English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 169 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
incurable U بی درمان بیچاره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
therapist U متخصص درمان شناسی درمان شناس
therapists U متخصص درمان شناسی درمان شناس
heparinize U باهپارین درمان کردن تحت درمان باهپارین قراردادن
client centered therapy U درمان متمرکز بر درمان جو
destitute U بیچاره
forlorn U بیچاره
defenceless U بیچاره
helpless U بیچاره
wretch U بیچاره
hapless U بیچاره
desperate U بیچاره
poor d. U بیچاره
poor fellow U ای بیچاره
poor fellow U بیچاره
poverty stricken U بیچاره
poverty-stricken U بیچاره
poor thing ! U بیچاره
poor f. U بیچاره
wretches U بیچاره
beggar U بیچاره کردن
beggars U بیچاره کردن
bust U بیچاره کردن
busted U بیچاره کردن
busting U بیچاره کردن
busts U بیچاره کردن
poor child U بیچاره بچه
he is much to be pitted U بسیار بیچاره است
wretched U بیچاره ضعیف الحال
The poor fellow is suffering from hallucination . U بیچاره طرف خیالاتی شده
Poor fellow , he has good name behind . U بیچاره توی این کار مانده
The poor fellow ( guy ) is restless. U بیچاره قرار نمی گیرد ( ندارد )
no enemy is insignificant U دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد
immedicable U بی درمان
clients U درمان جو
client U درمان جو
natural philosophy U درمان
medicative U درمان کن
remediless U بی درمان
irremediable U بی درمان
treatments U درمان
treatment U درمان
therapy U درمان
remedied U درمان
cured U درمان
remedies U درمان
cures U درمان
medicament U درمان
remedy U درمان
remedying U درمان
water cure U اب درمان
medicaments U درمان
cure U درمان
therapeutist U درمان شناس
pithiatism U درمان تلقینی
placebo therapy U درمان با دارونما
marriage therapy U درمان زناشویی
kinesalgia U جنبش درمان
existential therapy U درمان وجودی
operable U قابل درمان
healable U درمان پذیر
hydropathist U اب درمان دان
iamatology U درمان شناسی
inpatient U تحت درمان
interpretive therapy U درمان تفسیری
electrotherapeutics U درمان برقی
It'll be OK. <idiom> U درمان میشود!
therapeutics U درمان شناسی
supportive therapy U درمان حمایتی
social therapy U درمان اجتماعی
remediless U درمان ناپذیر
remediable U درمان پذیر
therapeusis U درمان شناسی
relationship therapy U درمان ارتباطی
quadrangular therapy U درمان دو زوجی
psychotherapy ortherapeutics U روح درمان
post treatment follow up U پیگیری پس از درمان
treatable U قابل درمان
faith healing U درمان اعتقادی
analytic therapy U درمان تحلیلی
remedies U درمان کردن
remedies U درمان میزان
remedied U درمان کردن
remedied U درمان میزان
cures U درمان بخشیدن
aversion therapy U درمان اجتنابی
cured U درمان بخشیدن
conjoint therapy U درمان زوجی
an active remedy U درمان کاری
adjuvent therapy U درمان تکمیلی
physiotherapy U درمان فیزیکی
remedying U درمان کردن
psychotherapy U درمان روانی
chemotherapy U درمان دارویی
remedying U درمان میزان
aceology U درمان شناسی
remedy U درمان کردن
active therapy U درمان فعال
adjunctive therapy U درمان جنبی
cooperative therapy U درمان تعاونی
multiple therapy U درمان تعاونی
faith cure U درمان اعتقادی
treated U درمان کردن
direct therapy U درمان رهنمودی
depth therapy U درمان عمقی
treat U درمان شدن
treat U درمان کردن
remedy U درمان میزان
treated U درمان شدن
curative U درمان بخش
cure all U درمان هر درد
corrective therapy U درمان اصلاحی
dual sex therapy U درمان دو جنسیتی
cure U درمان بخشیدن
incurable U درمان ناپذیر
treats U درمان شدن
treats U درمان کردن
homeopaths U جور درمان خواه
x ray therapy U درمان با اشعه مجهول
homoeopaths U جور درمان خواه
Patience is a plaster for all sores . <proverb> U صبر,درمان هر دردیست .
shock therapy U درمان با ضربه برقی
therapeutist U متخصص درمان شناسی
homeopath U جور درمان خواه
neuropsychiatric U درمان روانی عصبی
electroshock therapy U درمان با ضربه برقی
carbon dioxide therapy U درمان با انیدرید کربنیک
encounter group therapy U درمان با گروه رویارویی
mud bath U گل مالی تن برای درمان
electroconvulsive therapy U درمان با تشنج برقی
insulin shock therapy U درمان با ضربه انسولین
activity group therapy U درمان با فعالیت گروهی
insulin coma therapy U درمان با اغماء انسولینی
therapeutic U وابسته به درمان شناسی
sex therapy U درمان اختلالات جنسی
directive group therapy U درمان رهنمودی گروهی
indoklon therapy U درمان با استنشاق اندوکلون
ect U درمان با تشنج برقی
therapeutically U از لحاظ درمان شناسی
electric convulsive therapy U درمان با تشنج برقی
chemotherapy U درمان بواسطه موادشیمیایی
implosive therapy U درمان با غرقه سازی تجسمی
nephritic U درمان کننده ناخوشی گرده
physiatrics U درمان امراض باوسایل طبیعی
they are cured by nature U طبیعت انها را درمان میکند
root canal treatment [RCT] U درمان ریشه [دندان پزشکی]
chiropodist U متخصص درمان وحفافت پاها
root canal procedure U درمان ریشه [دندان پزشکی]
endodontic therapy U درمان ریشه [دندان پزشکی]
root canal therapy U درمان ریشه [دندان پزشکی]
Jealousy is a remediless disease. <proverb> U یسد درد بى درمان است .
Tears remedy every irremediable ailment. <proverb> U گریه بر هر درد بى درمان دواست .
chiropodists U متخصص درمان وحفافت پاها
physical medicine U درمان بدنی و توان بخشی
hydropathic U وابسته به درمان کردن ناخوشی با اب
occupational therapy U درمان بوسیله اشتغال بکار کاردرمانی
osteopathy U درمان بوسیله مالش استخوان و مفاصل
to reduce to extremity U بیچاره کردن مستاصل کردن
hydrotherapeutic U بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
radiotherapy U رادیو تراپی درمان بوسیله نیروی تشعشعی
psychosurgery U جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
to seek a remedy for something U چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن
hydropath establishment U بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
follow up U تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
acupressure U روش تسکین درد و درمان بیماری از طریق فشار نقاط خاصی از بدن
antihistamine U موادی که برای درمان حساسیت بکار رفته و باعث خنثی کردن اثر هیستامین دربافت ها می شوند
cryotherapy U درمان بوسیله سرما سرما درمانی
crymotherapy U درمان بوسیله سرما سرما درمانی
immedicable U درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com