Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
exclusion
U
محروم سازی
privation
U
محروم سازی تعلیق مقام
privations
U
محروم سازی تعلیق مقام
divestiture
U
بی بهره سازی
divestment
U
بی بهره سازی
deprival
U
بی بهره سازی
disfranchisement
U
محروم سازی یا محرومیت ازحق انتخابات
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
resource leveling
U
زمان بندی فعالیت ها بازمان شناور به منطور بهینه سازی بهره گیری از منابع
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
dispossessing
U
ازتصرف محروم کردن بی بهره کردن
dispossessed
U
ازتصرف محروم کردن بی بهره کردن
dispossess
U
ازتصرف محروم کردن بی بهره کردن
dispossesses
U
ازتصرف محروم کردن بی بهره کردن
retortion
U
کج سازی
retortion
U
خم سازی
idolization
U
بت سازی
individuation
U
تک سازی
individualization
U
تک سازی
individualises
U
تک سازی
compaction
U
تو پر سازی
stylization
U
مد سازی
pavements
U
کف سازی
pavement
U
کف سازی
repk lection
U
پر سازی
padding
U
له سازی
local anasthesia
U
سر سازی
flection
U
خم سازی
bridge building
U
پل سازی
individualizes
U
تک سازی
individualised
U
تک سازی
individualising
U
تک سازی
individualize
U
تک سازی
individualized
U
تک سازی
flooring
U
کف سازی
truncation
U
بی سر سازی
individualizing
U
تک سازی
deflexion
U
خم سازی
bridgework
U
پل سازی
tontine
U
تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
integration
U
مجتمع سازی
cooling
U
خنک سازی
optimization
U
بهینه سازی
insulates
U
عایق سازی
optimize
U
بهینه سازی
optometry
U
عینک سازی
pattern making
U
نمونه سازی
fading
U
محو سازی
enrichment
U
غنی سازی
humanization
U
مردمی سازی
industrialization
U
صنعتی سازی
pattern making
U
مدل سازی
pedogenesis
U
جلگه سازی
metabolic
U
سوخت و سازی
illumination
U
روشن سازی
paralyzation
U
فلج سازی
synchronizing
U
همزمان سازی
ostosis
U
استخوان سازی
secretion
U
پنهان سازی
nationalization
U
ملی سازی
overconditioning
U
پرشرطی سازی
paling
U
نرده سازی
panel work
U
تنکه سازی
paneling
U
قاب سازی
neutralization
U
بی اثر سازی
panification
U
نان سازی
paralysation
U
فلج سازی
peneplanation
U
دشت سازی
beautification
U
زیبا سازی
materialization
U
مادی سازی
maximization
U
بیشینه سازی
reclamation
U
اباد سازی
equating
U
هم ارز سازی
mealing
U
نرم سازی
microminiaturization
U
ریز سازی
microsoft
U
بهنگام سازی
minimalization
U
کمینه سازی
minimization
U
کمینه سازی
seduction
U
گمراه سازی
bedding
U
ثابت سازی
bedding
U
محکم سازی
bookbinding
U
کتاب سازی
fitting
U
جفت سازی
formulation
U
قاعده سازی
machicolation
U
مزغل سازی
machine building
U
ماشین سازی
magnifcation
U
بزرگ سازی
bedding
U
کف سازی بسترسازی
malting
U
مالت سازی
refreshments
U
تازه سازی
refreshment
U
تازه سازی
manumission
U
ازاد سازی
miseenscene
U
صحنه سازی
modeller
U
قالب سازی
mortar mixing
U
ملات سازی
miniaturization
U
کوچک سازی
networking
U
شبکه سازی
nidificate
U
لانه سازی
nidification
U
اشیانه سازی
nonlinear optimization
U
بهینه سازی
oblieration
U
پاک سازی
strangling
U
خفه سازی
obliteration
U
پاک سازی
obscuration
U
تیره سازی
doping
U
ناخالص سازی
nest building
U
لانه سازی
substructures
U
زیر سازی
municipalize
U
شهر سازی
brewing
U
ابجو سازی
neutralization
U
خنثی سازی
mutualization
U
دو طرفه سازی
mystification
U
گیج سازی
mythopoetic
U
اساطیر سازی
insulating
U
عایق سازی
insulate
U
عایق سازی
substructure
U
زیر سازی
pacification
U
ارام سازی
optimality
U
بهینه سازی
perpetuation
U
جاودان سازی
segmentation
U
قطعه سازی
reductions
U
ساده سازی
reduction
U
ساده سازی
roofing
U
سقف سازی
implementation
U
پیاده سازی
sensitization
U
حساس سازی
forgery
U
صورت سازی
forgery
U
سند سازی
forgeries
U
صورت سازی
relocation
U
جابجا سازی
notification
U
اگاه سازی
simulations
U
فاهر سازی
simulations
U
شبیه سازی
simulation
U
همانند سازی
simulation
U
فاهر سازی
simulation
U
شبیه سازی
scorification
U
تفاله سازی
sedimentation
U
رسوب سازی
separatism
U
جدا سازی
simplifcation
U
ساده سازی
extinction
U
خاموش سازی
sinter
U
کلوخه سازی
soapmaking
U
صابون سازی
soilure
U
الوده سازی
solidification
U
سفت سازی
spoliation
U
تباه سازی
vaporization
U
بخار سازی
standardization
U
متعارف سازی
standardization
U
یکنواخت سازی
standardization
U
استاندارد سازی
replacement
U
جانشین سازی
replacements
U
جانشین سازی
series production
U
سری سازی
solutions
U
چاره سازی
solution
U
چاره سازی
stripping
U
برهنه سازی
sheet metal work
U
حلبی سازی
curtailment
U
کوتاه سازی
ship building
U
کشتی سازی
stupefaction
U
گیج سازی
mutilation
U
معیوب سازی
separating
U
جدا سازی
abbreviations
U
کوته سازی
abbreviation
U
کوته سازی
stigmatization
U
بدنام سازی
pilework foundation
U
پی سازی با شمع
quadrature
U
مربع سازی
rarafaction
U
رقیق سازی
rarafaction
U
لطیف سازی
re construction
U
دوباره سازی
rearrngement
U
پس وپیش سازی
rectification
U
دائم سازی
refrigerating technique
U
فن سرما سازی
milling
U
ارد سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com