Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
parallel conversion
U
تبدیل موازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
universal
U
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
serial
U
قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
serial
U
اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند
serials
U
قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
serials
U
اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند
interface
U
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
interfaces
U
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
port
U
مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند
uart
U
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
uart
U
Receiver UniversalAsynchronous Transmitter دستگاهی که دادههای موازی را به داده سری تبدیل میکند
Other Matches
paralleled
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleling
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelling
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelled
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallels
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
multiple
U
معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
MIMD
U
معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
lpt
U
در DOS نام دستگاهی است که به یکی از درگاههای موازی مربوط می گردد وچاپگرهای موازی می توانندبه ان متصل شوند
novatio non presumiter
U
تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
shunts
U
موازی موازی فرعی
shunt
U
موازی موازی فرعی
shunted
U
موازی موازی فرعی
transiguration
U
تبدیل صورت تبدیل هیئت
conversion scale
U
مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
restitution
U
تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
assembler
U
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
binary to octal conversion
U
تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary to hexadecimal conversion
U
تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
conversions
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
coaxial
U
موازی
parallelling
U
موازی
parallelled
U
موازی
parallels
U
موازی
two parallel lines
U
دو خط موازی
parallel ruler
U
خط کش موازی
paralleling
U
موازی
paralleled
U
موازی
shunted
U
موازی
parallel
U
موازی
shunt
U
موازی
shunts
U
موازی
pyeonhi seogi
U
موازی ایستادن
parallelled
U
برابر خط موازی
running in parallel
U
پردازش موازی
paralleled
U
برابر خط موازی
parallels
U
برابر خط موازی
parallel column
U
ستونهای موازی
shunt element
U
عنصر موازی
shunt capacitor
U
خازن موازی
parallel
U
برابر خط موازی
serioprallel
U
دنبالهای و موازی
parallelling
U
برابر خط موازی
paralleling
U
برابر خط موازی
parallel transmission
U
ارسال موازی
centronics interface
U
رابط موازی
parallel connection
U
اتصال موازی
parallel feed
U
خورد موازی
parallel interface
U
رابط موازی
parallel operation
U
عمل موازی
parallel operation
U
عملکرد موازی
parallel operation
U
عملیات موازی
parallel port
U
درگاه موازی
parallel printer
U
چاپگر موازی
parallel printing
U
چاپ موازی
shunt
U
مقاومت موازی
shunted
U
مقاومت موازی
collimator
U
موازی ساز
axially parallel
U
موازی محوری
antiparalle
U
موازی ناهمسو
machinist vise
U
گیره موازی
doube bead
U
گچ بری موازی
along
U
موازی با طول
parallel access
U
دستیابی موازی
parallel adder
U
افزایشگر موازی
parallel cells
U
یاختههای موازی
parallel circuit
U
مدار موازی
parallel computer
U
کامپیوتر موازی
shunts
U
مقاومت موازی
parallel processing
U
پردازش موازی
parallel processor
U
موازی پرداز
parallel sheaf
U
مروحه موازی
parallel storage
U
انباره موازی
parallel storage
U
انبارش موازی
parallel system
U
شبکه موازی
parallel transmission
U
مخابره موازی
parallel run
U
اجرای موازی
parallel transmission
U
انتقال موازی
parallel reading
U
خواندن موازی
parallel processor
U
پردازنده موازی
paralleling
U
موازی کردن اسکیها
multiple transformer
U
مبدل با اتصال موازی
parallel
U
موازی کردن اسکیها
collimate
U
موازی قرار دادن
jet turn
U
چرخش موازی اسکی ها
clamp base vise
U
گیره با فکهای موازی
ideal paralleling
U
مدار موازی ایده ال
gules
U
خطوط موازی عمودی
parallels
U
موازی کردن اسکیها
to draw parallels
U
خطهای موازی کشیدن
swings
U
پیچیدن موازی اسکیها
endline
U
خطوط موازی با 04 مترفاصله
trimarans
U
قایق با 3 بدنه موازی
trimaran
U
قایق با 3 بدنه موازی
series parallel connection
U
اتصال سری- موازی
five yard line
U
خط داخلی و موازی خط کناری
bowling crease
U
خط موازی جلوی پایه ها
branch extension
U
اتصال موازی فرعی
series parallel connection
U
اتصال زنجیری- موازی
offside line
U
خط فرضی موازی با دروازه
one point perspective
U
پرسپکتیو همرو یا موازی
swing
U
پیچیدن موازی اسکیها
to flatten out
U
موازی زمین پروازکردن
parallel gap welder
U
جوشگر شکاف موازی
parallel input output
U
ورودی و خروجی موازی
parallel resonant circuit
U
مدار همنوای موازی
flash
U
معدن موازی سریع A/D.
flashed
U
معدن موازی سریع A/D.
flashes
U
معدن موازی سریع A/D.
parallelled
U
موازی کردن اسکیها
to flatten out
U
بازمین موازی شدن
twentyfive
U
خط 52 یاردی موازی با خط دروازه
twentyfive yard line
U
خط 52 یاردی موازی خط پایانی
parallel perspective
U
پرسپکتیو همرو یا موازی
parallel access
U
با دست یابی موازی
paralleled
U
موازی کردن اسکیها
parallelling
U
موازی کردن اسکیها
parallel adder
U
جمع کننده موازی
parallel clamp
U
گیره پیچی موازی
parallel trussed girder
U
تیر شبکهای موازی
parallel search storage
U
انباره جستجوی موازی
series parallel dimming
U
اتصال زنجیری- موازی لامپها
stramline flow
U
جریان موازی یابی ممانعت
chitary jireugi
U
ضربه مشت موازی یا افقی
dual
U
دو لیست موازی جدا از اطلاعات
connect in parallel
U
بطور موازی اتصال دادن
to decline from the parallel
U
از حالت موازی خارج شدن
multidimensional
U
تعداد آرایههای موازی به همراه عمق
parallels
U
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
parallelled
U
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
magnetic shunt
U
اتصال شنت موازی فرعی مغناطیسی
petri nets
U
مدل نمایش سیستمهای همزمان یا موازی
parallel
U
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
narani seogi
U
ایستادن موازی پاها همعرض شانه
stria
U
نوار باریک هریک از خطوط موازی
shunt
U
موازی کردن بستن بسته شدن
bit parallel
U
طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
shunted
U
موازی کردن بستن بسته شدن
paralleling
U
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
shunts
U
موازی کردن بستن بسته شدن
strainght running
U
فرود در مسیر مستقیم بااسکیهای موازی
railings
U
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
parallelling
U
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
choir-aisle
U
[راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان]
rejector
U
اندوکتانس موازی برای وازدن یک فرکانس
bicylindrical
U
دارای دو سطح استوانهای بامحورهای موازی
carding
U
موازی کردن الیاف قبل از ریسندگی
t square
U
خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
lateral
U
افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
paralleled
U
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
railing
U
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
parallelling
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
paralleling
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
paralleling
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
gauge railway
U
فاصله استاندارد دو ریل موازی راه اهن
x plate
U
صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
parallelled
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelled
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallelling
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallels
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallels
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
gangplow
U
گاو اهنی که شیارهای موازی ایجاد کند
arrays
U
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
array
U
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
parallel
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
force displaced in parallel
U
[بردار]
نیروی بطور موازی جابجا شده
parallel
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
paralleled
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
contact lights
U
چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
paralleled
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
stem turn
U
پیچ موازی با گام برداشتن اسکی کوهی یا درهای
interface
U
پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
connexions
U
اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
interfaces
U
پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
fishbone mine
U
سیستم مین گذاری که به صورت شاخههای موازی است
connection
U
اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
parallelled
U
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
paralleled
U
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
paralleled
U
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallel
U
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
parallel
U
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
paralleling
U
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
paralleled
U
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
hexapla
U
کتاب شش متنی که متنهای گوناگون رادرستونهای موازی نشان دهد
paralleling
U
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
paralleling
U
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
parallel
U
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
infinity
U
مسافت شی از دید شخصی که اشعههای نور از شی موازی دیده می شوند.
parallelled
U
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallelled
U
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallelling
U
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
centronics interface
U
واسط چاپ موازی که توسط Centronics Inc پیشنهاد شده است
word
U
کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
worded
U
کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
laid paper
U
کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
shooting line
U
خط موازی هدف که پای کمانگیران در تیراندازی روی ان قرارمی گیرد
port
U
مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد
parallels
U
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com