Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 57 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Taxi!
U
تاکسی!
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
taxiway
U
راه تاکسی یا باند تاکسی
cab
U
تاکسی
shore boat
U
تاکسی اب
taxicab
U
تاکسی
taxicabs
U
تاکسی
Taxi
U
تاکسی
cabs
U
تاکسی
cabbies
U
راننده تاکسی
cabby
U
راننده تاکسی
cabman
U
راننده تاکسی
cabstand
U
توقفگاه تاکسی
shore boat
U
تاکسی ساحلی
taximan
U
راننده تاکسی
cab driver
U
رانندهی تاکسی
cab drivers
U
رانندهی تاکسی
cabbie
U
راننده تاکسی
taxi
U
تاکسی یا خودروی
taxied
U
تاکسی خودروی
taxied
U
تاکسی کردن
taxied
U
تاکسی یا خودروی
taxi
U
تاکسی خودروی
taxies
U
تاکسی خودروی
taxies
U
تاکسی کردن
taxies
U
تاکسی یا خودروی
taxiing
U
تاکسی خودروی
taxiing
U
تاکسی کردن
taxiing
U
تاکسی یا خودروی
taxi
U
تاکسی کردن
taxi stand
U
ماندگاه مجاز تاکسی
taximeter
U
مسافت نمای تاکسی
taxiway
U
مسیر تاکسی کردن
taximeter
U
نشان دهنده کرایه تاکسی
The cab neared
[approached]
20th Street.
U
تاکسی به خیابان بیستم نزدیک شد.
minicabs
U
اتومبیل کوچک مخصوص تاکسی
minicab
U
اتومبیل کوچک مخصوص تاکسی
taxiway
U
جاده یا راه تاکسی رو فرودگاه
Where can I get a taxi?
U
کجا میتوانم تاکسی بگیرم.
turn off guidance
U
راهنمای تاکسی کردن هواپیما
Please get me a taxi.
لطفا یک تاکسی برایم بگیرید.
Where can I get a taxi?
U
کجا میتوانم یک تاکسی بگیرم.
Where can I get a taxi?
U
کجا میتوانم تاکسی سوار شوم.
taxi rank
[British E]
U
توقفگاه تاکسی
[برای انتظار مسافر]
cruiser
U
کشتی یا تاکسی یاکسی که گشت میزند
cruisers
U
کشتی یا تاکسی یاکسی که گشت میزند
Where can I get a taxi?
U
کجا میتوانم یک تاکسی سوار شوم.
turn off guidance
U
هدایت هواپیماروی باند تاکسی کردن
cabstand
[American E]
U
توقفگاه تاکسی
[برای انتظار مسافر]
To pick up a passenger.
U
مسافر سوار کردن ( تاکسی ؟ اتوبوس )
taxi stand
U
توقفگاه تاکسی
[برای انتظار مسافر]
bare base
U
فرودگاهی دارای خط اتومبیل و تاکسی و منبع اب اشامیدنی
Take this luggage to the taxi, please.
لطفا این اسباب و اثاثیه را تاکسی حمل کنید.
Take this luggage to the bus, please.
لطفا این اسباب و اثاثیه را تا اتوبوس / تاکسی حمل کنید.
wheel load
U
فرفیت بار یا تحمل وزن باندفرود در یک فرودگاه یامحوطه تاکسی کردن یا جاده اسفالت
taxiway
U
محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
taximan
U
متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
holding position
U
وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com