Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 7 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
intermittent
U
بینابین
intrim
U
بینابین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
intrim
U
بینابین کوتاه مدت
switch position
U
موضع دفاعی بینابین
intermittent
U
اجرای تیراندازی بینابین حملات دیگر
interim financing
U
پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
superheterodyne
U
گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com