Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
consumer research
U
تحقیق درخصوص احتیاجات و نحوه خریدمصرف کنندگان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
supplies research
U
تحقیق درخصوص مواد
operational research
U
تحقیق درخصوص بهره برداری
dangerous goods by road agreement
U
موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
requirements
U
احتیاجات
personal requirment
U
احتیاجات شخصی
irrigation requirement
U
احتیاجات ابی گیاه
It doesnt meet the present day requirments(needs).
U
جوابگوی احتیاجات امروزی نیست
respecting
U
درخصوص درباره
he was talking about me
U
درخصوص من صحبت می کرد
status enquiry
U
پرسش درخصوص وضعیت مشتری
producers burden of tax
U
بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
market research
U
تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
researching
U
تحقیق تحقیق کردن بررسی کردن
researched
U
تحقیق تحقیق کردن بررسی کردن
researches
U
تحقیق تحقیق کردن بررسی کردن
research
U
تحقیق تحقیق کردن بررسی کردن
ruminantia
U
نشخوار کنندگان
recipient
U
دریافت کنندگان
recipients
U
دریافت کنندگان
the longs
U
پیش خرید کنندگان
electorate
U
هیئت انتخاب کنندگان
secondary consumers
U
مصرف کنندگان دومین
notonecta
U
بر پشت شنا کنندگان
electorates
U
هیئت انتخاب کنندگان
revel rout
U
گروه کیف کنندگان
producers association
U
انجمن تولید کنندگان
primary consumers
U
مصرف کنندگان نخستین
particular baptists
U
گروهی از تعمید کنندگان
information providers
U
تهیه کنندگان اطلاعات
we the under signed
U
امضا کنندگان زیر
weŠthe undersigned
U
ما امضاء کنندگان زیر
visitors from abroad
U
بازدید کنندگان خارجی
tertiary consumers
U
مصرف کنندگان سومین
cheerleaders
U
سر دستهی تشویق کنندگان
cheerleader
U
سر دستهی تشویق کنندگان
syngraph
U
تنظیم کنندگان رسیده باشد
drug pushers
U
توزیع کنندگان مواد مخدر
consumer research
U
مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
border crosser
U
عبور کنندگان از مرز پناهندگان
back
U
پشتی کنندگان تکیه گاه
backs
U
پشتی کنندگان تکیه گاه
consumer organization
U
سازمان حمایت از مصرف کنندگان
electress
U
خانمیکه عضوهیئت انتخاب کنندگان است
The demonstrators were waving the flags.
U
تظاهر کنندگان پرچمها راتکان می دادند
electoral college
U
هیئت انتخاب کنندگان رئیس جمهور
computerese
U
استفاده کنندگان از کامپیوتر مجموعه اصطلاحات کامپیوتری
sorties
U
حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
sortie
U
حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
contravallation
U
استحکامات وسنگرخارجی که محاصره کنندگان میان اردوی خودوشهرمیس
home grown software
U
برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
attestation clause
U
عبارتی که در ذیل اسنادبلافاصله قبل از اسامی گواهی کنندگان امضا
guided
U
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
silicon
U
عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC
silicon
U
محل پایه تولید کنندگان قط عات نیمه هادی آمریکا در california
guide
U
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guides
U
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
decus
U
Society Users EqupmentComputer Digital انجمن استفاده کنندگان تجهیزات کامپیوتری
delivery terms
U
نحوه تحویل
procedure
U
نحوه عمل
dealing arrangments
U
نحوه توزیع
usage
U
نحوه استعمال
usages
U
نحوه استعمال
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.
U
این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
rating
U
نحوه عملکرد مجاز
operations
U
نحوه استفاده ازدستگاهها
syntax checker
U
مقابله نحوه گری
line of duty
U
نحوه انجام وفیفه
ratings
U
نحوه عملکرد مجاز
scrambling
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
safety valve
U
پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
scrambles
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
prize fighting
U
درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
scrambled
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scramble
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
contract record
U
سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
specific performance
U
نحوه اجرای معین در قرارداد
performance
U
نحوه کار کسی یا چیزی
functional
U
مربوط به نحوه کار چیزی
relationship
U
نحوه اتصال دو چیز مشابه
performances
U
نحوه کار کسی یا چیزی
planning
U
سازماندهی نحوه انجام کاری
relationships
U
نحوه اتصال دو چیز مشابه
scenario
U
طرح
[نحوه رفتار]
[سناریو]
structure
U
نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
structures
U
نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
fitness report
U
گزارش ارزیابی از نحوه خدمتی
scenarios
U
طرح ها
[نحوه رفتار]
[سناریو]
structuring
U
نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
altar-rail
U
[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
sig
U
Interest Special زیرمجموعهای از یک سازمان تخصصی یا کلوپ استفاده کنندگان است بااعضایی دارای علاقههای مشترک
inquiry
U
تحقیق
rummaging
U
تحقیق
rummages
U
تحقیق
rummaged
U
تحقیق
rummage
U
تحقیق
checking
U
تحقیق
ascertainment
U
تحقیق
indagation
U
تحقیق
inquirendo
U
تحقیق
investigations
U
تحقیق
studies
U
تحقیق
study
U
تحقیق
studying
U
تحقیق
quest
U
تحقیق
quests
U
تحقیق
scholarship
U
تحقیق
scholarships
U
تحقیق
scrutiny
U
تحقیق
investigation
U
تحقیق
inquiries
U
تحقیق
researches
U
تحقیق
research
U
تحقیق
researching
U
تحقیق
verification
U
تحقیق
researched
U
تحقیق
instruct
U
بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
instructed
U
بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
instructing
U
بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
instructs
U
بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
cookbooks
U
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
format
U
قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
formats
U
قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
demonstrating
U
نشان دادن نحوه کار چیزی
demonstrates
U
نشان دادن نحوه کار چیزی
demonstrate
U
نشان دادن نحوه کار چیزی
demonstrated
U
نشان دادن نحوه کار چیزی
to tick
U
کار کردن به نحوه ویژه یا درست
cookbook
U
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
precedent
U
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
precedents
U
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
viewport
U
فرایندی که به استفاده کنندگان اجازه میدهد تا هر عکس انتخاب شده را در محل معینی روی یک صفحه نمایش قراردهند
verification
U
تحقیق ممیزی
ascertainable
U
قابل تحقیق
enquires
U
تحقیق کردن
scholarism
U
تحقیق علمی
applied research
U
تحقیق عملی
inspecting
U
تحقیق کردن
enquired
U
تحقیق کردن
see into
U
تحقیق کردن
investigator
U
مامور تحقیق
inspects
U
تحقیق بازرسی
inspects
U
تحقیق کردن
inspecting
U
تحقیق بازرسی
inspected
U
تحقیق بازرسی
inspected
U
تحقیق کردن
inspect
U
تحقیق بازرسی
inspect
U
تحقیق کردن
inquirable
U
قابل تحقیق
investigators
U
مامور تحقیق
inquisitor
U
مامور تحقیق
scrutinize
U
تحقیق کردن
investigations
U
تحقیق بررسی
inquire
U
تحقیق کردن
survey
U
تحقیق کردن
investigation
U
تحقیق بررسی
researching
U
تجسس تحقیق
inquires
U
تحقیق کردن
inquisitors
U
مامور تحقیق
inquired
U
تحقیق کردن
look into
U
تحقیق کردن
assay
U
تحقیق کردن
assay
U
تحقیق کردن
bolt
[examine]
U
تحقیق کردن
disquisition
U
تحقیق جستجو
dissect
[analyse]
U
تحقیق کردن
local investigation
U
تحقیق محلی
enquire
U
تحقیق کردن
study
U
تحقیق کردن
examinating magistrate
U
قاضی تحقیق
judicial interrogator
U
قاضی تحقیق
examing magistrate
U
قاضی تحقیق
assays
U
تحقیق کردن
fact finding body
U
هیات تحقیق
fishing expedition
U
تحقیق استنطاق
inquisite
U
تحقیق کردن
operation research
U
تحقیق درعملیات
operational research
U
تحقیق عملیاتی
investigate
U
تحقیق کردن
inspect
U
تحقیق کردن
research method
U
روش تحقیق
research cost
U
هزینه تحقیق
explore
U
تحقیق کردن
research and development
U
تحقیق و توسعه
indagate
U
تحقیق کردن
research and analysis
U
تحقیق وبررسی
examine
U
تحقیق کردن
commission of enquiry
U
کمیسیون تحقیق
enquire into
U
تحقیق کردن
determine
U
تحقیق کردن
operations research
U
تحقیق در عملیات
analyse
[British]
U
تحقیق کردن
analyze
[American]
U
تحقیق کردن
check
U
تحقیق کردن
evaluate
U
تحقیق کردن
probes
U
تحقیق نیشتر
research
U
تجسس تحقیق
fact finding body
U
کمیسیون تحقیق
researched
U
تحقیق کردن
researches
U
تجسس تحقیق
researches
U
تحقیق کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com