English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 217 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
image transformation U تبدیل تصویر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
scanner U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
decompression U تبدیل یک تصویر یا فایل داده فشرده به حالتی که قابل دیدن شود
tracing U تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracings U تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
optical U وسیلهای که تصویر را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند که قابل ذخیره سازی و نمایش روی کامپیوتر هستند
auto U الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
autos U الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
scan U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scanned U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scans U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
angulator U تبدیل کننده تصویر زوایا
electron image tube U لامپ تبدیل تصویر
flatbed U وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
morphing U جلوههای ویژه در بازی ها و سیستمهای چندرسانهای که یک تصویر به تدریج به دیگری تبدیل میشود
spherization U جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
Other Matches
cropped U کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
crop U کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
crops U کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
images U سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
image [سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
tweening U محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
pictures U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picturing U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picture U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictured U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
videos U متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoing U متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoed U متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
video U متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
acrobat U که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
acrobats U که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
image [تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
images U تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
flickered U تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickers U تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flicker U تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
lossless compression U روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
novatio non presumiter U تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
refresh U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshes U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
persistence U مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش
hypertext U روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
pen drawing U تصویر خطی تصویر مدادی
conversion scale U مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
transiguration U تبدیل صورت تبدیل هیئت
orthographic U تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
backgrounds U تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
background U تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
restitution U تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
images U نقش کردن تصویر کردن نشان دادن تصویر
image dissector tube U لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
raster scan U ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
image formation U تولید تصویر تصویر
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
binary to octal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary to hexadecimal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
scan U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scans U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scanned U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
conversions U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
pictured U تصویر
picture U تصویر
delineation U تصویر
icons U تصویر
ikons U تصویر
gratings U در تصویر
grating U در تصویر
pictures U تصویر
image line U خط تصویر
icon U تصویر
skew U تصویر کج
shapes U تصویر
imagery U تصویر
illustrations U تصویر
scenography U تصویر
illustration U تصویر
shape U تصویر
skewing U تصویر کج
skews U تصویر کج
afterimage U رد تصویر
images U تصویر
image U تصویر
portrait U تصویر
projections U تصویر
picturing U تصویر
portrayals U تصویر
portraits U تصویر
portrayal U تصویر
vignettes U تصویر
likenesses U تصویر
projection U تصویر
likeness U تصویر
vignette U تصویر
image point U نقطه تصویر
image impedance U امپدانس تصویر
image distortion U اعوجاج تصویر
ikons U پیکر تصویر
image drift U رانش تصویر
image frequency U فرکانس تصویر
image formation U تصویر سازی
image distance U عرض تصویر
portrays U تصویر کشیدن
image deflection U انحراف تصویر
image source U منبع تصویر
real image U تصویر حقیقی
portrayed U تصویر کشیدن
image distortion U شکستگی تصویر
image detail U جزء تصویر
raster U محل تصویر
image field U حوزه تصویر
portraiture U تصویر کردن
image field U میدان تصویر
retinal image تصویر شبکیه ای
reverse image U تصویر وارونه
image focal point U کانون تصویر
roentgenogram U تصویر رونتگن
portray U تصویر کشیدن
image element U نقطه تصویر
portraying U تصویر کشیدن
projection tube U لامپ تصویر
intermediate image U تصویر میانی
image shape U کادر تصویر
image scale U مقیاس تصویر
image reversal U برگشت تصویر
image reversal U نقض تصویر
image retention U ضبط تصویر
image response U پاسخ تصویر
image resolution U تجزیه تصویر
hue U تصویر فاهر
hues U تصویر فاهر
image registration U ترام تصویر
image registration U ثبت تصویر
image ray U پرتو تصویر
image ray U شعاع تصویر
image sharpness U ترام تصویر
image shift U جابجایی تصویر
inverse video U تصویر وارون
imageless thought U تفکر بی تصویر
image transmission U انتقال تصویر
image test U تست تصویر
macrograph U خط و تصویر درشت
image test U ازمایش تصویر
image speard U گسترش تصویر
image speard U انتشار تصویر
image space U فضای تصویر
memory afterimage U رد تصویر یاد
memory image U تصویر یاد
mental image U تصویر ذهنی
image side U جهت تصویر
tearing U پارگی تصویر
image ratio U نسبت تصویر
newman projection U تصویر نیومن
noisy picture U تصویر همهمهای
picture frequency U فرکانس تصویر
icon U پیکر تصویر
picture screen U صفحه تصویر
picture signal U علامت تصویر
picture signal U سیگنال تصویر
picture tube U لامپ تصویر
picture writing U تصویر نگاری
image processing U پردازش تصویر
pix U تصویر یا تصویرها
pixel U سلول تصویر
image inversion U برگردانی تصویر
icons U پیکر تصویر
image intensification U تقویت تصویر
picture frequency U بسامد تصویر
picture element U عنصر تصویر
image quality U کیفیت تصویر
oblique projection U تصویر مورب
oblique projection U تصویر مایل
projections U افکنش تصویر
projection U افکنش تصویر
pencil drawing U تصویر مدادی
image processing U تصویر پردازی
perspective projection U تصویر پرسپکتیوی
image potential U پتانسیل تصویر
image plate U الکترود تصویر
image plane U سطح تصویر
image of interference U تصویر انترفرنس
image line U هدایت تصویر
picture element U سازه تصویر
projection of a point U تصویر نقطه
effigy U تصویر برجسته
form U تصویر وجه
formed U تصویر وجه
forms U تصویر وجه
mirror image U تصویر قرینه
mirror image تصویر آیینه ای
mirror images U تصویر قرینه
mirror images U تصویر ایینهای
composite video U تصویر ترکیبی
screen U صفحه تصویر
screened U صفحه تصویر
screening, screenings U صفحه تصویر
effigies U تصویر برجسته
image U تصویر کردن
double image U تصویر مضاعف
documentary photography U تصویر روشن
display image U نمای تصویر
direct video storage tube U نگاهدارنده تصویر
snapshots U تصویر لحظهای
video generator U مولد تصویر
viewing screen U صفحه تصویر
virtual image U تصویر مجازی
hologram U تصویر سه بعدی
holograms U تصویر سه بعدی
snapshot U تصویر لحظهای
double U تصویر قرینه
affigy U تصویر برجسته
radiograph U تصویر رونتگن
panoramas U تصویر دورنما
panorama U تصویر دورنما
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com