Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
exchange
U
تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchanged
U
تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchanges
U
تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchanging
U
تبدیل ارز فروشگاه پادگان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
post exchange
U
فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش
commissary store annex
U
شعبه فروشگاه مواد غذایی پادگان
commissaries
U
فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
commissary
U
فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
compounds
U
انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compounded
U
انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compound
U
انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
troop information
U
مرکزاطلاعات پادگان پست اطلاعات پادگان
garrison
U
پادگان
campound
U
پادگان
garrison house
U
پادگان
presidio
U
پادگان
soldiers' home
U
پادگان
garrisons
U
پادگان
casern
U
پادگان
caserne
U
پادگان
sites
U
پادگان
site
U
پادگان
sited
U
پادگان
posts
U
پادگان قرارگاه
provost marshal
U
دژبان پادگان
permanent duty station
U
پادگان دایمی
garrison house
U
پادگان مجزا
posted
U
پادگان قرارگاه
presidial
U
پادگان شهر
post property
U
اموال پادگان
post-
U
پادگان قرارگاه
post
U
پادگان قرارگاه
novatio non presumiter
U
تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
army base
U
پادگان نیروی زمینی
pantries
U
بوفه ناو یا پادگان
pantry
U
بوفه ناو یا پادگان
out leased
U
انبارهای کرایه شده از خارج از پادگان
sorties
U
حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
sortie
U
حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
salesroom
U
فروشگاه
store
U
فروشگاه
shopped
U
فروشگاه
shop
U
فروشگاه
canteens
U
فروشگاه
storing
U
فروشگاه
shops
U
فروشگاه
canteen
U
فروشگاه
transiguration
U
تبدیل صورت تبدیل هیئت
conversion scale
U
مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
ship's service
U
فروشگاه ناو
outlet
U
دررو فروشگاه
supermarkets
U
فروشگاه بزرگ
computer store
U
فروشگاه کامپیوتر
sea stores
U
فروشگاه دریایی
hypermarket
U
فروشگاه بسیاربزرگ
hypermarkets
U
فروشگاه بسیاربزرگ
army stores
U
فروشگاه ارتش
department stores
U
فروشگاه بزرگ
supermarket
U
فروشگاه بزرگ
outlets
U
دررو فروشگاه
department store
U
فروشگاه بزرگ
antique shop
U
فروشگاه اشیاء عتیقه
off-licence
U
فروشگاه نوشابههای الکلی
canteens
U
فروشگاه یا رستوران سربازخانه
pro shop
U
فروشگاه باشگاه حرفهای
canteen
U
فروشگاه یا رستوران سربازخانه
I walked past the shop ( store ) .
U
از جلوی فروشگاه گذشتم
The store across the street.
U
فروشگاه آنطرف خیابان
off-licences
U
فروشگاه نوشابههای الکلی
restitution
U
تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
ten cent store
U
فروشگاه دارای کالاهای ارزان
quartermasters
U
فروشگاه وسایل سررشته داری
quartermaster
U
فروشگاه وسایل سررشته داری
commissary
U
فروشگاه مخصوص کارمندان یک اداره
commissaries
U
فروشگاه مخصوص کارمندان یک اداره
the forthcoming book
U
کتابی که به زودی به فروشگاه می آید
canteens
U
فروشگاه نوشابه واغذیه در سربازخانه یااردوگاه
to have a look round
[around]
the shops
[British E]
U
برای خرید در فروشگاه ها گردش کردن
to check out that new clothing store
U
نگاهی به آن فروشگاه لباس تازه انداختن
certificate of gains or losses
U
سند مصدق سود و زیان فروشگاه
canteen
U
فروشگاه نوشابه واغذیه در سربازخانه یااردوگاه
to have a look round
[around]
the stores
[American E]
U
برای خرید در فروشگاه ها گردش کردن
You name it , they have it in thes department store.
U
هر چه تو بگویی دراین فروشگاه می فروشند ( دارند )
floorwalker
U
بازرس فروشگاه بزرگ خرده فروشی
extensions
U
طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
general stores
U
فروشگاههایی که کالای متفرقه را میفروشند فروشگاه عمومی
extension
U
طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
storewide
U
شامل تمام موجودی انبار یاتمام فروشگاه
assembler
U
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
chain stores
U
فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain store
U
فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
budget account
حسابی در فروشگاه که وجه خرید اجناس و...به آن واریز می شود
binary to hexadecimal conversion
U
تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
binary to octal conversion
U
تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
holdees
U
پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
camps
U
پادگان اردو زدن چادر زدن
camped
U
پادگان اردو زدن چادر زدن
camp
U
پادگان اردو زدن چادر زدن
conversions
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
winter quarters
U
پادگان زمستانی اقامتگاه زمستانی
rack
U
آویز فرش
[قالبی فلزی که در فروشگاه جهت آویزان کردن فرش و نمایش آن بکار می رود.]
department stores
U
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store
U
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
reforming
U
تبدیل
converting
U
تبدیل
reduction
U
تبدیل
cinversion
U
تبدیل
connector
U
تبدیل
commutation
U
تبدیل
code conversion
U
تبدیل کد
converted
U
تبدیل
adapter
U
تبدیل
converter
U
تبدیل گر
interconversion
U
تبدیل
transformation
U
تبدیل
converts
U
تبدیل
alteration
U
تبدیل
convert
U
تبدیل
transmutation
U
تبدیل
reduce
U
تبدیل
toggle
U
تبدیل
toggles
U
تبدیل
permutation
U
تبدیل
transforms
U
تبدیل
transforming
U
تبدیل
permutations
U
تبدیل
transformed
U
تبدیل
translation
U
تبدیل
shift
U
تبدیل
reduces
U
تبدیل
move
U
تبدیل
reducing
U
تبدیل
change
U
تبدیل
changed
U
تبدیل
changes
U
تبدیل
changing
U
تبدیل
transform
U
تبدیل
reductions
U
تبدیل
panification
U
تبدیل
modification
U
تبدیل
conversions
U
تبدیل
conversion
U
تبدیل
reducer
U
تبدیل
actification
U
تبدیل به سرکه
change over switch
U
کلید تبدیل
catforming
U
تبدیل با کاتالیزور
catalytic reforming
U
تبدیل کاتالیزوری
transmuting
U
تبدیل کردن
code conversion
U
تبدیل رمز
transmute
U
تبدیل کردن
changer
U
کلید تبدیل
changer
U
تبدیل میکند
cineration
U
تبدیل بخاکستر
transmuted
U
تبدیل کردن
transmutes
U
تبدیل کردن
commute
U
تبدیل کردن
bituminize
U
تبدیل بقیرکردن
basify
U
تبدیل به قلیاکردن
approach transition
U
تبدیل ورودی
animalization
U
تبدیل به حیوان
acidifier
U
تبدیل به اسیدکننده
double conversion
U
تبدیل دوگانه
aggravation
U
تبدیل به بدتر
c.r.
U
تبدیل کاتالیزوری
calcification
U
تبدیل به اهک
commuted
U
تبدیل کردن
commutes
U
تبدیل کردن
lactation
U
تبدیل به شیر
upturn
U
تبدیل به احسن
commuting
U
تبدیل کردن
calcination
U
تبدیل باهک
hedging
U
تبدیل پوششی
combust
U
تبدیل بخاکسترکردن
nuclear transformation
U
تبدیل هستهای
similarity transformation
U
تبدیل مشابهتی
solidification
U
تبدیل به جامد
substitution of a different obligation
U
تبدیل تعهد
substitution of an obligation
U
تبدیل تعهد
symmetry transformation
U
تبدیل تقارنی
three way switch
U
کلید تبدیل
to change for the better
U
تبدیل به بهترشدن
toggle key
U
کلید تبدیل
transfiguration
U
تبدیل صورت
transformation function
U
تابع تبدیل
transformation curve
U
منحنی تبدیل
transformation of coordinates
U
تبدیل مختصات
transformation of energy
U
تبدیل انرژی
silicification
U
تبدیل به درکوهی
silicification
U
تبدیل بسنگ
parallel conversion
U
تبدیل موازی
phase transition
U
تبدیل فاز
platiforming
U
تبدیل با پلاتین
power converter station
U
پست تبدیل
process conversion
U
تبدیل فرایند
prtrifaction
U
تبدیل به سنگ
reducer
U
تبدیل کننده
reduction coefficient
U
ضریب تبدیل
reductional
U
تبدیل کاهش
rotary converter
U
تبدیل گر گردان
saccharification
U
تبدیل به قند
salification
U
تبدیل به نمک
scorify
U
تبدیل به کف کردن
transformation ratio
U
نسبت تبدیل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com