English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 165 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
segregate U تبعیض نژادی قائل شدن
segregates U تبعیض نژادی قائل شدن
segregating U تبعیض نژادی قائل شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
racism U تبعیض نژادی
segregation U تبعیض نژادی
racial discrimination U تبعیض نژادی
discriminator U قائل به تبعیض
discriminated U تبعیض قائل شدن
discriminates U تبعیض قائل شدن
forjudge U تبعیض قائل شدن
forejudge U تبعیض قائل شدن
discriminate U تبعیض قائل شدن
to tread on somebody's foot <idiom> U برای کسی تبعیض قائل شدن
phyletic U نژادی
ethnicity U نژادی
eugenics U به نژادی
ethnic U نژادی
racially U نژادی
racial U نژادی
ethnical U نژادی
racial prejudice U پیشداوری نژادی
phylogeny U تکامل نژادی
multiracial U چند نژادی
racialism U تبعیضات نژادی
racialism U خصوصیات نژادی
racial memory U حافظه نژادی
racial prejudice U تعصب نژادی
racial segregation U تفکیک نژادی
interracial U بین نژادی
color line U مانع نژادی
gerontomorphosis U پیر نژادی
abyssinian U نژادی از گربه
interrace U بین نژادی
ethnocentric U طرفداربرتری نژادی
eugenic U وابسته به به نژادی
racial unconscious U ناهشیار نژادی
discrimination U تبعیض
unjust discrimination U تبعیض
prejudices U تبعیض
prejudice U تبعیض
teller U قائل
tellers U قائل
immunogenetics U مبحث مصونیت نژادی
phylogenetic U وابسته به تکامل نژادی
phylogenic U وابسته به تکامل نژادی
miscegenation U زناشویی میان نژادی
linebreed U اصلاح نژادی کردن
sexism U تبعیض جنسی
sex discrimination U تبعیض جنسی
indiscrimination U عدم تبعیض
price discrimination U تبعیض قیمت
rate discrimination U تبعیض نرخ
unbiased U بدون تبعیض
prejudice U تبعیض کردن
unjust discrimination U تبعیض کردن
prejudices U تبعیض کردن
discrimination U تبعیض کردن
discriminatory U تبعیض امیز
euhemerism U قائل شدن
ditheist U قائل بدوخدا
disallows U قائل نشدن
disallow U قائل نشدن
disallowed U قائل نشدن
disallowing U قائل نشدن
strains U صفت موروثی خصوصیت نژادی
strain U صفت موروثی خصوصیت نژادی
desegregating U تفکیک نژادی را فسخ کردن
desegregates U تفکیک نژادی را فسخ کردن
desegregated U تفکیک نژادی را فسخ کردن
phylogeny U تاریخ نژادی جانور یا گیاه
desegregate U تفکیک نژادی را فسخ کردن
white supremacist U طرفدار تفوق نژادی سفیدپوستان
racy U دارای صفات اصلی و نژادی
shropshire U نژادی از گوسفند بی شاخ انگلیسی
teutonism U عقیده برتری نژادی المان
price discriminating monopoly U انحصار تبعیض قیمت
perfect price discrimination U تبعیض قیمت کامل
unprejudiced U بدون تبعیض یا طرفداری
option of contract invalid in part U خیار تبعیض صفقه
indiscriminate U ناشی از عدم تبعیض
discriminating monopoly U انحصار تبعیض امیز
discriminative U وابسته به تبعیض یا تمیز
price U بها قائل شدن
valuer U ارزش قائل شونده
to d. a distinction U فرقی قائل شدن
make an exception U استثناء قائل شدن
i maintain U قائل هستم به اینکه ...
prices U بها قائل شدن
valuers U ارزش قائل شونده
sclav ect U عضو نژادی که شامل مردم خاوراروپاباشد
manifest destiny U لوازم قهری بسط وتوسعه نژادی
eugenic U از نژاد یانسب خوب اصلاح نژادی
africander U اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
preference U تبعیض متقلبانه بین غرماء
preferences U تبعیض متقلبانه بین غرماء
discriminate against someone U نسبت به کسی تبعیض کردن
prejudicious U زیان رسان تبعیض امیز
prejudicial U زیان رسان تبعیض امیز
externalised U واقعیت خارجی قائل شدن
overvalue U بیش از حد ارزش قائل شدن
externalises U واقعیت خارجی قائل شدن
stand in awe of <idiom> U احترام قائل شدن برای
externalized U واقعیت خارجی قائل شدن
externalizing U واقعیت خارجی قائل شدن
overvalued U بیش از حد ارزش قائل شدن
valorize U ارزش قائل شدن برای
overvalues U بیش از حد ارزش قائل شدن
overvaluing U بیش از حد ارزش قائل شدن
externalising U واقعیت خارجی قائل شدن
to make an exception U استثنا کردن یا قائل شدن
externalize U واقعیت خارجی قائل شدن
dualize U دوتاداشتن از اثنویت قائل شدن
deification U قائل به الوهیت شخص یاچیزی
demur U استثنا قائل شدن تاخیر
externalizes U واقعیت خارجی قائل شدن
demurred U استثنا قائل شدن تاخیر
demurring U استثنا قائل شدن تاخیر
demurs U استثنا قائل شدن تاخیر
preferentially U با قائل شدن حقوق امتیازی
inviable U عاجز از ادامه بقا در اثرساختمان نژادی و ارثی
Racial prejudice prevails in some countries. U دربرخی کشورها تعصبات نژادی وجود دارد
cacogenesis U فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
dysgenics U مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
without distinction of sex U بدون تبعیض جنسی اززن ومرد
prejudice U قضاوت تبعیض امیز خسارت وضرر
prejudices U قضاوت تبعیض امیز خسارت وضرر
biases U تحت تاثیر قراردادن تبعیض کردن
bias U تحت تاثیر قراردادن تبعیض کردن
to hold somebody in esteem U برای کسی احترام قائل شدن
To set a limit to everything. U برای هر چیزی حدی قائل شدن
deifies U پرستیدن مقام الوهیت قائل شدن
deify U پرستیدن مقام الوهیت قائل شدن
deifying U پرستیدن مقام الوهیت قائل شدن
monolater U قائل بچند خداو پرستنده یکی
favoritism U استثناء قائل شدن نسبت بکسی
deified U پرستیدن مقام الوهیت قائل شدن
euhemerize U اساس تاریخی قائل شدن برای
specifying U جنبه خاصی قائل شدن برای
specify U جنبه خاصی قائل شدن برای
specifies U جنبه خاصی قائل شدن برای
dumping U سیاست تبعیض قیمت در تجارت بین الملل
anthropomorphism U قائل شدن جنبه انسانی برای خدا
anthropomorphize U جنبه انسانی برای خدا قائل شدن
pelasgic U نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند
double standard U قواعد تبعیض امیز وسخت گیرمخصوصا نسبت بجنس زن
prizes U غنیمت ارزش بسیار قائل شدن مغتنم شمردن
prized U غنیمت ارزش بسیار قائل شدن مغتنم شمردن
prizing U غنیمت ارزش بسیار قائل شدن مغتنم شمردن
prize U غنیمت ارزش بسیار قائل شدن مغتنم شمردن
lore U فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
anti dumping U مخالفت تبعیض قیمت بین بازار داخل و خارج از کشور
karakul U کاراکول [نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
prepossess U تحت تاثیرعقیده یامسلکی قرار دادن قبلا تبعیض فکری داشتن
ritualize U رسمی و تشریفاتی کردن شعائر دینی رابجا اوردن قائل به تشریفات شدن
nonmonetarists U ان دسته از اقتصاددانانی هستندکه برای سیاستهای مالی کارائی بیشتری قائل هستند
universal legacy U وصیتی که دران موصی جهت تسلیم موردوصیت به ورثه شرطی قائل نشده باشد
racism U اعتقادبه برتری برخی نژادها بربعضی دیگر و لزوم توجیه خصوصیات قومی و ملی وفرهنگی بر مبنای معیارهای نژادی
polymeric U دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چند نژادی چند رگه
incrossbreed U تولید شده در اثر امیزش نژاد امیزش نژادی کردن
gametophyte U گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
intergeneric U بین انواع نژادی بین طبقهای
differentiates U فرق گذاشتن فرق قائل شدن
differentiate U فرق گذاشتن فرق قائل شدن
differentiating U فرق گذاشتن فرق قائل شدن
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com