English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 54 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
squarish U تاحدی چهارگوش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prettiest U تاحدی
prettify U تاحدی
pretty U تاحدی
prettier U تاحدی
in a sense U تاحدی
partly U تاحدی
to some extent U تاحدی
kind of U تاحدی
semi U نیمه تاحدی
semis U نیمه تاحدی
cretain U تاحدی اطمینان
somewhat U مقدار نامعلومی تاحدی
quadrilateral U چهارگوش
quadrilaterals U چهارگوش
quadrangular U چهارگوش
four-square U چهارگوش
quadrant gular U چهارگوش
rectangles U چهارگوش
rectangle U چهارگوش
pane U چهارگوش
panes U چهارگوش
four point suspension U اویزش چهارگوش
foursquare U لوزی چهارگوش
squarely U بشکل چهارگوش
mast frame U قاب چهارگوش
quadrant gularly U بشکل چهارگوش
traffic stud U گلمیخ چهارگوش
diamond charge U خرج چهارگوش
intertriglyph U چهارگوش افریز
Golden rectangle U پایه های چهارگوش
demi-metope U [نیمه چهارگوش افریز]
quarrying U شیشه الماسی چهارگوش
quarry U شیشه الماسی چهارگوش
rhomboid muscle U ماهیچه چهارگوش معین
box tool U قلم تراش چهارگوش
quarries U شیشه الماسی چهارگوش
thornback U ماهی پهن چهارگوش خاردار
scow U با قایق چهارگوش حمل کردن
blocky U قالب دار ساختمان چهارگوش
tessellate U بصورت سنگهای چهارگوش کوچک دراوردن
quad rangle U چهارگوش چاردیواری که ساختمانهائی گرداگرد ان باشد
ray U ماهی چهارگوش عمق زی که از حلزون تغذیه میکند
cape chisel U قلمی برای کندن شکاف یاکنجهای چهارگوش
bag U قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
bags U قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
biretta U یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
mortarboards U کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
mortarboard U کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
pilaster U شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
square U چهارگوش کردن مربع کردن
squared U چهارگوش کردن مربع کردن
squares U چهارگوش کردن مربع کردن
squaring U چهارگوش کردن مربع کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com