل شیشهای
glass transition temperature U دمای تبدیل شیشهای
exhaust gas temperature U دمای گاز خروجی
softening temperature U دمای نرم شدن
geothermal gradient U شیب دمای زمین
geothermal gradient U گرادیان دمای زمین
glasy trainsition temperature U دمای تبدیل شیشهای
gamma transition temperature U دمای تبدیل شیشهای
absolute boiling point U دمای جوش مطلق
rubbery transition temperature U دمای تبدیل لاستیکی
rankine temperature scale U مقیاس دمای رانکین
absolute temperature scale U مقیاس دمای مطلق
critical isotherm U منحنی هم دمای بحرانی
blackbody temperature U دمای جسم سیاه
rankin temperature scale U مقیاس دمای رانکین
absolute scale U مقیاس دمای مطلق
creep strength at elevated temperatures U مقاومت خزشی در دمای بالا
compressor inlet temperature U دمای گازهای ورودی کمپرسور
yield point at elevated temperatures U نقطه تسلیم در دمای بالا
yield point at normal temperature U نقطه تسلیم در دمای بالا
sampled U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
ambient U متوسط دمای طبیعی اطراف یک وسیله
ice point U دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
air hardening U سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
bayonet thermocouple probe U قسمت حس کننده دمای سرسیلندر که داخل ان پیچ میشود
standing U ثابت دستورالعمل ثابت
cryogenic memory U رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
reference junction U اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
handover U تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
steadying U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
burn in U فرایندازمایش مدارها و مولفههای الکتریکی از طریق قراردادن انها در دمای زیاد یک کوره
icebox rivet U میخ پرچهای الومینیوم که تاموقع مصرف باید در دمای زیر صفر نگه داشته شوند
plastic U تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
wein law U طول موج بیشترین شدت تابش حاصل از منبع جسم داغ با دمای مطلق نسبت عکس دارد
curie point U دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
fix U ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fixes U ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
dynamic condition U شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
decarburizing U گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
normal temperature and pressure U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
standard condition U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
stp U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
standard temperature and pressure U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
ntp U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
leger or ledger U ثابت
settled U ثابت
sustain U ثابت
sustained U ثابت
sustains U ثابت
fix U ثابت
inalterable U ثابت
incommutable U ثابت
resolute U ثابت
constants U ثابت
fixes U ثابت
fixing U ثابت
constant U ثابت
fixed bridge U پل ثابت
firms U ثابت
true U ثابت
pegged U ثابت
stables U ثابت
stable U ثابت
truer U ثابت
truest U ثابت
hard and fast U ثابت
firmest U ثابت
firmer U ثابت
firm U ثابت
steadied U ثابت
stationary U ثابت
equable U ثابت
unshaken U ثابت
indelible U ثابت
unswerving <adj.> U ثابت
undeviating <adj.> U ثابت
steady U ثابت
steadiest U ثابت
steadies U ثابت
steadying U ثابت
patting U ثابت
patted U ثابت
pats U ثابت
pat U ثابت
immovable U ثابت
solid U ثابت
steadier U ثابت تر
established U ثابت
invariable U ثابت
specific U ثابت
specifics U ثابت
fixed U ثابت
fiducial U ثابت
disputeless U ثابت
loyal U ثابت
thetic U ثابت
rugged U ثابت
changeless U ثابت
permanent U ثابت
static U ثابت
solids U ثابت
standstill U ثابت
thetical U ثابت
field constant U ثابت میدان
firm offer U پیشنهاد ثابت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com