English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
taxi U تاکسی خودروی
taxied U تاکسی خودروی
taxies U تاکسی خودروی
taxiing U تاکسی خودروی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
taxi U تاکسی یا خودروی
taxied U تاکسی یا خودروی
taxies U تاکسی یا خودروی
taxiing U تاکسی یا خودروی
Other Matches
scout car U خودروی دیده وری خودروی شناسایی زرهی
taxiway U راه تاکسی یا باند تاکسی
combat vehicle U خودروی رزمی
armored vehicle U خودروی زرهدار
armored vehicle U خودروی زرهی
amphibious vehicle U خودروی اب خاکی
armored reconnaissance vehicle U خودروی شناسایی زرهی
his own car [car of his own] U خودروی خودش [مرد]
commercial type vehicle U خودروی تجارتی خودروهای شخصی
six by four U خودرو شش در چهار خودروی شش چرخ
six by six U خودروی شش در شش نوعی خودرو شش چرخ
to hitch a lift [ride] from somebody U سواری شدن [در خودروی کسی]
Just check out the new sports car model! U نگاه بکن به مدل تازه خودروی کورسی !
bulk petroleum conversion kit U جعبه وسایل تبدیل خودروی عمومی به خودرو حمل موادسوختی
shore boat U تاکسی اب
Taxi! U تاکسی!
cab U تاکسی
Taxi U تاکسی
cabs U تاکسی
taxicabs U تاکسی
taxicab U تاکسی
to jump-start someone's car U کمک برای روشن کردن [خودروی کسی را با باتری مستقلی یا ماشین دیگری]
taxies U تاکسی کردن
cabby U راننده تاکسی
cab drivers U رانندهی تاکسی
cabbie U راننده تاکسی
cab driver U رانندهی تاکسی
cabbies U راننده تاکسی
taxi U تاکسی کردن
taxiing U تاکسی کردن
taxied U تاکسی کردن
taximan U راننده تاکسی
cabstand U توقفگاه تاکسی
cabman U راننده تاکسی
shore boat U تاکسی ساحلی
taxi stand U ماندگاه مجاز تاکسی
taximeter U مسافت نمای تاکسی
taxiway U مسیر تاکسی کردن
Where can I get a taxi? U کجا میتوانم یک تاکسی بگیرم.
taxiway U جاده یا راه تاکسی رو فرودگاه
taximeter U نشان دهنده کرایه تاکسی
turn off guidance U راهنمای تاکسی کردن هواپیما
minicab U اتومبیل کوچک مخصوص تاکسی
minicabs U اتومبیل کوچک مخصوص تاکسی
Please get me a taxi. لطفا یک تاکسی برایم بگیرید.
Where can I get a taxi? U کجا میتوانم تاکسی بگیرم.
The cab neared [approached] 20th Street. U تاکسی به خیابان بیستم نزدیک شد.
mat U زیرپایی یا تشک مخصوصی که بازیگر باگذاشتن پای خودروی ان بازی بولینگ روی چمن را اغاز میکند
mats U زیرپایی یا تشک مخصوصی که بازیگر باگذاشتن پای خودروی ان بازی بولینگ روی چمن را اغاز میکند
cruisers U کشتی یا تاکسی یاکسی که گشت میزند
cruiser U کشتی یا تاکسی یاکسی که گشت میزند
cabstand [American E] U توقفگاه تاکسی [برای انتظار مسافر]
taxi stand U توقفگاه تاکسی [برای انتظار مسافر]
taxi rank [British E] U توقفگاه تاکسی [برای انتظار مسافر]
turn off guidance U هدایت هواپیماروی باند تاکسی کردن
To pick up a passenger. U مسافر سوار کردن ( تاکسی ؟ اتوبوس )
Where can I get a taxi? U کجا میتوانم یک تاکسی سوار شوم.
Where can I get a taxi? U کجا میتوانم تاکسی سوار شوم.
bare base U فرودگاهی دارای خط اتومبیل و تاکسی و منبع اب اشامیدنی
Take this luggage to the taxi, please. لطفا این اسباب و اثاثیه را تاکسی حمل کنید.
Take this luggage to the bus, please. لطفا این اسباب و اثاثیه را تا اتوبوس / تاکسی حمل کنید.
combination vehicle U خودروی بکسل کننده و بکسل شونده
administrative wheeled vehicle fleet U کاروان خودروهای اداری خودروی اداری
wheel load U فرفیت بار یا تحمل وزن باندفرود در یک فرودگاه یامحوطه تاکسی کردن یا جاده اسفالت
taxiway U محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
taximan U متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
holding position U وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com