Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 183 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
heat exchange
U
تبادل گرما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
thermodynamics
U
علم مربوط به تبادل کار وحرارت و جریان گرما وتغییر دما بویژه در سیالات متحرک
Other Matches
thermostats
U
:الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
thermostat
U
:الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
handshaking
U
تبادل
interchanged
U
تبادل
interchange
U
تبادل
interchanging
U
تبادل
interchanges
U
تبادل
exchanges
U
تبادل
exchanging
U
تبادل
exchange
U
تبادل
transaction
U
تبادل
exchanged
U
تبادل
chemical exchange
U
تبادل شیمیایی
change beat
U
تبادل ضربه
energy exchange
U
تبادل انرژی
exchange of blows
U
تبادل ضربه
heat exchange
U
تبادل حرارت
interchange of heat
U
تبادل حرارت
transformation of heat
U
تبادل حرارت
interchangeability
U
قابلیت تبادل
interlocution
U
تبادل نظر
ion exchange
U
تبادل یونی
ion exchange
U
تبادل یون
social exchange
U
تبادل اجتماعی
electron exchange
U
تبادل الکترون
interchange of energy
U
تبادل انرژی
ester interchange
U
تبادل استری
crossing over
U
تبادل ژنی
exchange energy
U
انرژی تبادل
interchange
U
تبادل کردن
interchanged
U
تبادل کردن
interchanges
U
تبادل کردن
transesterification
U
تبادل استری
exchange of views
U
تبادل نظر
interchangeable
U
تبادل پذیر
concentred exchange
U
تبادل همزمان
exchange of pleadings
U
تبادل لوایح
interchanging
U
تبادل کردن
pbx
U
تبادل انشعاب خصوصی
aircraft handover
U
تبادل کنترل هواپیما
charge exchange phenomenon
U
پدیده تبادل بار
ion exchange chromatography
U
کروماتوگرافی تبادل یونی
dialog box
U
جعبه تبادل دوطرفه
forced convection
U
تبادل حرارت اجباری
ion exchange resin
U
رزین تبادل یونی
exchanged
U
تبادل ردوبدل ارز
exchanges
U
تبادل ردوبدل ارز
exchanging
U
تبادل ردوبدل ارز
To exchange views with someone . . To compare notes with some one.
U
با کسی تبادل نظرکردن
to interchange views
U
تبادل نظر کردن
exchange
U
تبادل ردوبدل ارز
uncommunicative
U
بی علاقه به مکالمه و تبادل فکر و خبر
twx
U
Service TeletypewriterExchange امکان تبادل تله تایپ
pabx
U
Exchange AutomaticBranch Private تبادل انشعاب خودکار خصوصی
ascii
U
Information Codefor AmericanStandard Interchange کد استاندارد امریکایی برای تبادل اطلاعات
heat
U
گرما
radiation of heat
U
گرما
cauma
U
گرما
heats
U
گرما
isotherm
U
خط هم گرما
protocol
U
سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
protocols
U
سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
heat transmission
U
انتقال گرما
thermosphere
U
گرما کره
thermoelectric
U
گرما برقی
I am absolutely baked.
U
از گرما پختم
thermosphere
U
گرما سپهر
thermomagnetic
U
گرما مغناطیس
heat absorbing
U
جذب گرما
thermo electricity
U
گرما برق
heat flow
U
جریان گرما
intensity of heat
U
شدت گرما
thermal reservoir
U
منبع گرما
non conducting
U
عایق گرما
thermal effect
U
اثر گرما
thermal agitation voltage
U
اثر گرما
thermoelasticity
U
گرما کشسانی
pyro electricity
U
گرما برق
thermochemistry
U
گرما شیمی
incalescent
U
گرما گرای
incalescence
U
گرما جویی
heat flux
U
شار گرما
thermal flux
U
شار گرما
heat loss
U
تلف گرما
thermal unit
U
واحدسنجش گرما
heat radiation
U
تابش گرما
heat transfer
U
انتقال گرما
hot cabinet
U
قفسه گرما
pyromagnetic
U
گرما- مغناطیس
calorification
U
پیدایش گرما
heat
U
گرما حرارت
btu
U
واحدبریتانیایی گرما
radiators
U
گرما تاب
convection
U
انتقال گرما
thermometer
U
گرما سنج
thermometers
U
گرما سنج
thermal
U
مربوط به گرما
heats
U
گرما حرارت
melted
U
از گرما سوختن
radiator
U
گرما افکن
adiabatic
U
عایق گرما
cold is merely privative
U
گرما نیست
temperatures
U
درجه گرما
radiator
U
گرما تاب
radiators
U
گرما افکن
temperature
U
درجه گرما
thermotropism
U
حساسیت نسبت به گرما
sweltered
U
از گرما بیحال شدن
resistant to heat
U
مقاوم در برابر گرما
thermoelectric effect
U
اثر گرما- برق
swelter
U
از گرما بیحال شدن
radiator
U
بیرون دهنده گرما
temperature independent paranagnetism
U
پارامغناطیس گرما مستقل
she cannot bear heat
U
تاب گرما رانمیاورد
swelters
U
از گرما بیحال شدن
thermoforming
U
شکل دادن با گرما
therm
U
واحد گرما حمام
therms
U
واحد گرما حمام
therms
U
حمام عمومی گرما
she cannot bear heat
U
طاقت گرما را ندارد
to resist heat
U
تاب گرما اوردن
to evolve heat
U
گرما بیرون دادن
thermotropic
U
علاقمند به گرما دماگرای
thermotaxis
U
تحرک در اثر گرما
warmth
U
تعادل گرما ملایمت
thermonuclear reaction
U
واکنش گرما- هستهای
therm
U
حمام عمومی گرما
thermolytic
U
وابسته به تحلیل گرما
diathermacy
U
خاصیت هدایت گرما
heat transfer coefficient
U
ضریب انتقال گرما
heat flux density
U
چگالی شار گرما
b.t.u.
U
واحد بریتانیایی گرما
cooling water thermometer
U
گرما سنج اب سرد
baking enamel
U
لعاب دادن با گرما
british thermal unit
U
واحد بریتانیایی گرما
heat fast paint
U
رنگ مقاوم گرما
calory
U
واحد سنجس گرما
chinical t.
U
گرما سنج طبی
fehrenheit thermometer
U
گرما سنج فارنهایت
hot shorteness
U
شکنندگی حاصل از گرما
heat-stroke
U
گرماگرفتگی غش در اثر گرما
mechanical equivalent of heat
U
هم ارز مکانیکی گرما
radiators
U
بیرون دهنده گرما
heat stroke
U
گرماگرفتگی غش در اثر گرما
calories
U
واحد سنجس گرما
calorie
U
واحد سنجس گرما
appleline
U
IB تبادل اطلاعات کندرا قادر می سازد تا باکامپیوترهای بزرگ شرکت یک دستگاه سخت افزاری که ریزکامپیوتر ACINTOSH
warm spot
U
اندامها و مراکزاحساس گرما در پوست
convectors
U
جسم انتقال دهنده گرما
calorie
U
واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
heaters
U
بخاری دستگاه تولید گرما
heat radiates from the stove
U
گرما ازبخاری متشعشع میشود
electricity
U
مین نور یا گرما یا نیرو
stew
U
خیس عرق شدن
[در گرما]
thermolytic
U
وابسته به تجزیه در اثر گرما
conductibility of heat
U
قابلیت هدایت گرما گرمارسانی
heater
U
بخاری دستگاه تولید گرما
calories
U
واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
thermographic
U
وابسته به گرما سنجی یادمانگاری
convector
U
جسم انتقال دهنده گرما
variations of temperature
U
اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
register
U
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
registers
U
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
registering
U
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
epicritic
U
تمیز دهنده گرما وسرما حساس بسرماوگرما
chromometer
U
ساعت دقیقی که گرما و سرمادر ان اثر نمیکند
thermostat
U
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
In the heat of the moment
<idiom>
[در گرما گرم کار]
[بحث ومجادله لفظی]
thermostats
U
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostatics
U
اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
pourparler
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
material theory of heat
U
پندار مادیت نسبت بگرما تصور اینکه گرما ماده است
advection
U
جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
glass wool
U
تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
cracking
U
وارد کردن گرما و معمولافشار برای شکستن هیدروکربنهای کمپلکس گاه درحضور کاتالیزور
stirling cycle
U
سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
thermal
U
کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
closed cycle reactor system
U
در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
electrosensitive
U
کاغذ چاپ پوشیده شده از فلر که میتواند حروف را توسط گرما با نوک مخصوص چاپ -Ddot matrix نمایش میدهد
conductance
U
رسانایی الکتریکی گرما رسانایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com