Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 141 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
boycott
U
تحریم معاملات
boycotted
U
تحریم معاملات
boycotting
U
تحریم معاملات
boycotts
U
تحریم معاملات
injunction
U
تحریم معاملات
injunctions
U
تحریم معاملات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
option dealer
U
واسطه معاملات اختیاری دلال معاملات اختیاری
transactions
U
معاملات
dealings
U
معاملات
boycotts
U
تحریم
boycotted
U
تحریم
boycotting
U
تحریم
declaring as unlawful
U
تحریم
interdict
U
تحریم
lockouts
U
تحریم
lockout
U
تحریم
divestiture
U
تحریم
prohibition
U
تحریم
incitement
U
تحریم
boycott
U
تحریم
embargo
U
تحریم
embargoes
U
تحریم
turn-over
U
حجم معاملات
conveyancing
U
تسهیل معاملات
foreign exchange transaction
U
معاملات ارزی
real estate
U
معاملات زمین
purchase tax
U
مالیات بر معاملات
dealer
U
فروشنده معاملات چی
unauthorized transaction
U
معاملات فضولی
option dealing
U
معاملات اختیاری
treament of aliens
U
معاملات بیگانگان
commercial transactions
U
معاملات تجارتی
overseas trade
U
معاملات خارجی
volume of sales
U
گردش معاملات
sales
{pl}
U
حجم معاملات
stoopage of trade
U
منع معاملات
stoopage of trade
U
قطع معاملات
dealers
U
فروشنده معاملات چی
volume of sales
U
حجم معاملات
turn-over
U
گردش معاملات
dealing for money
U
معاملات پولی
credit transaction
U
معاملات استمهالی
credit transaction
U
معاملات موجل
exchange transactions
U
معاملات برواتی
external transaction
U
معاملات خارجی
arbitrage
U
معاملات ارز
futures
U
معاملات سلف
foreign exchange transactions
U
معاملات ارزی
turnover
U
گردش معاملات
turnover
U
حجم معاملات
internal transactions
U
معاملات داخلی
sales
{pl}
U
گردش معاملات
arm's length
U
معاملات ازاد
economic sanctions
U
تحریم اقتصادی
taboo
U
حکم تحریم
labor boycott
U
تحریم کار
prohibit
U
تحریم کردن
taboos
U
حکم تحریم
embargo
U
تحریم ممنوعیت
boycotts
U
تحریم کردن
ban
U
تحریم کردن
banning
U
تحریم کردن
boycotting
U
تحریم کردن
boycotted
U
تحریم کردن
prohibition
U
تحریم ممانعت
blackballs
U
تحریم کردن
boycott
U
تحریم کردن
embargoes
U
تحریم ممنوعیت
blackballing
U
تحریم کردن
blackballed
U
تحریم کردن
blackball
U
تحریم کردن
prohibits
U
تحریم کردن
prohibiting
U
تحریم کردن
bans
U
تحریم کردن
invisibles
U
معاملات غیرقابل رویت
land agent
U
دلال معاملات ملکی
real estate agency
U
بنگاه معاملات املاک
opening of negotiations
U
افتتاح مذاکرات
[معاملات]
spot market
U
بازار معاملات نقدی
swap
U
معاملات سلف ارز
brokers
U
واسطه معاملات بازرگانی
speculated
U
معاملات قماری کردن
speculate
U
معاملات قماری کردن
hazardous
U
معاملات قماری اتفاقی
speculating
U
معاملات قماری کردن
swopped
U
معاملات سلف ارز
brokering
U
واسطه معاملات بازرگانی
brokered
U
واسطه معاملات بازرگانی
broker
U
واسطه معاملات بازرگانی
swops
U
معاملات سلف ارز
swapped
U
معاملات سلف ارز
swaps
U
معاملات سلف ارز
agiotage
U
معاملات احتکاری بروات
realtors
U
دلال معاملات ملکی
realtor
U
دلال معاملات ملکی
swopping
U
معاملات سلف ارز
speculates
U
معاملات قماری کردن
to boycott anation
U
ملتی را تحریم قراردادن
to boycott goods
U
تحریم کردن کالا
bans
U
حکم تحریم یاتکفیر
banning
U
حکم تحریم یاتکفیر
ban
U
حکم تحریم یاتکفیر
speculated
U
معاملات پرخطر انجام دادن
My capital is locked up in land.
U
سرمایه ام در معاملات زمین گیراست
speculate
U
معاملات پرخطر انجام دادن
speculates
U
معاملات پرخطر انجام دادن
bargains
U
چانه زنی در معاملات معامله
bargained
U
چانه زنی در معاملات معامله
bargaining
U
چانه زنی در معاملات معامله
bargain
U
چانه زنی در معاملات معامله
speculating
U
معاملات پرخطر انجام دادن
proscribes
U
ممنوع ساختن تحریم کردن
proscribed
U
ممنوع ساختن تحریم کردن
proscribing
U
ممنوع ساختن تحریم کردن
proscribe
U
ممنوع ساختن تحریم کردن
speculating
U
معاملات قماری یا سفته بازی کردن
exchanging
U
جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanges
U
جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanged
U
جای معاملات ارزی و سهامی بورس
lawmerchant
U
قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
exchange
U
جای معاملات ارزی و سهامی بورس
speculates
U
معاملات قماری یا سفته بازی کردن
speculated
U
معاملات قماری یا سفته بازی کردن
speculate
U
معاملات قماری یا سفته بازی کردن
wheeler-dealers
U
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
wheeler-dealer
U
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
disseisin
U
تحریم کسی ازتصرف ملک خود
the iron interest
U
کسانی که در معاملات اهن علاقه مند هستند
procuration fee
U
حق دلالی در معاملات استقراضی و رهن حق التحریر اسناد رسمی
blue law
U
قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
blue laws
U
قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
conveyancing
U
در CL این اصطلاح بیشتر در زمینه تسهیل معاملات مربوط به اموال غیر منقول مصداق دارد
lock out
U
تحریم کردن مستخدمین رااز مزایای استخدامی محروم کردن
brian kellogg
U
پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
blotter
U
دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
blotters
U
دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
peace pact
U
میثاق دوستی میثاق تحریم جنگ
prohibits
U
ممنوع کردن تحریم کردن
lock out
U
حبس کردن تحریم کردن
prohibiting
U
ممنوع کردن تحریم کردن
prohibit
U
ممنوع کردن تحریم کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com