English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
casual water U تجمع موقتی اب روی زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
slumped U کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slump U کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumps U کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumping U کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
assembly U تجمع
congestion U تجمع
aggregation U تجمع
forming up U تجمع
public meeting U تجمع
associations U تجمع
accumulation U تجمع
association U تجمع
accumulations U تجمع
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
assembling area U منطقه تجمع
trafficking U تجمع مدافعان
trafficked U تجمع مدافعان
traffic U تجمع مدافعان
line official U داور خط تجمع
traffics U تجمع مدافعان
capital agglomeration U تجمع سرمایه
assembly area U منطقه تجمع
swarmer U تجمع کننده
collecting point U منطقه تجمع
furunculosis U تجمع چندکورک
hive U مرکز تجمع
rendezvous area U منطقه تجمع
accumulation point U نقطه تجمع
turout U تجمع پرسنل
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
temporary <adj.> U موقتی
provisional <adj.> U موقتی
pro forma U موقتی
interim U موقتی
tentative <adj.> U موقتی
provisory <adj.> U موقتی
jackleg U موقتی
treadway U پل موقتی
intrim U موقتی
extemporaneous U موقتی
make-shift <adj.> U موقتی
makeshift <adj.> U موقتی
flying bridge U پل موقتی
provisionary U موقتی
adinterim U موقتی
dust laden U تجمع گرد وغبار
concentration camp U منطقه تجمع اسرا
concentration camps U منطقه تجمع اسرا
pipe the side U تجمع گارد احترام
loose forward U مهاجم تک رو پشت خط تجمع
associations U تداعی معانی تجمع
association U تداعی معانی تجمع
number forward U مهاجمان تک رو پشت خط تجمع
unlawful assembly U تجمع غیر قانونی
line backer U مدافع پشتیبان خط تجمع
coagulation U تجمع مواد در یک ناحیه
line backing U دفاع پشت خط تجمع
boat rendezvous area U منطقه تجمع قایقها
rallying points U محل تجمع مجدد
rallying point U محل تجمع مجدد
pigmentation U تجمع رنگدانه ها در بافتها
rendezvous area U منطقه تجمع موقت
non resident U مقیم موقتی
funk hole U پناهگاه موقتی
adjournment U تعطیل موقتی
adjournments U تعطیل موقتی
make do U چاره موقتی
coalition U اتحاد موقتی
gleam U تظاهر موقتی
gleaming U تظاهر موقتی
gleams U تظاهر موقتی
palliatives U مسکن موقتی
palliative U مسکن موقتی
non-residents U مقیم موقتی
make shift construction U طرح موقتی
non-resident U مقیم موقتی
scratch file U فایل موقتی
coalitions U اتحاد موقتی
gleamed U تظاهر موقتی
sojourner U ساکن موقتی
sojoiurn U اقامت موقتی
provisionality U موقتی بودن
provisionality U جنبه موقتی
barricade U سنگربندی موقتی
barricaded U سنگربندی موقتی
barricades U سنگربندی موقتی
barricading U سنگربندی موقتی
house of d. U زندان موقتی
floating bridge U پل متحرک موقتی
scrip U رسید موقتی
dugouts U پناهگاه موقتی
temporal U موقتی زودگذرفانی
dugout U پناهگاه موقتی
temporary structures U ساختمانهای موقتی
bastes U کوک موقتی
faddle U سرگرمی موقتی
sojourn U اقامت موقتی
bivouac U اردوی موقتی
bivouac U اردوگاه موقتی
sojourns U اقامت موقتی
bivouacking U اردوگاه موقتی
bivouacking U اردوی موقتی
bivouacked U اردوگاه موقتی
temporary gauge U اشل موقتی
temporary error U خطای موقتی
phantom tumour U باد موقتی
phantom tumour U برامدگی موقتی
temporariness U موقتی بودن
bivouacs U اردوی موقتی
corner U انحصار موقتی
bivouacked U اردوی موقتی
baste U کوک موقتی
corners U انحصار موقتی
temporary storage U انباره موقتی
basted U کوک موقتی
bivouacs U اردوگاه موقتی
cornering U انحصار موقتی
temporary income U درامد موقتی
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
dummy U گول زدن حریف در تجمع
dummies U گول زدن حریف در تجمع
hydrothorax U تجمع مایع در حفره جنب
bomb cemetery U محل تجمع بمبهای فاسد
sacking U حمله به مهاجم پشت خط تجمع
hiking U گرفتن توپ درشروع تجمع
hike U گرفتن توپ درشروع تجمع
sick call U تجمع برای رفتن به بهداری
pipe the side U فرمان تجمع گارد احترام
hikes U گرفتن توپ درشروع تجمع
hiked U گرفتن توپ درشروع تجمع
recalls U دستور تجمع قوا دادن
recalled U دستور تجمع قوا دادن
recall U دستور تجمع قوا دادن
broken field U محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
coil up U تجمع ستون در راحت باش
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
interim dividend U سود سهام موقتی
interrex U رئیس حکومت موقتی
booths U پاسگاه یادکه موقتی
casual uplift U بالا رفتن موقتی
treadway bridge U پل عبور موقتی پیاده
dump U انبار موقتی اشغالدان
interlocutory U موقتی غیر قطعی
recesses U تعطیل موقتی تنفس
casual uplift U بالا بردن موقتی
interregna U دوره حکومت موقتی
interim certificates U سند قرضه موقتی
recess U تعطیل موقتی تنفس
booth U پاسگاه یادکه موقتی
interim dividend سود موقتی سهام
interregnum U دوره حکومت موقتی
interregnums U دوره حکومت موقتی
temporary data set U مجموعه داده موقتی
frame U هیکل حالت موقتی
stop gap U وسیله یا چاره موقتی
Band-Aids U چارهی سطحی و موقتی
Band-Aid U چارهی سطحی و موقتی
brainstorms U اشفتگی فکری موقتی
brainstorm U اشفتگی فکری موقتی
jury sturt U پایه اضافی یا موقتی
gasoline dump U مخزن موقتی بنزین
convoy assembly port U بندر محل تجمع ستون موتوری
to recall the troops from Mali U دستور تجمع قوا را از کشورمالی دادن
riot U تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
rioted U تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
rioting U تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
riots U تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
convoy assembly port U بندر محل تجمع کاروان دریایی
snapping U روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
huddle U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
flares U پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
flare U پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
huddled U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddles U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddling U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
hookup U تجمع بعضی چیزها برای منظورخاصی
snap U روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
prisoner of war cage U محل تجمع اولیه اسرای جنگی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com