English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
as the case may be U تاچه مورد باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
wraparound U ی مورد استفاده واقع شده باشد
I don't think there's any question about it. U من فکر نمی کنم که در مورد آن تردیدی وجود داشته باشد.
contra proferentem U قراردادی که مورد رضای طرفین باشد قرارداد مرضی الطرفین
bale U تاچه
bales U تاچه
wherewithal U تاچه چیز
The victim had done nothing to incite the attackers. U شخص مورد هدف کاری نکرد که ضاربین [مجرمین] را تحریک کرده باشد.
how long U تاکی تاچه وقت چقدر
MIDI setup map U فایلی که حاوی تمام داده مورد نیاز برای بیان تنظیم MIDI Mapper باشد
verbal note U شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
dediction of way U هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
Tekke motife U نگاره تکه [این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
demands U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
gold washing U شستن طلائی [نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
cleaned U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
area of operational interest U منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
instances U مورد
oportuneness U مورد
cases U مورد
inapposite U بی مورد
occasion U مورد
occasioned U مورد
occasioning U مورد
occasions U مورد
objects U مورد
case U مورد
unseasonable U بی مورد
unseasonably U بی مورد
occurence U مورد
instance U مورد
open to question <adj.> U مورد شک
inopportune U بی مورد
objecting U مورد
objected U مورد
object U مورد
indirect objects U مورد
direct objects U مورد
out of place U بی مورد
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
usage U مورد مصرف
entitlement U مورد سزیدگی
exploitation [utilization] U مورد مصرف
entitlements U مورد سزیدگی
entitlement U مورد استحقاق
entitlements U مورد استحقاق
schreber case U مورد شربر
beloved U مورد علاقه
laughing stock U مورد تمسخر
using U مورد مصرف
In this case ( instance) . U دراین مورد
myrtaceae U تیره مورد
requirement U مورد نیاز
myrtle U مورد سبز
undue U ناروا بی مورد
object of transaction U مورد معامله
objcetionable U مورد ایراد
undue U بی جهت بی مورد
mytaceous U از تیره مورد
utilization U مورد مصرف
instances U لحظه مورد
instance U لحظه مورد
involved U مورد بحث
savoury U مورد پسند
received U مورد قبول
taken U مورد قبول
utilisation [British] U مورد مصرف
taken U مورد تحسین
collector's item U مورد استثنائیوویژهیککلکسیون
As the case may be . U برحسب مورد( آن)
myrtle berry U مورد دانه
opportuneness U مورد مناسب
case studies U مورد پژوهی
sightly U مورد نظر
to make observations [about] [on] U اندیشیدن [در مورد] [به]
dubitable U مورد شک مشکوک
to make observations [about] [on] U نگریختن [در مورد] [به]
noted U مورد ملاحظه
in dispute U مورد بحث
dubious U مورد شک مشکوک
fishy U مورد تردید
subject of hire U مورد اجاره
case study U مورد پژوهی
liable to prosecution U مورد تعقیب
special case U مورد ویژه
case analysis U تحلیل مورد
in no instance U در هیچ مورد
hold up <idiom> U مورد هدف
under disccussion U مورد بحث
unnecessary roughness U خشونت بی مورد
confutation U مورد تکذیب
usage U مورد استفاده
usages U مورد استفاده
savory U مورد پسند
utilized U مورد استفاده
happy [about] <adj.> U خشنود [در مورد]
cases U دعوی مورد
cases U مورد غلاف
case U دعوی مورد
expectative U مورد انتظار
case U مورد غلاف
it is of frequent U خیلی مورد دارد
approves U توافق در مورد چیزی
approve U توافق در مورد چیزی
approving U توافق در مورد چیزی
neurasthenia U سر درد و حساسیت بی مورد
lime requirement U اهک مورد نیاز
principle of exclusion U در مورد کالاهای خصوصی
draw fire <idiom> U مورد انتقاد قرارگرفتن
call on to the carpet <idiom> U مورد مواخذه قرارگرفتن
matter in hand U موضوع مورد بحث
man power U تعداداشخاص مورد استفاده
man of confidence U شخص مورد اعتماد
make for U مورد حمله قراردادن
conventional U مورد قبول عامه
draw fire <idiom> U مورد هدف بودن
policy options U انتخابهای مورد نظر
criticising U مورد انتقاد قراردادن
criticize U مورد انتقاد قراردادن
shebang U امر مورد علاقه
criticized U مورد انتقاد قراردادن
criticizes U مورد انتقاد قراردادن
special case U مورد خاص یااستثنایی
oppugn U مورد بحث قراردادن
substrate U جزء مورد عمل
target audience U افراد مورد نظر
target price U قیمت مورد نظر
target profit U سود مورد نظر
criticises U مورد انتقاد قراردادن
criticised U مورد انتقاد قراردادن
sales expectations U فروش مورد انتظار
polestar U هادی مورد توجه
persona grata U شخص مورد قبول
admire U مورد شگفت قراردادن
admired U مورد شگفت قراردادن
admires U مورد شگفت قراردادن
out port U ساحلی مورد استفاده سر پل
favouritism U افراد مورد توجه
receptee U افراد مورد پذیرش
referent U مورد مراجعه ارجاعی
referential U مورد مراجعه ارجاعی
reserve requirements U ذخائر مورد نیاز
test town U شهر مورد ازمایش
scrutinised U مورد مداقه قراردادن
pledge U مال مورد وثیقه
trusty U موتمن مورد اطمینان
impugn U مورد اعتراض قراردادن
to admit of d U مورد بحث بودن
impugned U مورد اعتراض قراردادن
esteemed U فرد مورد احترام
impugning U مورد اعتراض قراردادن
To take into consideration. To consider. U مورد توجه قراردادن
impugns U مورد اعتراض قراردادن
Irrelevent. I nappropriate. Out of place. U بیجا ( بی مورد ؟نامناسب )
objective point U سمت مورد توجه
pledged U مال مورد وثیقه
pledges U مال مورد وثیقه
pledging U مال مورد وثیقه
the matter in hand U موضوع مورد بحث
scrutinises U مورد مداقه قراردادن
scrutinising U مورد مداقه قراردادن
scrutinize U مورد مداقه قراردادن
scrutinized U مورد مداقه قراردادن
to be in d U مورد ریشخندو استهزابودن
scrutinizes U مورد مداقه قراردادن
to put to use U مورد استفاده قراردادن
to take into consideration U مورد رسیدگی قراردادن
scrutinizing U مورد مداقه قراردادن
unregarded U مورد توجه قرارنگرفته
object point U سمت مورد توجه
to make observations [about] [on] U تامل کردن [در مورد] [به]
he won a high praise U مورد ستایش بسیارواقع شد
hereon U در این مورد در اینجا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com