Perdic | بینی کسیرابامشت خون انداختن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	to tap one claret U	بینی کسیرابامشت خون انداختن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	drops U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	dropped U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	drop U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	dropping U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	pug nosed U	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
	snub nosed U	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
	snub-nosed U	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
	septum U	حفرههای بینی پره بینی
	bring down U	به زمین انداختن حریف انداختن شکار
	guided propagation U	تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
	horrify U	بهراس انداختن به بیم انداختن
	horrifies U	بهراس انداختن به بیم انداختن
	horrified U	بهراس انداختن به بیم انداختن
	jeopard U	بخطر انداختن بمخاطره انداختن
	horrifying U	بهراس انداختن به بیم انداختن
	steer roping U	کمند انداختن به گاو ونگهداشتن ناگهانی اسب برای انداختن گاو بزمین
	vomer U	استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
	anaglyph U	عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
	anticipated stock losses U	تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
	weather forecasts U	پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
	weather forecast U	پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
	predicting interval U	فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
	let down U	پایین انداختن انداختن
	billiard point U	در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
	sniveling U	اب بینی
	snivelled U	اب بینی
	night bilndness U	شب بینی
	noses U	بینی
	snivelling U	اب بینی
	nose U	بینی
	snivels U	اب بینی
	pecker U	بینی
	sniveled U	اب بینی
	hand reading U	کف بینی
	chiromancy U	کف بینی
	mucus of the nose U	اب بینی
	nozzles U	بینی
	rheum U	اب بینی
	rhinologist U	بینی
	the handle of the face U	بینی
	cross eye U	دو بینی
	snivel U	اب بینی
	cross eye U	کج بینی
	graphology U	خط بینی
	double vision U	دو بینی
	palmistry U	کف بینی
	nozzle U	بینی
	snot U	اب بینی
	snoot U	بینی
	nasally U	از بینی
	neb U	بینی
	nasology U	مبحث بینی
	nasoscope U	بینی بین
	nasolabial U	وابسته به لب و بینی
	otoscopy U	گوش بینی
	cautions U	پیش بینی
	snuffer U	سوراخ بینی
	second sight U	دور بینی
	rhinal U	وابسته به بینی
	soothsaying U	فال بینی
	ozena U	قرحه بینی
	erythropsia U	سرخ بینی
	outsight U	برون بینی
	soothsayer U	فال بینی
	nostrils U	سوراخ بینی
	nostril U	سوراخ بینی
	outsight U	فاهر بینی
	cautioning U	پیش بینی
	cautioned U	پیش بینی
	caution U	پیش بینی
	ornithoscopy U	مرغ بینی
	crystal gazing U	بلور بینی
	scintillating scotoma U	اخگر بینی
	projection U	پیش بینی
	projections U	پیش بینی
	rhiopharyngeal U	بینی حلقی
	clear sightedness U	روشن بینی
	insight U	درون بینی
	self imprtance U	خود بینی
	night bilndness U	روز بینی
	second sight U	روشن بینی
	rhinology U	بینی شناسی
	nassal U	وابسته به بینی
	nasute U	گنده بینی
	nearsightedness U	نزدیک بینی
	anticipation U	پیش بینی
	conchoscope U	بینی بین
	rhinoscope U	بینی نگر
	insights U	درون بینی
	pessimistically U	ازروی بد بینی
	megalomania U	خودبزرگ بینی
	myopia U	نزدیک بینی
	nasal U	وابسته به بینی
	nasal U	مربوط به بینی
	auguries U	پیش بینی
	augury U	پیش بینی
	stricture U	باریک بینی
	strictures U	باریک بینی
	expectations U	پیش بینی
	pregiurement U	پیش بینی
	expectation U	پیش بینی
	noses U	بینی اسب
	nose U	بینی اسب
	optimism U	نیک بینی
	optimism U	خوش بینی
	foresight U	پیش بینی
	clairvoyance U	غیب بینی
	clairvoyance U	روشن بینی
	forecasting U	پیش بینی
	prediction U	پیش بینی
	prevision U	پیش بینی
	astronomy U	طالع بینی
	predictions U	پیش بینی
	hook-nosed U	دارای بینی کج
	hook nosed U	دارای بینی کج
	sniff U	بینی گرفتن
	weltanschauung U	جهان بینی
	world view U	جهان بینی
	xanthopsia U	زرد بینی
	perspicuity U	روشن بینی
	prognostications U	پیش بینی
	prognostication U	پیش بینی
	nose leather U	چرم بینی
	My nose is running. U	از بینی ام آب می آید
	quillet U	باریک بینی
	introspection U	باطن بینی
	perdict U	پیش بینی
	retinoscopy U	شبکیه بینی
	the two nostrils U	دو سوراخ بینی
	precaution U	پیش بینی
	precautions U	پیش بینی
	microscopic U	ذره بینی
	priggery U	خود بینی
	priggism U	اندک بینی
	to read people's hands U	کف بینی کردن
	polyopia U	چند بینی
	platyrrhine U	پهن بینی
	perspicuity U	تیز بینی
	astrology U	اختر بینی
	astrology U	طالع بینی
	abdominos'copy U	شکم بینی
	prospectiveness U	پیش بینی
	finesse U	نکته بینی
	vibrissa U	موی بینی
	biopsy U	زنده بینی
	forecast U	پیش بینی
	sniffs U	بینی گرفتن
	nares U	مجراهای بینی
	worldview U	جهان بینی
	lenticular U	ذره بینی
	objectivity U	واقع بینی
	hawk nose U	بینی قوشی
	near sightedness U	نزدیک بینی
	haemoscopy U	خون بینی
	isomorphism U	هم ریخت بینی
	realism U	واقع بینی
	megalopsis U	درشت بینی
	sniffing U	بینی گرفتن
	megalopsia U	درشت بینی
	preparations U	پیش بینی
	myopy U	نزدیک بینی
	near sight U	نزدیک بینی
	microscopy U	ریز بینی
	preparation U	پیش بینی
	moon blindness U	روز بینی
	subtleties U	باریک بینی
	genethlilogy U	زایچه بینی
	genethlilogy U	طالع بینی
	fortune telling U	طالع بینی
	keenness of sight U	تیز بینی
	the tip of the nose U	نوک بینی
	paranasal U	نزدیک بینی
	microscopy U	ذره بینی
	laryngoscopy U	حنجره بینی
	flat nosed U	پهن بینی
	strology U	زایجه بینی
	subtility U	باریک بینی
	forecasted U	پیش بینی
	insolence U	خود بینی
	inferiority complexes U	خود کم بینی
	inferiority complex U	خود کم بینی
	telegnosis U	غیب بینی
	forcasting U	پیش بینی
	forecasts U	پیش بینی
	to blow nose U	گرفتن بینی
	bridges U	برامدگی بینی
	nasion U	بیخ بینی
	revision U	باز بینی
	revisions U	باز بینی
	arrangement U	پیش بینی
	mucus of the nose U	مخاط بینی
	spectroscope U	طیف بینی
	spectroscopy U	طیف بینی
	bridge U	برامدگی بینی
	subtlety U	باریک بینی
	stereoscopic U	برجسته بینی
	nasitis U	اماس بینی
	bridged U	برامدگی بینی
	sniffed U	بینی گرفتن
	long siht U	دور بینی