Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
darkener
U
تاریک کننده
tenebrific
U
تاریک کننده
tenebrous
U
تاریک کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dim
U
تاریک
subfuscous
U
تاریک
darkest
U
تاریک
dusky
U
تاریک
murk
U
تاریک
stygian
U
تاریک
nighted
U
تاریک
gloomy
U
تاریک
gloomiest
U
تاریک
gloomier
U
تاریک
pitch dark
U
تاریک
dark
U
تاریک
darker
U
تاریک
lackluster
U
تاریک
dimmed
U
تاریک
dims
U
تاریک
aphotic
U
تاریک
nubilous
U
تاریک
ambiguous
U
تاریک
caliginous
U
تاریک
dims
U
: کم نور تاریک
twilit
U
تاریک وروشن
to grow dark
U
تاریک شدن
dark current
U
جریان تاریک
darkens
U
تاریک شدن
dark lines
U
خطوط تاریک
twilight
U
تاریک روشن
darkish
U
نسبتا تاریک
obtenebrate
U
تاریک کردن
darkle
U
تیره تاریک
twilight
U
تاریک و روشن
darkening
U
تاریک کردن
darkening
U
تاریک شدن
darken
U
تاریک کردن
gloom
U
تاریک کردن
alley way
U
کوچه تاریک
dimmed
U
: کم نور تاریک
oubliette
U
حبس تاریک
dim
U
: کم نور تاریک
sombre
U
تاریک غم انگیز
overshadows
U
تاریک کردن
overshadowing
U
تاریک کردن
black holes
U
زندان تاریک
black hole
U
زندان تاریک
umbra
U
نقطه تاریک
overshadow
U
تاریک کردن
darken
U
تاریک شدن
electrode dark current
U
جریان تاریک
tenebrific
U
تاریک وتیره
benighted
U
شب زده تاریک
dusk
U
تاریک وروشن
darkrooms
U
تاریک خانه
darkens
U
تاریک کردن
cat eyed
U
تاریک بین
cimmerian
U
فلمانی تاریک
obscurantism
U
تاریک اندیشی
overshadowed
U
تاریک کردن
somber
U
تاریک غم انگیز
duskily
U
تاریک وار
duskish
U
اندکی تاریک
darkroom
U
تاریک خانه
blinds
U
تاریک ناپیدا
blind
U
تاریک ناپیدا
dusk
U
تاریک نمودن
camera obscura
U
تاریک خانه
blinded
U
تاریک ناپیدا
aphotic zone
U
طبقه تاریک اقیانوس
It is getting dark .
U
هوادارد تاریک می شود
dimmed
U
تاریک تیره کردن
obfuscate
U
مبهم و تاریک کردن
dim
U
تاریک تیره کردن
the narrow house
U
خانه تنگ و تاریک
faraday dark space
U
فضای تاریک فارادی
obfuscation
U
مبهم و تاریک کردن
dims
U
تاریک تیره کردن
anode dark space
U
فضای تاریک اند
aphotic zone
U
لایه تاریک اقیانوس
aphotic stratum
U
طبقه تاریک اقیانوس
It's too dark.
آن خیلی تاریک است.
aphotic stratum
U
لایه تاریک اقیانوس
sombrely
U
بطور تاریک یا افسرده
cathode dark space
U
فضای تاریک کاتد
dimmer
U
تاریک تیره کردن
In the dark corner of the room .
U
در گوشه تاریک اطاق
aston dark space
U
فضای تاریک استن
crookes dark space
U
فضای تاریک کاتد
murkilly
U
بطور تاریک یا تیره
dark line spectrum
U
طیف خطوط تاریک
pitchy
U
قیرگون سیاه و تاریک
dark trace screen
U
صفحه تصویر تاریک
nautical twilight
U
تاریک و روشن دریایی
dark trace tube
U
لامپ تصویر تاریک
darken ship
U
تاریک کردن ناو
dimmest
U
تاریک تیره کردن
astronomical twilight
U
تاریک وروشن نجومی
crookes dark space
U
فضای تاریک هیتورف
gloaming
U
غروب تاریک و روشن
hittorf dark space
U
فضای تاریک هیتورف
hittorf dark space
U
فضای تاریک کاتد
tenebrous
U
تاریک وتیره تاریکی اور
becloud
U
با ابر پوشاندن تاریک کردن
Twilight . In the dusk of the evening .
U
گرگ ومیش ( تاریک وروشن )
camera obscura
U
اطاقک تاریک جعبه عکاسی
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
inks
U
مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
ink
U
مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
dusk
U
تیرگی هواهوای تاریک روشن یا گرگ ومیش
Try to be home before dark.
U
سعی کن قبل از تاریک شدن بیایی منزل
The darkest hour is that before the down.
<proverb>
U
تاریک ترین لیظه هنگامی است که چیزی به فجر نمانده است .
carpet moth
U
بید فرش که خصوصا در جاهای تاریک و کم نور الیاف پشم فرش را مورد حمله قرار می دهد
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
dims
U
تاریک شدن میرا شدن
darkest
U
تیره کردن تاریک کردن
dark
U
تیره کردن تاریک کردن
dim
U
تاریک شدن میرا شدن
obscure
U
تیره کردن تاریک کردن
obscured
U
تیره کردن تاریک کردن
obscures
U
تیره کردن تاریک کردن
obscuring
U
تیره کردن تاریک کردن
obscurer
U
تیره کردن تاریک کردن
obscurest
U
تیره کردن تاریک کردن
dimmed
U
تاریک شدن میرا شدن
darker
U
تیره کردن تاریک کردن
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com