English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
allocation function U تابع تخصیص
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nests U 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nest U 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
dynamic storage allocation U تخصیص انباره پویا تخصیص حافظه پویا
equivalence U 1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
libraries U تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stubs U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
library U تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stubbing U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stub U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
allocation U تخصیص
dedication U تخصیص
allocations U تخصیص
attribution U تخصیص
consecration U تخصیص
recognition U تخصیص
devotion U تخصیص
allotment U تخصیص
designation U تخصیص
appropriation U تخصیص
admensuration U تخصیص
designations U تخصیص
allotments U تخصیص
earmarks U تخصیص
dedications U تخصیص
admeasurement U تخصیص
earmark U تخصیص
resource allocation U تخصیص منابع
allocator U تخصیص دهنده
storage allocation U تخصیص حافظه
storage allocation U تخصیص انباره
allot U تخصیص دادن
static allocation U تخصیص ایستا
assignment U تخصیص اسناد
cost allocation U تخصیص هزینه
designs U تخصیص دادن
dynamic allocation U تخصیص پویا
bequeathed U تخصیص دادن به
allocation of resources U تخصیص منابع
design U تخصیص دادن
bequeaths U تخصیص دادن به
bequeathing U تخصیص دادن به
bequeath U تخصیص دادن به
assignments U تخصیص اسناد
denominate U تخصیص دادن به
reallocation U تخصیص مجدد
allotting U تخصیص دادن
assignability U تخصیص دادنی
allocate U تخصیص دادن
assign U تخصیص دادن
allot U تخصیص دادن
to earmark something for something U تخصیص دادن
designing U تخصیص دادن
allocating U تخصیص دادن
capital appropiation U تخصیص سرمایه
allocates U تخصیص دادن
budgetary appropriations U تخصیص بودجه
allotments U تخصیص توزیع
allotment U تخصیص توزیع
allotted U تخصیص دادن
allots U تخصیص دادن
aside U تخصیص دادن
asides U تخصیص دادن
allocate U تخصیص دادن
appropriation U تخصیص وجه
efficient allocation of resources U تخصیص کارای منابع
designate U تخصیص دادن برگزیدن
designatory U وابسته به تخصیص و تعیین
allotment U واگذارسهمیه تخصیص نیروها
allocated U تخصیص داده شده
specifiable U قابل تعیین یا تخصیص
misallocation of resources U تخصیص نادرست منابع
static storage allocation U تخصیص انباره ایستا
designates U تخصیص دادن برگزیدن
designating U تخصیص دادن برگزیدن
optimum allocation of resources U تخصیص مطلوب منابع
allotments U واگذارسهمیه تخصیص نیروها
give U رساندن تخصیص دادن
gives U رساندن تخصیص دادن
giving U رساندن تخصیص دادن
appropriation limitation U محدودیت تخصیص اعتبار
assignable U قابل تعیین و تخصیص
allocated <adj.> <past-p.> U تخصیص داده شده
attached <adj.> <past-p.> U تخصیص داده شده
allotted <adj.> <past-p.> U تخصیص داده شده
assigned <adj.> <past-p.> U تخصیص داده شده
consecrates U ویژه کردن تخصیص دادن
apportion U تقسیم کردن تخصیص دادن
sanctify U تصدیق کردن تخصیص دادن
apportioning U تقسیم کردن تخصیص دادن
manpower loading chart U نمودار تخصیص نیروی انسانی
preassigned U قبلا تخصیص داده شده
sancify U برای امرمقدسی تخصیص دادن
set aside U باطل کردن تخصیص دادن
file allocation table U جدول تخصیص جای فایل
sanctifying U تصدیق کردن تخصیص دادن
sanctifies U تصدیق کردن تخصیص دادن
apportions U تقسیم کردن تخصیص دادن
consecrate U ویژه کردن تخصیص دادن
consecrating U ویژه کردن تخصیص دادن
apportioned U تقسیم کردن تخصیص دادن
assignment of space U تخصیص جا برای انبار کردن اماد
appropriation language U شرح جزئیات بودجه و منظوراز تخصیص ان
socializing U بکارهای اجتماعی تخصیص دادن بصورت سوسیالیستی دراوردن
socialising U بکارهای اجتماعی تخصیص دادن بصورت سوسیالیستی دراوردن
socialised U بکارهای اجتماعی تخصیص دادن بصورت سوسیالیستی دراوردن
socialises U بکارهای اجتماعی تخصیص دادن بصورت سوسیالیستی دراوردن
socialize U بکارهای اجتماعی تخصیص دادن بصورت سوسیالیستی دراوردن
socialized U بکارهای اجتماعی تخصیص دادن بصورت سوسیالیستی دراوردن
socializes U بکارهای اجتماعی تخصیص دادن بصورت سوسیالیستی دراوردن
re-entry U فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re entry U فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
lady chapel U کلیسا یا محراب کلیسایی که به مریم باکره تخصیص داده شده
designating U انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
designates U انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
designate U انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
earmarked stock U موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
subsidiaries U تابع
servitor U تابع
incident U تابع
subsidiary U تابع
dependant U تابع
dependants U تابع
sequent U تابع
sequela U تابع
subordinates U تابع
apanage U تابع
subservient U تابع
dependent U تابع
incidents U تابع
amenable U تابع
adjective U تابع
adjectives U تابع
accessory U تابع
subjects U تابع
subordinating U تابع
subjected U تابع
function U تابع
suffragan U تابع
functioned U تابع
follwer U تابع
subordinated U تابع
subjecting U تابع
subject U تابع
tributary U تابع
tributaries U تابع
passives U تابع
passive U تابع
subalterns U تابع
subaltern U تابع
submission U تابع
ancillary U تابع
subordinate U تابع
subordinative U تابع
function code U کد تابع
citizen U تابع
citizens U تابع
function generator U تابع زا
functions U تابع
discriminant function U تابع تشخیص
function generator U مولد تابع
impluse function U تابع ضربهای
generating function U تابع زاینده
gibbs function U تابع گیبس
elementary function U تابع ابتدایی
hamiltonian function U تابع هامیلتون
eigenfunction U ویژه تابع
eigenfunction U تابع مشخصه
load function U تابع بار
generating function U تابع مولد
cost function U تابع هزینه
analytical function U تابع تحلیلی
distribution function U تابع توزیع
lagrangian function U تابع لاگرانژی
demand function U تابع تقاضا
aggregate demand function U تابع تقاضای کل
linear function U تابع خطی
dependent variable U متغیر تابع
aggregate production function U تابع تولید کل
continuous function U تابع پیوسته
decreasing function U تابع نزولی
discontinuous function U تابع ناپیوسته
function invocation U احضار تابع
approximating function U تابع تقریب
approximation function U تابع تقریب
exponential function U تابع نمایی
input function U تابع اولیه
frequency function U تابع بسامد
control function U تابع کنترلی
dependent U تابع نامستقل
integrand U تابع زیرانتگرال
density function U تابع چگالی
external function U تابع برونی
hamiltonian function U تابع هامیلتونی
intrinsic function U تابع فطری
inverse function U تابع معکوس
inverse function U تابع وارون
consumption function U تابع مصرف
hyperbolic function U تابع هذلولی
frequency dependant U تابع فرکانس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com