| Total search result: 201 (13 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید | 
		
			|  |  |  |  | 
		
			| Menu 
  | English | Persian | Menu 
  | 
		|  | updating U | تجدید برنامه |  | 
		|  | 
	
		| معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری. | 
				
				
					| Other Matches | 
				
					|  | 
		|  | rallies U | تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان |  | 
		|  | rally U   | تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان |  | 
		|  | rallied U | تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان |  | 
		|  | api U | مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود |  | 
		|  | resupply U | تجدید اماد تجدید تدارکات |  | 
		|  | automatic programming U | روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار |  | 
		|  | source U | برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس |  | 
		|  | object oriented U | روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود |  | 
		|  | newer U | دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |  | 
		|  | new- U | دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |  | 
		|  | new U | دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |  | 
		|  | newest U | دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |  | 
		|  | landing schedule U | برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود |  | 
		|  | job U | دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |  | 
		|  | swapped U | توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |  | 
		|  | swaps U | توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |  | 
		|  | swopped U | توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |  | 
		|  | swap U | توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |  | 
		|  | swopping U | توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |  | 
		|  | swops U | توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |  | 
		|  | jobs U | دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |  | 
		|  | dynamic data exchange U | در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند |  | 
		|  | modular U | بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است |  | 
		|  | Send To command U | دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد |  | 
		|  | preemptive multitasking U | حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت |  | 
		|  | Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U | زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری |  | 
		|  | assembly U | 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند |  | 
		|  | applet U | 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3- |  | 
		|  | source computer U | کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود |  | 
		|  | iterative routine U | حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود |  | 
		|  | executive U | برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |  | 
		|  | business U | مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند. |  | 
		|  | iterate U | حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود |  | 
		|  | scheduled wave U | امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه |  | 
		|  | sequential U | حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند |  | 
		|  | parameter U | استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی |  | 
		|  | businesses U | مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند. |  | 
		|  | goto U | دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد |  | 
		|  | compiler U | نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند |  | 
		|  | supervisory U | برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند |  | 
		|  | parameters U | استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی |  | 
		|  | executives U | برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |  | 
		|  | synthetic address U | زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است |  | 
		|  | stops U | دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |  | 
		|  | calling U | مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه |  | 
		|  | stopping U | دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |  | 
		|  | development U | مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش |  | 
		|  | developments U | مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش |  | 
		|  | diagnostics U | تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد |  | 
		|  | subprogram U | 1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود |  | 
		|  | stopped U | دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |  | 
		|  | stop U | دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |  | 
		|  | dragged U | به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود |  | 
		|  | object oriented U | زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود |  | 
		|  | drags U | به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود |  | 
		|  | compiles U | تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |  | 
		|  | compiled U | تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |  | 
		|  | conditional U   | دستور برنامه سازی که جهش به بخشی از برنامه میکند در صورت برقراری شرطی |  | 
		|  | drag U | به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود |  | 
		|  | statement U | دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند |  | 
		|  | functioned U | مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |  | 
		|  | dynamic link library U | در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است |  | 
		|  | toolkit U | مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند |  | 
		|  | compile U | تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |  | 
		|  | functions U | مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |  | 
		|  | function U   | مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |  | 
		|  | main line program U | بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند |  | 
		|  | concurrent U | اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت |  | 
		|  | source language U | 1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه |  | 
		|  | statements U | دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند |  | 
		|  | pl/m U | زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود |  | 
		|  | chapter U | بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد |  | 
		|  | coding U | صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد |  | 
		|  | c U | زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته |  | 
		|  | debugger U | نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند |  | 
		|  | compiling U | تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |  | 
		|  | optimum schedule U | مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند |  | 
		|  | drops U | دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |  | 
		|  | dropping U | دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |  | 
		|  | dropped U | دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |  | 
		|  | chapters U | بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد |  | 
		|  | drop U   | دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |  | 
		|  | helped U | تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است |  | 
		|  | identification U | بخشی از کد اصلی برنامه COBOL که مشخصه ها و قالبهای داده و متغیر در برنامه مشخص اند |  | 
		|  | segments U | بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست |  | 
		|  | segment U | بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست |  | 
		|  | transfer U | دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد |  | 
		|  | transferring U | دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد |  | 
		|  | transfers U | دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد |  | 
		|  | sections U | بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه |  | 
		|  | section U | بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه |  | 
		|  | intermittent error U | خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال |  | 
		|  | helps U | تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است |  | 
		|  | conditional U   | دستور برنامه سازی که کنترل برنامه را طبق خروجی یک رویداد غیر مستقیم میکند |  | 
		|  | macro U | زبان برنامه نویسی که به برنامه نویس امکان تعریف و استفاده از دستورات ماکرو میدهد |  | 
		|  | help U | تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است |  | 
		|  | hooks U | نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند |  | 
		|  | hook U | نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند |  | 
		|  | parent program U | در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند |  | 
		|  | out of line U | جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند |  | 
		|  | modes U | وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه |  | 
		|  | mode U | وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه |  | 
		|  | annotation U | توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه |  | 
		|  | annotations U | توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه |  | 
		|  | modules U | بخش کوچک برنامه بزرگ که در صورت لزوم میتواند مستقل به عنوان یک برنامه کار کند |  | 
		|  | generated U | محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است |  | 
		|  | token U | کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود |  | 
		|  | tokens U | کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود |  | 
		|  | generates U | محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است |  | 
		|  | syntactic error U | خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است |  | 
		|  | thread U | زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد |  | 
		|  | threads U | زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد |  | 
		|  | semicompiled U | برنامه تبدیل شده از برنامه کد اصلی که حاوی توابع کتابخانهای و... نیست که در کد مبدا استفاده می شوند |  | 
		|  | generating U | محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است |  | 
		|  | module U | بخش کوچک برنامه بزرگ که در صورت لزوم میتواند مستقل به عنوان یک برنامه کار کند |  | 
		|  | generate U | محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است |  | 
		|  | routinely U | تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |  | 
		|  | softest U | دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |  | 
		|  | routines U | تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |  | 
		|  | softer U | دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |  | 
		|  | swapping U | فعالیتی که در آن داده برنامه از حافظه اصلی به دیسک می رود در حالی که برنامه دیگر آماده اجرا است |  | 
		|  | jump instruction U | دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه |  | 
		|  | soft U | دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |  | 
		|  | routine U | تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |  | 
		|  | calloc U | در برنامه نویسی C دستور اختصاصی حافظه به برنامه |  | 
		|  | automatic recovery program U | برنامه ترمیمی خودکار برنامه بازیابی اتوماتیک |  | 
		|  | closes U | در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |  | 
		|  | closer U | در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |  | 
		|  | close U   | در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |  | 
		|  | shell out U | خارج شدن به سیستم عامل وقتی که برنامه اصلی هنوز در حافظه است , پس کاربر به برنامه برمی گردد |  | 
		|  | subroutine U | بخشی از برنامه که تابع مورد نظر را انجام میدهد و در هر زمان از داخل برنامه اصلی قابل فراخوانی است |  | 
		|  | closest U | در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |  | 
		|  | rem U | عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد |  | 
		|  | procedural U | زبان برنامه نویسی سطح بالا که برنامه نویس عملیات لازم را برای بدست آوردن نتیحه وارد میکند |  | 
		|  | remarks U | عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد |  | 
		|  | visual U | روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات |  | 
		|  | visually U | روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات |  | 
		|  | dump U | نقط های در برنامه که برنامه و داده اش در محل ذخیره سازی حفظ شده اند تا از اثرات خطاها جلوگیری شود |  | 
		|  | remark U | عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد |  | 
		|  | remarked U | عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد |  | 
		|  | java U | مجموعهای از توابع استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد از دورن برنامه java به پایگاه داده دستیابی داشته باشد |  | 
		|  | visuals U | روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات |  | 
		|  | remarking U | عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد |  | 
		|  | link U | تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد |  | 
		|  | refreshed U | تجدید |  | 
		|  | refresh U | تجدید |  | 
		|  | turnover U | تجدید |  | 
		|  | refreshes U | تجدید |  | 
		|  | repetitions U | تجدید |  | 
		|  | renewal U | تجدید |  | 
		|  | renewals U | تجدید |  | 
		|  | reviewing U | تجدید |  | 
		|  | reviews U | تجدید |  | 
		|  | recrudescence U | تجدید |  | 
		|  | review U | تجدید |  | 
		|  | neogenesis U | تجدید |  | 
		|  | renewing U | تجدید |  | 
		|  | renew U | تجدید |  | 
		|  | instauration U | تجدید |  | 
		|  | renews U | تجدید |  | 
		|  | revival U | تجدید |  | 
		|  | anabiosis U | تجدید |  | 
		|  | reviewed U | تجدید |  | 
		|  | repetition U | تجدید |  | 
		|  | revivals U | تجدید |  | 
		|  | conditional U   | نقط های که پس از آن برنامه نویس میتواند به انتهای مجموعهای دستور جهش کند که البته بستگی به داده یا وضعیت برنامه دارد |  | 
		|  | installing U | امکان نرم افزاری که کد برنامه را از دیسکهای توزیع شده روی دیسک سخت کامپیوتر منتقل میکند و برنامه را تشخیص میدهد |  | 
		|  | installs U | امکان نرم افزاری که کد برنامه را از دیسکهای توزیع شده روی دیسک سخت کامپیوتر منتقل میکند و برنامه را تشخیص میدهد |  | 
		|  | install U | امکان نرم افزاری که کد برنامه را از دیسکهای توزیع شده روی دیسک سخت کامپیوتر منتقل میکند و برنامه را تشخیص میدهد |  | 
		|  | statements U | 1-دستور برنامه که یک برنامه را هدایت میکند |  | 
		|  | statement U | 1-دستور برنامه که یک برنامه را هدایت میکند |  | 
		|  | parent program U | برنامه ای که برنامه دیگر را آغاز میکند. |  | 
		|  | exercise program U | برنامه عملیات مانور برنامه تمرین |  | 
		|  | compiling U | برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |  | 
		|  | compiles U | برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |  | 
		|  | compiled U | برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |  | 
		|  | compile U | برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |  | 
		|  | re edify U | تجدید کردن |  | 
		|  | renewal of the convention U | تجدید اتفاق |  | 
		|  | renewability U | قابلیت تجدید |  | 
		|  | renewal offf lease U | تجدید اجاره |  | 
		|  | renewer U | تجدید کننده |  | 
		|  | renascence U | تجدید حیات |  | 
		|  | reinforcement U | تجدید قوا |  | 
		|  | remilitarization U | تجدید تسلیحات |  | 
		|  | rapporchment U | تجدید روابط |  | 
		|  | republication U | تجدید چاپ |  | 
		|  | nonrecurring U | تجدید نشدنی |  | 
		|  | repeat U | تکرار تجدید |  | 
		|  | reunion U | تجدید جلسه |  | 
		|  | repeats U | تکرار تجدید |  | 
		|  | reedify U | تجدید کردن |  | 
		|  | revisionist U | تجدید نظرخواه |  | 
		|  | reunions U | تجدید جلسه |  | 
		|  | renewable U | تجدید شدنی |  | 
		|  | reconditioning U | تجدید امادگی |  | 
		|  | update U | تجدید نظرشده |  | 
		|  | updated U | تجدید نظرشده |  | 
		|  | updates U | تجدید نظرشده |  | 
		|  | revitalization U | تجدید حیات |  |