English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tergiversation U بی ثباتی تناقض گویی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
self contradiction U تناقض گویی
quirks U مزاجی تناقض گویی
quirk U مزاجی تناقض گویی
self contradiction U معارضه بانفس تناقض گویی
chiromancy U پیش گویی وغیب گویی با دیدن خطوط کف دست
telnet U پروتکل TCP/ IP که به کاربر امکان اتصال و کنترل از طریق اینترنت به کامپیوترهای راه دور میدهد به طوری ککه گویی همان جا هستند و دستورات را تایپ میکند به طوری که گویی در مقابل کامپیوترهستند
contradictions U تناقض
inconsistency U تناقض
paradox U تناقض
incoherence U تناقض
opposition U تناقض
contradictoriness U تناقض
repugnance U تناقض
paradoxes U تناقض
contradiction U رد تناقض
antithesis U تناقض
antitheses U تناقض
contradictions U رد تناقض
contradiction U تناقض
inconsistencies U تناقض
paradox of thrift U تناقض پس انداز
contradicts U تناقض داشتن با
contradicted U تناقض داشتن با
repugn U تناقض داشتن
grotesque U تناقض دار
consistently U بدون تناقض
repugnance U تناقض مخالفت
contradict U تناقض داشتن با
inconsistencies U تناقض تباین
inconsistency U تناقض تباین
paradox of value U تناقض ارزش
inconsistence U تناقض تباین
antilogy U تناقض مطالب
voting paradox U تناقض در رای گیری
policy dilemma U تناقض سیاست ها مشکل سیاستی
antinomy U تناقض دو قانون یا دو اصل افهار مخالف
transience U بی ثباتی
instability U بی ثباتی
transience or cy U بی ثباتی
inconsistency U بی ثباتی
instabilities U بی ثباتی
shakiness U بی ثباتی
slipperiness U بی ثباتی
inconsistencies U بی ثباتی
inconsistence U بی ثباتی
variation U بی ثباتی تغییرپذیری
mutabilty U بی ثباتی بیقراری
register U ثباتی درCPU
B box U ثباتی در حافظه
changefully U از روی بی ثباتی
registering U ثباتی درCPU
registers U ثباتی درCPU
inconstantly U ازروی بی ثباتی
instability U بی ثباتی نااستواری
mutability U بی ثباتی بیقراری
instabilities U بی ثباتی نااستواری
variations U بی ثباتی تغییرپذیری
inconstancy U بی ثباتی تلون مزاج
to play fast and loose U بی ثباتی نشان دادن
mobility U قابلیت حرکت بی ثباتی موبیلیته
chloric acid U اسیداکسیدکننده بی ثباتی بفرمول 3 HCLO
weak knees U زانوی سست بی ثباتی بی عزمی
registering U ثباتی درCPU که محل دستورات را ذخیره میکند
register U ثباتی درCPU که محل دستورات را ذخیره میکند
registers U ثباتی درCPU که محل دستورات را ذخیره میکند
flags U ثباتی که حاوی بیتهای پرچم و وضعیت CPU است
op register U ثباتی که حاوی کد عمل دستور در حال اجرا باشد
flag U ثباتی که حاوی بیتهای پرچم و وضعیت CPU است
loops U ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
zero U پرش شرطی در صورتی که پرچم یا ثباتی صفر باشد
zeroes U پرش شرطی در صورتی که پرچم یا ثباتی صفر باشد
zeros U پرش شرطی در صورتی که پرچم یا ثباتی صفر باشد
looped U ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
loop U ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
storing U ثباتی درCPU که حاوی آدرس محل بعدی دستیابی است
registers U ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
registering U ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
condition U ثباتی که حاوی وضعیت CPU پس از اجرای آخرین دستور است
MBR U ثباتی در CPU که موقتا تمام ورودی- خروجی ها را بافر میکند
status U ثباتی که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
register U ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
store U ثباتی درCPU که حاوی آدرس محل بعدی دستیابی است
repeats U ثباتی که تعداد دفعاتی که یک تابع یا کاری تکرارشده است را نگه می دارد
IAR U ثباتی در CPU که حاوی محل دستور بعدی برای پردازش است
microprogram U ثباتی که آدرس ریز دستور بعدی که اید اجرا شود را دارد.
repeat U ثباتی که تعداد دفعاتی که یک تابع یا کاری تکرارشده است را نگه می دارد
content addressable addressing U ثباتی که با توجه به محتوای آن ونه یک شماره یا آدرس محل دهی میشود
Marxists U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxist U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
storing U ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد
cells U ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
next instruction register U ثباتی در CPU که حاوی محل ای است که دستور بعدی باید ذخیره شود
mdr U ثباتی در CPU که داده را پیش از پردازش یا حرکت به محلی از حافظه فشرده میکند
cell U ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
store U ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد
SAR U ثباتی درCPU که حاوی آدرس بعدی محلی است که باید دستیابی شود
SDR U ثباتی در CPU که داده را پیش از پردازش نگه می دارد یا محل حافظه را جابجا میکند
register U ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز
registering U ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز
output U ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
outputs U ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
boundaries U ثباتی در یک سیستم چند کاربره که حاوی آدرسهای محدودیتهای اختصاص حافظه به یک کاربر است
registers U ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز
boundary U ثباتی در یک سیستم چند کاربره که حاوی آدرسهای محدودیتهای اختصاص حافظه به یک کاربر است
terminator U ثباتی که در آخرین وسیله SCSI قرار می گیرد در یک زنجیره و باعث ایجاد جریان اکتریکی میشود
hypologia U کم گویی
hypophrasia U کم گویی
soliloquies U تک گویی
soliloquy U تک گویی
plain speaking U رک گویی
candour U رک گویی
free spokenness U رک گویی
laconic speech U کم گویی
downrightness U رک گویی
ingenuousness U رک گویی
outdpokenness U رک گویی
pauciloquy U کم گویی
one would say U گویی
scandal U بد گویی
candor U رک گویی
so to peaking U گویی
knop U گویی
scandals U بد گویی
as thought U گویی
to stab in the back U بد گویی
ambage U ابهام گویی
metonymy U به تقریب گویی
witticism U بذله گویی
gratulation U تبریک گویی
free spokenness U ساده گویی
echolalia U پژواک گویی
divagation U پریشان گویی
bullshit U گزافه گویی
echophrasia U پژواک گویی
divination U غیب گویی
door-knob U دستگیره گویی
scandalum magnatum U بد گویی از بزرگان
extemporization U بالبداهه گویی
facetiousness U بذله گویی
word salad U اشفته گویی
to fling d. U بد گویی کردن
reticency U سکوت کم گویی
tautologize U مکرر گویی
stilted speech U مطنطن گویی
somniloquy or quence U سخن گویی
soliloquize U تک گویی کردن
so to speak U چنانکه گویی
open heartedness U رک گویی صداقت
rodomontade U گزاف گویی
poeticism U شعر گویی
rhodomontade U گزاف گویی
prate U یاوه گویی
revilement U ناسزا گویی
pseudology U دروغ گویی
to speak ill of U بد گویی کردن از
tympany U گزافه گویی
idioglossia U نامفهوم گویی
idiolalia U مهمل گویی
wittiness U لطیفه گویی
waggery U بذله گویی
iterance U باز گویی
labyrinthine speech U پریشان گویی
polylogia U پریشان گویی
polyphrasia U پریشان گویی
vituperation U ناسزا گویی
lallation U کودکانه گویی
logorrhea U پراکنده گویی
missatement U خلاف گویی
verbalization U دراز گویی
unreserve U بی پرده گویی
ranten U بیهوده گویی
knock U بد گویی کردن از
irony U وارونه گویی
ironies U وارونه گویی
knobs U دستگیره گویی
gossiping U اراجیف بد گویی
knob U دستگیره گویی
verbosity U اطناب گویی
overstatements U گزافه گویی
overstatement U گزافه گویی
ellipsis U بریده گویی
improvisation U بدیهه گویی
disclosures U بی پرده گویی
restatement U باز گویی
invective U ناسزا گویی
premonitions U شوم گویی
knocks U بد گویی کردن از
gossips U اراجیف بد گویی
incoherence U گسسته گویی
jests U بذله گویی
jest U بذله گویی
wits U بذله گویی
wit U بذله گویی
repetitions U باز گویی
repetition U باز گویی
gossip U اراجیف بد گویی
gossiped U اراجیف بد گویی
premonition U شوم گویی
restatements U باز گویی
tachyphemia U شتابان گویی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com