Perdic | بینی و حنجره شناسی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	rhinolaryngology U	بینی و حنجره شناسی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	laryngological U	وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
	laryngoscopy U	حنجره بینی
	rhinoscopy U	معاینه بینی و حنجره
	laryngology U	حنجره شناسی
	rhinology U	بینی شناسی
	astrology U	طالع بینی ستاره شناسی
	astrologic U	وابسته به نجوم بینی یا طالع شناسی
	larynx U	حنجره
	larynxes U	حنجره
	larynges U	حنجره حنجر
	glottal U	وابسته بدهانه حنجره
	laryngoscope U	دستگاه مخصوص معاینه حنجره
	laryngitis U	اماس خشک نای التهاب حنجره
	glottis U	دهانه حنجره فاصله بین تارهای صوتی
	snub-nosed U	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
	pug nosed U	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
	snub nosed U	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
	septum U	حفرههای بینی پره بینی
	entomology U	حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
	Adam's apple U	جلو آمدگی حنجره در جلو گردن
	Adam's apples U	جلو آمدگی حنجره در جلو گردن
	psychbiology U	علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
	bionomics U	زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
	philological U	وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
	philology U	زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
	bacteriologic U	مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
	lateral meniscus U	منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
	immunogenetics U	رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
	guided propagation U	تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
	vomer U	استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
	karyology U	هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
	zoo ecology U	قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
	typology U	گونه شناسی نوع شناسی
	kinematics U	حرکت شناسی جنبش شناسی
	neurologic U	وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
	anticipated stock losses U	تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
	anaglyph U	عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
	weather forecast U	پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
	weather forecasts U	پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
	ornithology U	پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
	predicting interval U	فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
	pathologically U	از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
	oenology U	می شناسی شراب شناسی
	psychologically U	از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
	epistemologycal U	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
	areodetic U	مربوط به مریخ شناسی مریخ شناسی
	snivel U	اب بینی
	double vision U	دو بینی
	graphology U	خط بینی
	sniveled U	اب بینی
	sniveling U	اب بینی
	nose U	بینی
	snivels U	اب بینی
	hand reading U	کف بینی
	neb U	بینی
	mucus of the nose U	اب بینی
	palmistry U	کف بینی
	nozzles U	بینی
	nozzle U	بینی
	rheum U	اب بینی
	snoot U	بینی
	nasally U	از بینی
	pecker U	بینی
	chiromancy U	کف بینی
	night bilndness U	شب بینی
	snivelled U	اب بینی
	cross eye U	کج بینی
	snivelling U	اب بینی
	the handle of the face U	بینی
	noses U	بینی
	cross eye U	دو بینی
	snot U	اب بینی
	rhinologist U	بینی
	scintillating scotoma U	اخگر بینی
	forecasted U	پیش بینی
	self imprtance U	خود بینی
	microscopic U	ذره بینی
	forecast U	پیش بینی
	caution U	پیش بینی
	erythropsia U	سرخ بینی
	cautioned U	پیش بینی
	prevision U	پیش بینی
	auguries U	پیش بینی
	hook-nosed U	دارای بینی کج
	expectation U	پیش بینی
	priggism U	اندک بینی
	rhinal U	وابسته به بینی
	hook nosed U	دارای بینی کج
	rhiopharyngeal U	بینی حلقی
	priggery U	خود بینی
	forecasts U	پیش بینی
	rhinoscope U	بینی نگر
	abdominos'copy U	شکم بینی
	strictures U	باریک بینی
	stricture U	باریک بینی
	augury U	پیش بینی
	prospectiveness U	پیش بینی
	foresight U	پیش بینی
	world view U	جهان بینی
	xanthopsia U	زرد بینی
	the tip of the nose U	نوک بینی
	clairvoyance U	غیب بینی
	myopia U	نزدیک بینی
	nose leather U	چرم بینی
	My nose is running. U	از بینی ام آب می آید
	weltanschauung U	جهان بینی
	the two nostrils U	دو سوراخ بینی
	prediction U	پیش بینی
	to read people's hands U	کف بینی کردن
	optimism U	خوش بینی
	optimism U	نیک بینی
	to blow nose U	گرفتن بینی
	forecasting U	پیش بینی
	vibrissa U	موی بینی
	pessimistically U	ازروی بد بینی
	predictions U	پیش بینی
	telegnosis U	غیب بینی
	spectroscope U	طیف بینی
	soothsaying U	فال بینی
	snuffer U	سوراخ بینی
	expectations U	پیش بینی
	noses U	بینی اسب
	retinoscopy U	شبکیه بینی
	nose U	بینی اسب
	nasal U	وابسته به بینی
	nasal U	مربوط به بینی
	cautions U	پیش بینی
	spectroscopy U	طیف بینی
	stereoscopic U	برجسته بینی
	megalomania U	خودبزرگ بینی
	clairvoyance U	روشن بینی
	subtility U	باریک بینی
	strology U	زایجه بینی
	finesse U	نکته بینی
	quillet U	باریک بینی
	astronomy U	طالع بینی
	introspection U	باطن بینی
	cautioning U	پیش بینی
	nasitis U	اماس بینی
	microscopy U	ذره بینی
	insights U	درون بینی
	insight U	درون بینی
	megalopsis U	درشت بینی
	conchoscope U	بینی بین
	soothsayer U	فال بینی
	projections U	پیش بینی
	megalopsia U	درشت بینی
	projection U	پیش بینی
	macropsia U	درشت بینی
	microscopy U	ریز بینی
	moon blindness U	روز بینی
	mucus of the nose U	مخاط بینی
	nasion U	بیخ بینی
	nasiform U	بینی شکل
	nasality U	وابستگی به بینی
	nostrils U	سوراخ بینی
	nostril U	سوراخ بینی
	nares U	مجراهای بینی
	paranasal U	نزدیک بینی
	near sightedness U	نزدیک بینی
	near sight U	نزدیک بینی
	myopy U	نزدیک بینی
	clear sightedness U	روشن بینی
	anticipation U	پیش بینی
	lookahead U	پیش بینی
	long siht U	دور بینی
	localism U	کوته بینی
	haemoscopy U	خون بینی
	genethlilogy U	زایچه بینی
	revisions U	باز بینی
	revision U	باز بینی
	genethlilogy U	طالع بینی
	fortune telling U	طالع بینی
	forcasting U	پیش بینی
	flat nosed U	پهن بینی
	fastidiousness U	باریک بینی
	false pride U	خود بینی
	arrangements U	پیش بینی
	arrangement U	پیش بینی
	bridges U	برامدگی بینی
	hawk nose U	بینی قوشی
	worldview U	جهان بینی
	lenticular U	ذره بینی
	crystal gazing U	بلور بینی
	preparations U	پیش بینی
	preparation U	پیش بینی
	realism U	واقع بینی
	objectivity U	واقع بینی
	keenness of sight U	تیز بینی
	isomorphism U	هم ریخت بینی
	subtlety U	باریک بینی
	subtleties U	باریک بینی
	pregiurement U	پیش بینی
	insolence U	خود بینی
	inferiority complexes U	خود کم بینی
	inferiority complex U	خود کم بینی
	bridged U	برامدگی بینی
	nasolabial U	وابسته به لب و بینی
	outsight U	برون بینی
	polyopia U	چند بینی