English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
core blowing equipment U تجهیزات دمیدن هسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nucleole U جسمی که در درون هسته یاخته ها یافت میشود هسته هسته
karyology U هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
shields U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shield U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
nuclide U کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
nucleon U اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
blow U دمیدن
bop U دمیدن
bopped U دمیدن
bopping U دمیدن
bops U دمیدن
inspire U دمیدن در
blaw U دمیدن
blows U دمیدن
breath U دمیدن
breaths U دمیدن
blowing U دمیدن
blast U دمیدن
blasts U دمیدن
inbreathe U دمیدن
inspires U دمیدن در
after blow U پس دمیدن
insufflate U دمیدن
insufflation U دمیدن
adopted types U انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
blows U دمیدن هوا
over blow U زیاد دمیدن
blow U دمیدن هوا
silicon blow U گرم دمیدن
air blowing U دمیدن هوا
to blow the bellows U دمیدن ششها
blow out U به خارج دمیدن
fore blow U پیش دمیدن
magnetic nuclear resonance U تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
nuclear magnetic resonance U تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
blower U ماشین مخصوص دمیدن
blow cold U هوای سرد دمیدن
blow full U به طور کامل دمیدن
insufflate U پی درپی روح دمیدن در
blow hot U هوای گرم دمیدن
blow U دمیدن مکش هوا
blows U دمیدن مکش هوا
to inspire a personwith hopes U روح امید در کسی دمیدن
blows U دمیدن پرتاب محکم توپ
blow U دمیدن پرتاب محکم توپ
blows U در اثر دمیدن ایجاد صدا کردن
blow U در اثر دمیدن ایجاد صدا کردن
upper surface blowing U دمیدن جریان جهت پیشراننده اصلی روی سطح فوقانی بال
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
transfer equipment U تجهیزات
rigs U تجهیزات
rigged U تجهیزات
rig U تجهیزات
instrumentation U تجهیزات
materiel U تجهیزات
equipments U تجهیزات
accouterment U تجهیزات
accouterments U تجهیزات
acoutrement U تجهیزات
fixture U تجهیزات
equipment U تجهیزات
devices U تجهیزات
appliance U تجهیزات
parrot U تجهیزات ای اف اف
parroted U تجهیزات ای اف اف
parroting U تجهیزات ای اف اف
parrots U تجهیزات ای اف اف
appliances U تجهیزات
device U تجهیزات
capital equipments U تجهیزات سرمایهای
output equipment U تجهیزات خروجی
ancillary equipment U تجهیزات اضافی
ancillary equipment U تجهیزات جانبی
auxiliary equipment U تجهیزات کمکی
assembly fixture U تجهیزات مونتاژ
ancillary equipment U تجهیزات پیرامونی
turning attachment U تجهیزات تراشکاری
protective equipment U تجهیزات حفافتی
peripheral equipment U تجهیزات جنبی
plant U تجهیزات کارگاه
accessory equipment U تجهیزات یدکی
mobilization U تجهیزات قوا
standby equipment U تجهیزات جانشینی
switching device U تجهیزات سوئیچینگ
technical equipment U تجهیزات فنی
telephone equipment U تجهیزات تلفن
plants U تجهیزات کارگاه
auxiliary equipment U تجهیزات جانبی
critical materials U تجهیزات مهم
equipment logbook U دفتر تجهیزات
cryptoequipment U تجهیزات رمز
handling equipment U تجهیزات بار
outfit U تجهیزات حفاری
garage equipment U تجهیزات گاراژ
electric equipment U تجهیزات الکتریکی
extra equipment U تجهیزات اضافی
machine equipment U تجهیزات ماشین
mechanical equipment U تجهیزات مکانیکی
individual aquipment U تجهیزات انفرادی
outfits U تجهیزات حفاری
ventilating equipment U تجهیزات تهویه
war material U تجهیزات جنگی
illuminating device U تجهیزات روشنایی
radar equipment U تجهیزات رادار
forming attachment U تجهیزات تراش پروفیل
emergency brake equipment U تجهیزات ترمز اضطراری
producer durable equipment U تجهیزات با دوام تولیدی
basic end item U تجهیزات ووسایل اولیه
equipment logbook U دفترچه خدمتی تجهیزات
pattern milling attachment U تجهیزات فرز مدل
peripheral equipment operator U متصدی تجهیزات جانبی
precision measuring equipment U تجهیزات سنجش دقیق
induction melting equipment U تجهیزات ذوب القائی
paint spraying equipment U تجهیزات رنگ پاشی
plant records U امار تجهیزات کارگاه
shuttled U بردن افرادو تجهیزات
honing equipment U تجهیزات سنگ زنی
grinding attachment U تجهیزات سنگ سمباده
accoutre U با تجهیزات اماده نمودن
ingot conveying device U تجهیزات انتقال شمش
shuttles U بردن افرادو تجهیزات
defense articles U اماد و تجهیزات دفاعی
data terminal equipment U تجهیزات ترمینال داده
arsenal U ساختمان تجهیزات نظامی
table of organization and equipment (toe U جدول سازمان و تجهیزات
measuring device U تجهیزات اندازه گیری
panoply U تجهیزات و ارایش کامل
mobile lubricating equipment U تجهیزات روغنکاری متحرک
nitriting equipment U تجهیزات ازت دهی
mold making equipment U تجهیزات قالب سازی
cam turning attachment U تجهیزات تراش بادامک
data communications equipment U تجهیزات ارتباطات داده ها
shuttle U بردن افرادو تجهیزات
original equipment manufacturer U سازنده تجهیزات اصلی
oil reclamation equipment U تجهیزات احیا روغن
die sinking attachment U تجهیزات فرز حدیده
magazine feeding attachment U تجهیزات تغذیه مخزن
x ray equipment U تجهیزات اشعه رونتگن
back drilling attachment U تجهیزات سوراخ کردن از پشت
honeywell U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
unisys U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
component end item U قطعات و اقلام تجهیزات عمده
cam grinding attachment U تجهیزات سنگ زنی قوسی
dead storage U انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
deadlined equipment U لوازم و تجهیزات از کار افتاده
well-appointed U دارای تجهیزات یا اثاثیهی خوب
assets U ابزار تجهیزات مایملک و دارایی
stacks U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacked U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stack U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
motorola U سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
friendly interface U ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
control data corporation U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
integrated revision U بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
equipment U تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
cutter grinding attachment U تجهیزات سنگ زنی قلم تراش
tweaking U تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweaked U تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
showdown U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
showdowns U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
tweaks U تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
aircraft role equipment U تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
equipment bay U محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
tweak U تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
trigraph U حروف رمز سه گانه مربوط به کد فنی تجهیزات انفرادی
cores U هسته
necleus U هسته
nuclei U هسته
core U هسته
nucleus U هسته
magnet core U هسته
membranes U هسته
membrane U هسته
kernel U هسته
stones U هسته
stone U هسته
stoning U هسته
kernels U هسته
nuclel U هسته ها
seedless U بی هسته
atom U هسته
atoms U هسته
air core U بی هسته
center web U هسته
downtime U پریودی که تجهیزات موردنظردراثر نقص فنی از فعالیت بازمانده است
radio sheck U یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
footprint U شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
footprints U شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
so U علامتی برای معین کردن قابلیتهای فقط فرستادنی تجهیزات
syncytium U سلول چند هسته ایی
impervious core U هسته نفوذناپذیر
luminescent center U هسته لومینسانس
atomic power station [plant] U نیروگاه هسته ای
laminated core U هسته متورق
inside diameter U قطر هسته
nuclear power station U نیروگاه هسته ای
nuclear power plant U نیروگاه هسته ای
iron core U هسته اهن
induction cup U هسته القائی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com