Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
banisher
U
تبعید کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
petalism
U
تبعید پنجساله بوسیله نوشتن نام تبعید شونده در روی برگ زیتون
expotriate
U
به کشور دیگری تبعید کردن تبعید از وطن
exiling
U
شخص تبعید شده تبعید کردن
exiles
U
شخص تبعید شده تبعید کردن
exile
U
شخص تبعید شده تبعید کردن
exiled
U
شخص تبعید شده تبعید کردن
deportee
U
محکوم به تبعید یا اخراج تبعید شده
deportees
U
محکوم به تبعید یا اخراج تبعید شده
exiling
U
تبعید
out lawry
U
تبعید
transportation
U
تبعید
relegation
U
تبعید
proscription
U
تبعید
expulsions
U
تبعید
expulsion
U
تبعید
deportation
U
تبعید
banishment
U
تبعید
resettlement
U
تبعید
exile
U
تبعید
exiled
U
تبعید
exiles
U
تبعید
resettle
U
مهاجرتاجباریبهمکانیدیگر تبعید
transportation
U
بارکشی تبعید
proscribe
U
تبعید کردن
deports
U
تبعید کردن
proscribes
U
تبعید کردن
banished
U
تبعید کردن
proscribed
U
تبعید کردن
proscribing
U
تبعید کردن
proscription
U
تبعید محکومیت
deported
U
تبعید کردن
exiling
U
تبعید کردن
deportable
U
قابل تبعید
exile
U
تبعید کردن
exiled
U
تبعید کردن
cast out
U
تبعید کردن
banishes
U
تبعید کردن
deport
U
تبعید کردن
exiles
U
تبعید کردن
deporting
U
تبعید کردن
banish
U
تبعید کردن
banishing
U
تبعید کردن
ostracism
U
تبعید با اراء عمومی
abandon
رهاکردن تبعید کردن
ostracizing
U
با اراء عمومی تبعید کردن
ostracises
U
با اراء عمومی تبعید کردن
ostracising
U
با اراء عمومی تبعید کردن
ostracize
U
با اراء عمومی تبعید کردن
ostracized
U
با اراء عمومی تبعید کردن
ostracizes
U
با اراء عمومی تبعید کردن
dp
U
بی مکان ومنزل تبعید شده
ostracised
U
با اراء عمومی تبعید کردن
deportation
U
تبعید و بیرون کردن فردخارجی از کشور
deport
U
تبعید کردن فرد خارجی ازکشور
deporting
U
تبعید کردن فرد خارجی ازکشور
deports
U
تبعید کردن فرد خارجی ازکشور
deported
U
تبعید کردن فرد خارجی ازکشور
transmigration
U
حلول روح مرده در بدن موجود زنده دیگری تبعید
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
expellee
U
افراد اخراجی از مملکت اخراج شدگان یا تبعید شدگان سیاسی تبعیدی
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
rebutter
U
رد کننده
prattfall
U
پچ پچ کننده
syncopator
U
غش کننده
abjurer or abjuror
U
کننده
whisperer
U
پچ پچ کننده
wheezy
U
خس خس یا خر خر کننده
benders
U
خم کننده
prater
U
پچ پچ کننده
doer
U
کننده
hoppers
U
لی لی کننده
hopper
U
لی لی کننده
solvents
U
اب کننده
bidder
U
کننده
solvent
U
اب کننده
bidders
U
کننده
attenuant
U
اب کننده
mumbler
U
من من کننده
mitigatory
U
کم کننده
fluxing oil
U
اب کننده
mauler
U
له کننده
mitigative
U
کم کننده
puffer
U
پف کننده
repudiationist
U
رد کننده
commulator
U
یک سو کننده
spurner
U
رد کننده
fillets
U
پر کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com