Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
self excited
U
تحریک شده توسط جریان دینام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
alternators
U
دینام جریان متناوب
alternator
U
دینام جریان متناوب
induction current
U
جریان القاء شده جریان تحریک
energizing current
U
جریان تحریک
exciting current
U
جریان تحریک
drive current
U
جریان تحریک
induced field current
U
جریان تحریک القاء شده
magnetic hysteresis angle
U
زاویه فاز جریان تحریک کننده
exteroceptor
U
عضو حسی که توسط محرک خارجی تحریک میشود
capacitor start induction motor
U
موتور متناوب که رتور ان توسط ولتاژ القاء شده از سیم پیچ میدان تحریک میشود
maser
U
Radiation of Emission تقویت ماکروویو توسط پخش پرتو تحریک شده Stimulat the Amplificationby icrowave
lasers
U
هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی
laser
U
هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی
plasma plating
U
ضد خوردگی و مقاوم دربرابر سایش روی سطح توسط جریان بسیار داغ
cross flow
U
دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
electronic
U
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
variable discharge turbine
U
توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
source
U
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
phototransistor
U
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
leakage current
U
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
dynamos
U
دینام
dynamo
U
دینام
dynamo magneto
U
مگنتوی دینام
generator
U
دینام موسس
plating dynamo
U
دینام ابکاری
generators
U
دینام ژنراتور
magneto generator
U
مگنت- دینام
starter dynamo
U
دینام - استارتر
generators
U
دینام موسس
generator
U
دینام ژنراتور
ignition generator
U
دینام ماشین
three wire generator
U
دینام سه سیمی
booster magneto
U
دینام کمکی
dynamo armature
U
ارمیچر دینام
electrolytic generator
U
دینام الکترولیز
third brush generator
U
دینام با زغال اضافی
generator
U
مولد برق دینام اتومبیل
generators
U
مولد برق دینام اتومبیل
self stabilizing dynamo
U
دینام خود تثبیت کننده
dynamo battery ignition unit
U
سیستم جرقه زنی دینام -باطری
rotors
U
روتور چکش برق ارمیچر دینام
rotor
U
روتور چکش برق ارمیچر دینام
processor
U
وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable
U
آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
digital read out
U
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
air turbine starter
U
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
pull down menu
U
فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
flows
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
U
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
gas discharge display
U
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
U
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
push pull
U
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
U
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverts
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amp
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
U
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
U
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
environment
U
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments
U
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menu
U
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menus
U
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
virtual
U
که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
counter current
U
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current
U
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
carbon tracking
U
باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
self propulsion
U
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
runoff coefficient
U
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
U
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current compensation
U
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
parasitic current
U
جریان نشتی جریان خارجی
three phase current
U
جریان سه فاز جریان دوار
current flow
U
سیلان جریان فلوی جریان
gresham's law
U
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
U
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
U
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
U
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
groupware
U
نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
vortex ring state
U
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
lost cluster
U
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
alternator
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer
U
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
electromagnetism
U
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
suasion
U
تحریک
excitation
U
تحریک
incitation
U
تحریک
provacation
U
تحریک
boil
U
تحریک
incitement
U
تحریک
fomentation
U
تحریک
irritation
U
تحریک
inanition
U
تحریک
persuasions
U
تحریک
snit
U
تحریک
irritations
U
تحریک
provcation
U
تحریک
persuasion
U
تحریک
provocations
U
تحریک
impulsion
U
تحریک
stimulus
U
تحریک
instigation
U
تحریک
kiaugh
U
تحریک
afterdischarge
U
رد تحریک
impulsions
U
تحریک
excitement
U
تحریک
provocation
U
تحریک
excitements
U
تحریک
stimulation
U
تحریک
stimuli
U
تحریک
agitation
U
تحریک
boils
U
تحریک
boiled
U
تحریک
energised
U
تحریک کردن
instigates
U
تحریک کردن
steamier
U
تحریک شده
motivates
U
تحریک کردن
instigated
U
تحریک کردن
to key up
تحریک کردن
to set on
U
تحریک کردن
to stir up
U
تحریک کردن
provokes
U
تحریک کردن
motivating
U
تحریک کردن
steamy
U
تحریک شده
instigate
U
تحریک کردن
instigating
U
تحریک کردن
steamiest
U
تحریک شده
energises
U
تحریک کردن
energising
U
تحریک کردن
frets
U
تحریک تهییج
impluse exitation
U
تحریک ضربهای
twittery
U
تحریک شده
impact exitation
U
تحریک ضربهای
natural excitation
U
تحریک طبیعی
persuasible
U
تحریک شدنی
goaded
U
تحریک کردن
goads
U
تحریک کردن
goad
U
تحریک کردن
over excitation
U
تحریک بیش از حد
motivate
U
تحریک کردن
fret
U
تحریک تهییج
energize
U
تحریک کردن
motivated
U
تحریک کردن
energizes
U
تحریک کردن
energizing
U
تحریک کردن
mechanical stimulation
U
تحریک مکانیکی
impassionate
U
تحریک شده
impassion
U
تحریک کردن
shock excitation
U
تحریک ضربهای
implusive excitation
U
تحریک ضربهای
goading
U
تحریک کردن
braced
U
تحریک احساسات
inspirit
U
تحریک کردن
innervation
U
تحریک عصب
inirritable
U
تحریک ناپذیر
drive
U
تحریک کردن
radiation excitation
U
تحریک تابشی
egg
U
تحریک کردن
incitor
U
تحریک کننده
incitee
U
تحریک شده
knock up
U
تحریک کردن
moves
U
تحریک کردن
steam up
U
تحریک کردن
step by step excitation
U
تحریک تدریجی
moved
U
تحریک کردن
drives
U
تحریک کردن
electronic excitation
U
تحریک الکترونی
brace
U
تحریک احساسات
self excitation
U
خود تحریک
animations
U
تحریک سرزندگی
animation
U
تحریک سرزندگی
libidos
U
تحریک شهوانی
libido
U
تحریک شهوانی
key up
تحریک کردن
excitable
U
تحریک پذیر
irritative
U
ناشی از تحریک
series excitation
U
تحریک سری
set on
U
تحریک کردن به
excitable
U
قابل تحریک
irritable
U
تحریک پذیر
rebarbative
U
تحریک کننده
stimulater
U
تحریک کننده
stimulator
U
تحریک کننده
stimulate
U
تحریک کردن
stimulated
U
تحریک کردن
stimulates
U
تحریک کردن
excite
U
تحریک کردن
excites
U
تحریک کردن
provoke
U
تحریک کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com