Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
attack
U
تاخت
attacked
U
تاخت
attacks
U
تاخت
canter
U
تاخت
cantered
U
تاخت
cantering
U
تاخت
canters
U
تاخت
gallop
U
تاخت
galloped
U
تاخت
gallops
U
تاخت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
invasion
U
تاخت وتاز
invasion
U
تاخت و تاز
gallops
U
تاخت کردن
inroad
U
تاخت و تاز
irruptive
U
تاخت وتازکننده
galloped
U
تاخت کردن
to run across or against
U
بکسی تاخت
to sweep down on
U
تاخت کردن
inburst
U
تاخت وتاز
inbreak
U
تاخت و تاز
incursion
U
تاخت و تاز
onset
U
تاخت و تاز
invaders
U
تاخت و تازگر
brattle
U
تاخت چهارنعل
invader
U
تاخت و تازگر
invasions
U
تاخت وتاز
invasions
U
تاخت و تاز
hand gallop
U
تاخت ملایم
incursions
U
تاخت و تاز
gallop
U
تاخت کردن
inruption
U
تاخت وتاز
raids
U
تاخت و تاز
raiding
U
تاخت و تاز
raided
U
تاخت و تاز
raid
U
تاخت و تاز
attack
U
تاخت و تاز یورش
invading
U
تاخت و تاز کردن در
invades
U
تاخت و تاز کردن در
invaded
U
تاخت و تاز کردن در
invade
U
تاخت و تاز کردن در
forays
U
تاخت و تاز کردن
lope
U
تاخت حرکت خرامان
overrunning
U
تاخت و تاز کردن
overrun
U
تاخت و تاز کردن
loping
U
تاخت حرکت خرامان
overruns
U
تاخت و تاز کردن
incursive
U
تاخت و تاز امیز
lopes
U
تاخت حرکت خرامان
invasive
U
تاخت وتاز کننده
loped
U
تاخت حرکت خرامان
forays
U
تاخت وتاز کردن
foray
U
تاخت و تاز کردن
foray
U
تاخت وتاز کردن
attacks
U
تاخت و تاز یورش
raided
U
تک سریع تاخت و تاز
attacked
U
تاخت و تاز یورش
ravage
U
تاخت و تاز ویرانی
ravage
U
تاخت وتاز کردن
raid
U
تک سریع تاخت و تاز
ravaged
U
تاخت و تاز ویرانی
ravaged
U
تاخت وتاز کردن
raiding
U
تک سریع تاخت و تاز
ravages
U
تاخت و تاز ویرانی
ravages
U
تاخت وتاز کردن
ravaging
U
تاخت وتاز کردن
raids
U
تک سریع تاخت و تاز
ravaging
U
تاخت و تاز ویرانی
raiding party
U
قسمت مامور دستبرد یا تاخت
lope
U
شلنگ انداختن تاخت رفتن
loping
U
شلنگ انداختن تاخت رفتن
lopes
U
شلنگ انداختن تاخت رفتن
loped
U
شلنگ انداختن تاخت رفتن
galloper
U
عراده توپ سبک تاخت کننده
to outflank an army
U
گرد سپاهی گشتن و از پهلوبدان تاخت کردن
golden horde
U
سپاهیان مغول که در قرن سیزدهم اروپای شرقی رامورد تاخت و تاز قرار دادند
attacks
U
مبادرت کردن به تاخت کردن
attack
U
مبادرت کردن به تاخت کردن
attacked
U
مبادرت کردن به تاخت کردن
invades
U
تک کردن تاخت و تاز کردن
invaded
U
تک کردن تاخت و تاز کردن
invade
U
تک کردن تاخت و تاز کردن
invading
U
تک کردن تاخت و تاز کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com