English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
institution U تاسیس
foundation U تاسیس
erection U تاسیس
erections U تاسیس
establishment U تاسیس
establishments U تاسیس
constitution U تاسیس
constitutions U تاسیس
enacment U تاسیس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
institutive U تاسیس شده تاسیس کننده
establish U تاسیس کردن
establishes U تاسیس کردن
promoting U تاسیس کردن
establishing U تاسیس کردن
re establishment U تاسیس مجدد
founded U تاسیس شده
foundress U زن تاسیس کننده
enaction U برقراری تاسیس
incorporates U تاسیس کردن
set up U تاسیس کردن
incorporate U تاسیس کردن
the institution of a universit U تاسیس دانشگاه
constitute U تاسیس کردن
founds U تاسیس کردن
makes U تاسیس کردن
make U تاسیس کردن
found U تاسیس کردن
institution U تاسیس قضایی
constituting U تاسیس کردن
constitutes U تاسیس کردن
incorporating U تاسیس کردن
constituted U تاسیس کردن
invent U تاسیس کردن
invented U تاسیس کردن
promote U تاسیس کردن
promoted U تاسیس کردن
invents U تاسیس کردن
promotes U تاسیس کردن
inventing U تاسیس کردن
planetary influence U تاسیس ستارگان یا کواکب
to found a college U دانشکدهای تاسیس کردن
re establish U دوباره تاسیس کردن
instituted U شورا تاسیس کردن
institute U شورا تاسیس کردن
founds U تاسیس کردن ریختن
institutes U شورا تاسیس کردن
instituting U شورا تاسیس کردن
found U تاسیس کردن ریختن
industrializing U بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrialises U بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrializes U بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrialize U بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
reestablish U دوباره بر قرار یا تاسیس کردن
industrialising U بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
encaenia U جشن سالیانه تاسیس شهر یاتقدیر کلیسا یا معبدی
equitable mortgage U از اعمال طرفین یک عمل یا تاسیس حقوقی ناشی میشود
Carthusian U [مربوط به طبقه مذهبی راهبها که بوسیله برونو تاسیس شد.]
constituted U تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
Jesuit U عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
Jesuits U عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
constituting U تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
karmathian U تیره اسلامی که قرمط نام درسده نهم میلادی تاسیس کرد
constitutes U تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constitute U تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
breach of trust U کوتاهی درانجام دادن انچه که به موجب سند تنظیمی در تاسیس حقوقی می بایستی انجام دهد
food and agricultural organization U از موسسات وابسته به سازمان ملل متحدکه به سال 5491 تاسیس وهدفش بررسی وضع تولیدمحصولات کشاورزی و سایراغذیه است
design phase U فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
democratic party U یکی از دو حزب بزرگ سیاسی ایالات متحده امریکا که به صورت فعلیش از 8281 تاسیس شده لیکن از 7871 عملا" موجود بوده است
dedication U در CL ممکن است این تاسیس به وسیله فعل صریح و رسمی مالک ایجادشود و یا به موجب قانون از برخی از افعال مالک
dedications U در CL ممکن است این تاسیس به وسیله فعل صریح و رسمی مالک ایجادشود و یا به موجب قانون از برخی از افعال مالک
league of nations U تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
pan american union U سازمان دولتهای قاره امریکا که به سال 0981 در واشنگتن تاسیس شد و هدف ان گسترش همکاری و همبستگی در شقوق و شئون مختلفه بین کشورهای قاره امریکااست
fascism U نام حزبی است که موسولینی در فاصله دو جنگ عالمگیر در ایتالیا تاسیس کردو اصول عقاید و فلسفه ان رااز سیستمهای سیاسی مختلف اخذ و بر حسب احتیاج تحریف و تفسیر نمود
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
instituted U برقرار کردن تاسیس کردن
constitute U تاسیس کردن ترکیب کردن
constitutes U تاسیس کردن ترکیب کردن
constituted U تاسیس کردن ترکیب کردن
constituting U تاسیس کردن ترکیب کردن
institute U برقرار کردن تاسیس کردن
instituting U برقرار کردن تاسیس کردن
institutes U برقرار کردن تاسیس کردن
socialist international U بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
congress party (indian national congress U حزب کنگره- کنگره ملی هندبزرگترین حزب سیاسی هندوستان که در اواخر قرن 91 تاسیس شد و در حال حاضر با ارائه یک طرح سوسیالیستی برای جامعه بالاترین تعداد کرسی را درمجمع ملی هند داراست
international labour organization U سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
trust U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusts U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusted U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
to lay the foundations of U بر پا کردن تاسیس کردن
tontine U تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com