English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
insured U بیمه گذار
insurant U بیمه گذار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
valued policy U بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
self insurance U بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
excess loss cover U بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
continuation clause U مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
exclusion clause U مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
accomodation line قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
open policy U بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
reassurances U بیمه اتکایی بیمه ثانوی
policy U بیمه نامه ورقه بیمه
reassurance U بیمه اتکایی بیمه ثانوی
policies U بیمه نامه ورقه بیمه
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
transition U گذار
transitions U گذار
over- U گذار
over U گذار
outdoor recreation U گشت و گذار
transit time U زمان گذار
legislator U قانون گذار
legislators U قانون گذار
bypass U کنار گذار
pracitcable U گذار کردنی
bypassed U کنار گذار
transition period U دوره گذار
bypasses U کنار گذار
bypassing U کنار گذار
nomographer U قانون گذار
mortgagor U رهن گذار
tracklayer U ریل گذار
pawnor U رهن گذار
tracked layer U ریل گذار
pricer U قیمت گذار
prizer U قیمت گذار
heretics U بدعت گذار
heretic U بدعت گذار
spotter U خال گذار
shelver U در قفسه گذار
shelver U در تاقچه گذار
space bar U فاصله گذار
tapper U توپی گذار
pledgor U وثیقه گذار
pledgor U رهن گذار
oviparous U تخم گذار
legislative U قانون گذار
grounder U پایه گذار
grounder U کار گذار
graduator U درجه گذار
grader U نمره گذار
crossing site U محل گذار
deepositor U ودیعه گذار
demographic transition U گذار جمعیت
depositor U امانت گذار
encoder U رمز گذار
differentiator U فرق گذار
discriminator U فرق گذار
dotter U نقطه گذار
instaurator U بنیاد گذار
coder U رمز گذار
bailor U امانت گذار
salver U مرهم گذار
salvers U مرهم گذار
mark sense U نشان گذار
accomodating U منت گذار
lowpass U پایین گذار
assessor U خراج گذار
lienee U وثیقه گذار
legislatrix U قانون گذار زن
legislatress U قانون گذار زن
legiskative U قانون گذار
legator U میراث گذار
bailer U امانت گذار
punctuator U نقطه گذار
transition state U حالت گذار
swindlers U کلاه گذار
investors U سرمایه گذار
investor U سرمایه گذار
zoogenic U بچه گذار
innovator U بدعت گذار
innovators U بدعت گذار
impressionistic U برداشت گذار
trend-setter U بدعت گذار
trend-setters U بدعت گذار
marker pen علامت گذار
swindler U کلاه گذار
founders U بنیان گذار
foundering U بنیان گذار
foundered U بنیان گذار
founder U بنیان گذار
blazers U علامت گذار
blazer U علامت گذار
auctioneer U حراج گذار
auctioneers U حراج گذار
contributory U خراج گذار
valuer U قیمت گذار
marker U نشان گذار
racer U مسابقه گذار
valuers U قیمت گذار
handlers U دسته گذار
handler U دسته گذار
racers U مسابقه گذار
markers U نشان گذار
dot generator U مولد خال گذار
free capital U سرمایه گذار پولی
dan layers U شناوه بویه گذار
dan runner U کشتی بویه گذار
depositor U ودیعه گذار مودع
minelayer U کشتی مین گذار
position control U پیچ مرکز گذار
uniparous U هر باریک تخم گذار
net laying ship U کشتی تور گذار
spacebar U کلید فاصله گذار
truster U ودیعه گذار اعتباردهنده
mine layer U کشتی مین گذار
subcaliber U تفنگ اثر گذار
buoy tender U ناو بویه گذار
burst gate U لامپ پیام گذار
testator U شاهد میراث گذار
buoy tender U کشتی بویه گذار
minelayer U ناو مین گذار
miscreant U بدعت گذار خبیث
money lender U پول به بهره گذار
parentheses free nataton U نشان گذار بدون پرانتز
You are not pulling my leg , are you ? U نکند دار ؟ سر بسرم می گذار ؟
truster U باور کننده امانت گذار
pathfinder U هواپیمای علامت گذار مسیر
pathfinders U هواپیمای علامت گذار مسیر
spademan U نفر خرج گذار توپ
to mince matters U از گفتن راستی فرو گذار کردن
godmother U نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
godmothers U نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
range ladder U تنظیم تیربه روش نردبانی با شلیک گذار و کوتاه
encipher U تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
nomothetes U کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
loader U خرج گذار پر کننده توپ سمبه پر کن ماشین خاک بارکن
encrypt U تبدیل متن به حالت امن با استفاده از سیستم رمز گذار
level premium U حق بیمه
assurer U بیمه گر
aids to trade U بیمه
premium U حق بیمه
cost,insurance,freight and exchange(cif& U بیمه
insurance permium U حق بیمه
insurance premium U حق بیمه
assurance U بیمه
assurances U بیمه
underwriters U بیمه گر
insurer, underwriter U بیمه گر
insurance U بیمه
insurance U حق بیمه
insurer U بیمه گر
premiums U حق بیمه
underwriter U بیمه گر
insurers U بیمه گر
health insurance U بیمه بهداشتی
hull insurance U بیمه بدنه
fire insurance U بیمه حریق
industrial insurance U بیمه صنعتی
liability insurance U بیمه بدهی
insurability U بیمه برداری
health insurance U بیمه تندرستی
health insurance U بیمه بهداشت
liability insurance U بیمه تعهدی
insurance certificate U بیمه اتکایی
insurable U بیمه شدنی
social insurance U بیمه اجتماعی
reinsurer U بیمه گر اتکائی
reinsurance U بیمه اتکائی
reinsurance U بیمه اتکایی
unemployment insurance U بیمه بیکاری
reinsurance U بیمه مجدد
property insurance U بیمه دارائی
wagering policy U بیمه قماری
old age insurance U بیمه بازنشستگی
pension insurance U بیمه بازنشستگی
marine insurance U بیمه بحری
marine insurance U بیمه دریایی
insurable U بیمه کردنی
insurable U قابل بیمه
insurance agent U عامل بیمه
insurance agent U نماینده بیمه
insurance broker U دلال بیمه
insurance certificate U بیمه مشترک
to u. a policy of insurance U سند بیمه
insurance certificate U گواهی بیمه
insurance company U شرکت بیمه
insurance cover U پوشش بیمه
term insurance U بیمه موقت
insured, policy holder U بیمه شده
assurances U بیمه عمر
joint insurance U بیمه اشتراکی
leading insurer U بیمه گر اصلی
policy holder U دارنده بیمه
employer's liability insurance company U شرکت بیمه
actuary U متخصص بیمه
national insurance U بیمه اجتماعی
accident insurance U بیمه حوادث
accident insurance U بیمه تصادفات
life insurance U بیمه عمر
assurances U گستاخی بیمه
assurable U بیمه کردنی
assurance U بیمه عمر
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com