Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 173 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
border installations
U
تاسیسات مرزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
noncontiguous facility
U
تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
air landing facility
U
تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
caretaker status
U
وضعیت منتظر استفاده تاسیسات ذخیره تاسیسات منتظر اشغال
boundaries
U
مرزی
bordering
U
خط مرزی
bordered
U
خط مرزی
border
U
خط مرزی
borderline
U
مرزی
paralic
U
مرزی
boundary
U
مرزی
marginal
U
مرزی
mete
U
: خط مرزی
cleavage plane
U
سطح مرزی
extraterritoriality
U
برون مرزی
extraterritorial
U
برون مرزی
critical frequency
U
فرکانس مرزی
outposts
U
پایگاه مرزی
mete
U
سنگ مرزی
marginal check
U
مقابله مرزی
exterritorial
U
برون مرزی
boundary conditions
U
شرایط مرزی
borderline state
U
حالت مرزی
borderline schizophrenia
U
اسکیزوفرنی مرزی
border stone
U
سنگ مرزی
border land
U
زمین مرزی
boundary effect
U
اثر مرزی
boundary layer
U
لایه مرزی
boundary surface
U
سطح مرزی
boundary trench
U
نهرچه مرزی
boundar trench
U
نهرچه مرزی
frontalier
U
نیروهای مرزی
marginal checking
U
بررسی مرزی
marginal consciousness
U
هشیاری مرزی
marginal test
U
ازمون مرزی
oversea
U
برون مرزی
rubicon
U
مرز خط مرزی
frontier
U
خط فاصل مرزی
marginal check
U
برسی مرزی
marchland
U
زمین مرزی
limiting voltage
U
ولتاژ مرزی
outpost
U
پایگاه مرزی
frontalier
U
یکان مرزی
frontier treaty
U
معاهده مرزی
terry
U
سربازمدافع مرزی انگلیس
borderline psychosis
U
روان پریشی مرزی
barrier combat air patrol
U
گشتی مرزی هوایی
borderline mental deficiency
U
نقص عقلی مرزی
surface boundary layer
U
لایه مرزی سطح
extraterritoriality
U
حقوق برون مرزی
catchment
U
حوزه ابریز مرزی
frontalier
U
جزو یکان مرزی
inland
U
درون مرزی داخله
high seas
U
ابهای برون مرزی
laminar boundary layer
U
لایه مرزی خطی
exterritoriality
U
حقوق برون مرزی
costal frontier
U
نوار مرزی ساحلی
coastal frontier
U
نوار مرزی ساحلی
touch in goal
U
محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
touch in goal line
U
ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی
borderline mental retardation
U
عقب ماندگی ذهنی مرزی
overseas
U
ماموریت برون مرزی یا خارج از کشور
boundary
U
6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
boundaries
U
6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
services
U
تاسیسات
plant
U
تاسیسات
maintenance
U
تاسیسات
installations
U
تاسیسات
facility
U
تاسیسات
installation
U
تاسیسات
facilities
U
تاسیسات
plants
U
تاسیسات
drop shot
U
ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
service line
U
خط مرزی روی زمین در بازی اسکواش دوبل
service line
U
حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
oversea command
U
یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
hospital benefit
U
تاسیسات بیمارستانی
renewal
U
نوسازی تاسیسات
naval establishment
U
تاسیسات دریایی
lighting plant
U
تاسیسات روشنایی
physical security
U
تامین تاسیسات
training facilities
U
تاسیسات اموزشی
shore stablishment
U
تاسیسات ساحلی
physical security
U
حفافت تاسیسات
port installations
U
تاسیسات بندری
heating installation
U
تاسیسات حرارتی
radar installation
U
تاسیسات رادار
fiscal station
U
تاسیسات سریال
renewals
U
نوسازی تاسیسات
confinement facility
U
تاسیسات زندان
active installation
U
تاسیسات فعال
sports facility
U
تاسیسات ورزشی
air facility
U
تاسیسات هوایی
treatment facility
U
تاسیسات پزشکی
cooling plant
U
تاسیسات سردکننده
sintering plant
U
تاسیسات زینتر
telecommunication installation
U
تاسیسات ارتباطات
three phase installation
U
تاسیسات سه فاز
air inst alations
U
تاسیسات هوایی
critical facility
U
تاسیسات حساس
crane installation
U
تاسیسات بالابر
treatment facility
U
تاسیسات بهداری
built in engine
U
موتور تاسیسات
reynolds stress
U
تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
nuclear power plant
U
تاسیسات انرژی هستهای
physical
U
فیزیکی مربوط به تاسیسات
power generating plant
U
تاسیسات تولید نیرو
power installation
U
تاسیسات جریان قوی
inhouse work
U
کارهای داخلی تاسیسات
blast furnace plant
U
تاسیسات کوره بلند
maintenance
U
نگهداری از تاسیسات یاساختمان
heat treating equipment
U
تاسیسات عملیات حرارتی
granulating plant
U
تاسیسات یا واحد گرانولاسیون
high head plant
U
تاسیسات فشار قوی
inactive installation
U
تاسیسات یا یکانهای بلااستفاده
public works
U
تاسیسات عام المنفعه
power plant
U
تاسیسات جریان قوی
power plants
U
تاسیسات جریان قوی
low voltage installation
U
تاسیسات فشار ضعیف
agglomerating plant
U
واحد یا تاسیسات زینتر
ancillary facilities
U
تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
air conditioning plant
U
تاسیسات تهویه مطبوع
gurantee period
U
دوره نگهداری تاسیسات
class i installation
U
تاسیسات اماد طبقه 1
class ii installation
U
تاسیسات اماد طبقه 2
low voltage plant
U
تاسیسات فشار ضعیف
This new frontier incident probably means war.
U
این رویداد مرزی جدید معنیش احتمالآ جنگ است
open hearth plant
U
تاسیسات کوره زیمنس مارتین
roll up
U
جمع اوری کردن تاسیسات
high frequency heating equipment
U
تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
cryptofacility
U
تاسیسات مربوط به مخابرات رمز
continous casting plant
U
تاسیسات ریخته گری دائمی
continous tinning line
U
تاسیسات قلع کاری دائمی
dressing plant
U
تاسیسات تهیه سنگ معدن
capital budget
U
بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
air inst alations
U
تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
sewerage requipment
U
تاسیسات شبکه جمع اوری فاضلاب
air facility
U
تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
low voltage system
U
شبکه ی فشار ضعیف تاسیسات فشارضعیف
inactive beds
U
میزان تاسیسات بلااستفاده پزشکی یا بیمارستانی
impluse voltage testing plant
U
ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
utility
U
تاسیسات ووسایل رفاهی کارهای عمومی یا خدماتی
wharfage
U
استفاده ازاسکله وبارانداز و تاسیسات وابسته به اسکله یالنگرگاه
target array
U
نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
check
U
دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
checked
U
دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
checks
U
دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
mysticism
U
در عرصه سیاست به استفاده ازروشهای پیچیده و اسرارامیزدر تاسیسات سیاسی اطلاق میشود
intercoastal
U
رفت و امد داخل مملکتی درون ساحلی درون مرزی
aprons
U
لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
apron
U
لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
beach marker
U
علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
roll up
U
پیاده کردن و یا جمع کردن تاسیسات یا وسایل در حال کار
civil works
U
امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
two way telephone equipment
U
تجهیزات مکالمه متقابل تاسیسات مکالمه تلفنی
infrastructures
U
تاسیسات ثابت پادگانی ساختمانهای پادگانی
physical inspection
U
بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
stock watering
U
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
three phase system
U
شبکه سه فاز تاسیسات سه فاز
bureaucracies
U
تاسیسات اداری حکومت اداری
bureaucracy
U
تاسیسات اداری حکومت اداری
bureaucrasy
U
حکومت اداری تاسیسات اداری
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
critical facility
U
تاسیسات حیاتی قسمت حیاتی
limitrophe
U
مجاور مرزی مجاور
key facility
U
بخش مهم تاسیسات مهم اداره مهم
utopiannism
U
اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
low head plant
U
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
installation
U
تاسیسات سیم کشی سیم کشی ساختمان
installations
U
تاسیسات سیم کشی سیم کشی ساختمان
consolidated dining facility
U
تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
low voltage distribution system
U
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
physical motor pool
U
پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com