English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
optometry U بینایی سنجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
optometric service U قسمت بینایی سنجی
optometric service U بخش بینایی سنجی و چشم پزشکی
test chart U لوحه بینایی سنجی
Other Matches
telemetering U ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
visions U بینایی
second sight U بینایی
spectral U بینایی
spectrum U بینایی
sights U بینایی
vision U بینایی
perceptivity U بینایی
perspective U بینایی
perspectives U بینایی
eyesight U بینایی
sight U بینایی
eying U بینایی
eyes U بینایی
eyeing U بینایی
eye U بینایی
asthenopia U ضعف بینایی
the sense of sight U حس بینایی یا باصره
trichromatism U بینایی سه فامی
facial vision U بینایی صورتی
emmetropis U بینایی طبیعی
emmetropia U بینایی طبیعی
discernment U بصیرت بینایی
field of vision U میدان بینایی
scotopia U بینایی در تاریکی
dichromatism U بینایی دوفامی
visual purple U ارغوان بینایی
rhodopsin U ارغوان بینایی
quick sight U بینایی تیز
optic nerve U عصب بینایی
photopia U بینایی درنورزیاد
visual yellow U زرد بینایی
monocular vision U بینایی یک چشمی
monochromatism U بینایی تک فامی
optic U وابسته به بینایی
visual axis U محور بینایی
tunnel vision U بینایی کانونی
far point U برد بینایی
visual acuity U تیزی بینایی
visive U وابسته به بینایی
optometer U بینایی سنج
optics U علم بینایی
nervus opticus U عصب بینایی
vision test U ازمون بینایی
paropsis U خراب شدن بینایی
scope U وسیله دیدبانی یا بینایی
manoptoscope U برتری سنج بینایی
xanthocyanopsia U بینایی زرد- ابی
perceptiveness U بینایی قوه مشاهده
campimeter U میدان سنج بینایی
ametropia U نقص انکساری بینایی
optical instruments U الات وابسته به بینایی
astigmatism U ناهمخوانی بینایی استیگماتیسم
perimeter U میدان سنج بینایی
perimeters U میدان سنج بینایی
kenning U نگاه قدرت بینایی
orthoptic U درست کننده نقص بینایی
hemeralopia U کمی بینایی در نور زیاد
his sight could p darkness U بینایی وی تاریکی رامی شکافت
orthoptic U وابسته به اصلاح نقص بینایی
eye glass U شیشهای که برای کمک بینایی بکارمیبرند
Poor eyesight is a handicap to a scientists progress . U ضعف بینایی مانع پیشرفت یک دانشمند است
odorimetry U بو سنجی
contrasting U هم سنجی
contrasts U هم سنجی
iodometry U ید سنجی
contrasted U هم سنجی
contrast U هم سنجی
red out U از بین رفتن قدرت بینایی هنگام سقوط با شتاب منفی
optical pyrometry U تف سنجی نوری
turbidimetry U زلال سنجی
urinalysis U پیشاب سنجی
turbidimetric analysis U کدری سنجی
turbidimetry U کدری سنجی
iodimetry U یدی سنجی
sociometric technique U فن گروه سنجی
crymetry U انجماد سنجی
olfactometry U بویایی سنجی
motion study U تحرک سنجی
volumetric pipet U پی پت حجم سنجی
interfrometry U تداخل سنجی
telemetry U مسافت سنجی
telemetry U دور سنجی
performance appraisal U عملکرد سنجی
piezometry U فشار سنجی
planimetry U پهنه سنجی
pluviometry U باران سنجی
polarimetry U قطبش سنجی
potentiometry U پتانسیل سنجی
psychometrics U روان سنجی
psychometry U روان سنجی
quantitation U چندی سنجی
radioscopy U تشعشع سنجی
tachometry U سرعت سنجی
spirometry U تنفس سنجی
optometry U دید سنجی
sociometry U گروه سنجی
sociometry U جامعه سنجی
seismometry U زلزله سنجی
oscillometry U نوسان سنجی
salinometry U نمک سنجی
psychometrics U هوش سنجی
hygrometry U رطوبت سنجی
bolometri U تابش سنجی
anthropometry U مردم سنجی
ebulliometry U غلیان سنجی
anthropometry U اندام سنجی
argentometry U نقره سنجی
diffractometry U پراش سنجی
densitometry U چگالی سنجی
audiometry U شنوایی سنجی
barometric U ارتفاع سنجی
craniometry U جمجمه سنجی
coulometry U کولن سنجی
cost unit U واحدهزینه سنجی
bathymetry U عمق سنجی
colorimetry U رنگ سنجی
biometry U زیست سنجی
econometrics U اقتصاد سنجی
electrometry U برق سنجی
feasibility study U امکان سنجی
hydrometry U ابگونه سنجی
timing U زمان سنجی
bathymetric contour U خط عمق سنجی
acetimetry U سرکه سنجی
acoumetry U شنوایی سنجی
actinometry U پرتو سنجی
alka;imetry U قلیا سنجی
goniometry U زاویه سنجی
biometrics U زیست سنجی
geodesy U زمین سنجی
bolometric magnitude U قدر تابش سنجی
clinometric U وابسته به شیب سنجی
clock frequency U بسامد زمان سنجی
clock generator U مولد زمان سنجی
unfathomable U غیرقابل عمق سنجی
anthropometry U انسان سنجی جسمانی
volumetric flask U بالن حجم سنجی
clock interrupt U وقفه زمان سنجی
tamping volumeter U حجم سنجی کوبشی
telemetry U مسافت سنجی رادیویی
goniometrical U وابسته به زاویه سنجی
rain gauge station U ایستگاه باران سنجی
clock pulse U تپش زمان سنجی
horlogic U وابسته به زمان سنجی
polariscopic U قطب سنجی نور
conductometric titration U تیتراسیون رسانایی سنجی
gravimetric U وابسته به ثقل سنجی
crygenic region U ناحیه انجماد سنجی
cryoscopic U وابسته به انجماد سنجی
cryoscopic constant U ثابت انجماد سنجی
gravimetrical U وابسته به ثقل سنجی
mass spectrometry U طیف سنجی جرمی
pressure taping U انشعاب فشار سنجی
clock track U شیار زمان سنجی
horology U فن وهنر وقت سنجی
clock rate U نرخ زمان سنجی
clock signal U علامت زمان سنجی
human biometric U زیست سنجی انسانی
feasibility study U مطالعه امکان سنجی
pullover gaging U کالیبر سنجی کردن
clock skew U اریب زمان سنجی
clock stagger U رتبه زمان سنجی
absorption spectrophometry U طیف نور سنجی جذبی
light meter U اسباب کوچک نور سنجی
clocks U تپش زمان سنجی ساعت
altitude datum U سطح مبنای ارتفاع سنجی
clock U تپش زمان سنجی ساعت
stereometry U حجم پیمایی جسم سنجی
telemetry U چندی سنجی از راه دور
direct potentiometric method U روش پتانسیل سنجی مستقیم
chronometry U وقت سنجی بطریق علمی
thermographic U وابسته به گرما سنجی یادمانگاری
radar altimetry U ارتفاع سنجی به وسیله رادار
direct potentiometric measurement U اندازه گیری پتانسیل سنجی مستقیم
gravitas U موقع سنجی و خوش طبعی در گفتار
line gauge U وسیله اندازه گیری کلفتی خط ضخامت سنجی خط
econometrics U استفاده از روشهای اماری در بررسی مسائل اقتصادی اقتصاد سنجی
three stage least squares method U روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
spectroscopy U بینایی بین طیف بین
spectroscope U بینایی بین طیف بین
barometric altimeter U ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
microbarograph U هوا سنجی که تغییرات کوچک وسریع هوا را ضبط کند
structural form U شکل اولیه معادلات در سیستم معادلات هم زمانی در اقتصاد سنجی
clicks U زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
clicked U زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
click U زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com