English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 231 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
time policy U بیمه نامه مدت دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
policies U بیمه نامه ورقه بیمه
policies U بیمه نامه
policy U بیمه نامه ورقه بیمه
policy U بیمه نامه
insurance policies U بیمه نامه
insurance policy U بیمه نامه
accomodation line قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
accountable mail U پست یا نامه سفارشی و بیمه شده
agreed value policy U بیمه نامه با ارزش توافق شده
all risk insurance policy U بیمه نامه تمام خطر
average clause U عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
bearer policy U بیمه نامه بدون نام
blanket policy U بیمه نامه کلی
blanket policy U بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
blanket policy U بیمه نامه جامع
comprehensive insurance policy U بیمه نامه جامع
cover note U بیمه نامه موقت
cover note U گواهی بیمه نامه
covering note U بیمه نامه موقت
floating policy U بیمه نامه متغیر
mixed policy U بیمه نامه مختلط
open policy U بیمه نامه باز
open policy U بیمه نامه قابل تغییر
open cover U بیمه نامه باز
policy holder U دارنده بیمه نامه
time policy U بیمه نامه دریایی با مدت محدود
underwrite policy U بیمه نامه را فهر نویسی کردن
unvalued policy U بیمه نامه ارزش گذاری نشده
valued policy U بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
valued policy U بیمه نامه با ارزش معین
Other Matches
self insurance U بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
excess loss cover U بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
continuation clause U مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
exclusion clause U مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
open policy U بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
reassurance U بیمه اتکایی بیمه ثانوی
reassurances U بیمه اتکایی بیمه ثانوی
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent U تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libeled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
certificates U رضایت نامه شهادت نامه
affidavits U شهادت نامه قسم نامه
certificate U رضایت نامه شهادت نامه
credential U گواهی نامه اعتبار نامه
written agreement U موافقت نامه پیمان نامه
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
insurance permium U حق بیمه
insurer U بیمه گر
assurer U بیمه گر
insurers U بیمه گر
cost,insurance,freight and exchange(cif& U بیمه
insurance premium U حق بیمه
underwriter U بیمه گر
insurer, underwriter U بیمه گر
assurances U بیمه
level premium U حق بیمه
underwriters U بیمه گر
aids to trade U بیمه
insurance U حق بیمه
insurance U بیمه
assurance U بیمه
premiums U حق بیمه
premium U حق بیمه
insurance certificate U گواهی بیمه
insurance certificate U بیمه اتکایی
insurance certificate U بیمه مشترک
life insurance U بیمه زندگی
insurance broker U واسطه بیمه
insurance broker U دلال بیمه
life insurance U بیمه عمر
assurances U بیمه عمر
insurance agent U عامل بیمه
insurance agent U نماینده بیمه
assurances U گستاخی بیمه
insurance company U شرکت بیمه
insurance cover U پوشش بیمه
pension insurance U بیمه بازنشستگی
old age insurance U بیمه بازنشستگی
marine insurance U بیمه بحری
marine insurance U بیمه دریایی
property insurance U بیمه دارائی
policy holder U دارنده بیمه
actuaries U متخصص بیمه
actuary U کارشناس بیمه
actuary U متخصص بیمه
insurance U پول بیمه
insured U بیمه شونده
insured U بیمه شده
insure U بیمه کردن
insurance policies U قرارداد بیمه
leading insurer U بیمه گر اصلی
joint insurance U بیمه اشتراکی
insured, policy holder U بیمه شده
insured U بیمه گذار
social insurance U بیمه اجتماعی
insurant U بیمه گذار
reinsurer U بیمه گر اتکائی
insurance policy U سند بیمه
insurance policies U سند بیمه
reinsurance U بیمه مجدد
reinsurance U بیمه اتکایی
reinsurance U بیمه اتکائی
insurance policy U قرارداد بیمه
actuaries U کارشناس بیمه
assurance U بیمه عمر
premiums U وثیقه حق بیمه
contingency insurance U بیمه احتیاطی
credit insurance U بیمه اعتبار
assurer U بیمه کننده
assurable U بیمه کردنی
coinsurance U بیمه مشترک
liability insurance U بیمه بدهی
deductible U فرانشیز بیمه
accident insurance U بیمه تصادفات
liability insurance U بیمه تعهدی
accident insurance U بیمه حوادث
to u. a policy of insurance U سند بیمه
blanket insurance U بیمه کلی
premiums U مبلغ بیمه
class d allotment U کسورات بیمه
premium U وثیقه حق بیمه
co insurance U بیمه مشترک
coinsurance U بیمه اتکایی
cargo insurance U بیمه محمولات
cargo insurance U بیمه بار
wagering policy U بیمه قماری
cargo insurance U بیمه محموله
comprehensive insurance U بیمه جامع
comprehensive insurance U بیمه کامل
premium U مبلغ بیمه
unemployment insurance U بیمه بیکاری
industrial insurance U بیمه صنعتی
employer's liability insurance company U شرکت بیمه
assuring U بیمه کردن
insurable U بیمه کردنی
health insurance U بیمه تندرستی
assure U بیمه کردن
national insurance U بیمه ملی
health insurance U بیمه بهداشت
national insurance U بیمه اجتماعی
insurable U بیمه شدنی
assures U بیمه کردن
health insurance U بیمه بهداشتی
insurable U قابل بیمه
life assurance U بیمه جان
assurance U گستاخی بیمه
life assurance U بیمه عمر
fire insurance U بیمه حریق
assured U بیمه شده
assured U بیمه گزار
hull insurance U بیمه بدنه
term insurance U بیمه موقت
insurability U بیمه برداری
recredential U نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
coinsure U بیمه اتکایی کردن
I want full insurance. من با بیمه کامل میخواهم.
indemnify U غرامت بیمه زیان
cif U بیمه و هزینه حمل
claim of insurance U ادعای اخذ بیمه
contingency cover U بیمه حمل احتیاطی
insurance and freight cost U هزینه بیمه و حمل
insured value U ارزش بیمه شده
fire insurance U بیمه اتش سوزی
adjuster U کارشناس در خسارت بیمه
all risk insurance U بیمه تمام حوادث
averaging U متوسط خسارت در بیمه
averages U متوسط خسارت در بیمه
credit insurance U بیمه نمودن اعتبار
assuror U بیمه کنندهء عمر
averaged U متوسط خسارت در بیمه
average U متوسط خسارت در بیمه
cover note U گواهی پوشش بیمه
marine insurance U بیمه حمل دریایی
assurer U بیمه کنندهء عمر
ordinary life insurance U بیمه عمر عادی
endowment assurance U بیمه عمر مختلط
dole U حق بیمه ایام بیکاری
reinsure U دوباره بیمه کردن
prohibited risk U خطر بیمه نشدنی
proposal form U فرم درخواست بیمه
reinsure U بیمه اتکایی کردن
to have private insurance [cover] U بیمه خصوصی داشتن
to be privately insured U بیمه خصوصی داشتن
insure U بیمه بدست اوردن
public liability insurance U بیمه تعهدات عمومی
reasure U دوباره بیمه کردن
third party insurance U بیمه شخص ثالث
re assurance policy U قرارداد بیمه اتکایی
to rate up U بیمه زیاد گرفتن از
underwriter U صادرکننده بیمه دریایی
war risk insurance U بیمه خطر مرگ
socialized medicine U بیمه پزشکی همگانی
underwriters U صادرکننده بیمه دریایی
assures U بیمه کردن عمر
assuring U بیمه کردن عمر
professional liability insurance U بیمه تعهدات شغلی
assure U بیمه کردن عمر
give someone one's word <idiom> U قول دادن یا بیمه کردن
automobile liability insurance [American E] U بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
coverings U تامین زیان و خسارات بیمه
self insured U خود بخود بیمه شده
take out an insurance policy U قرارداد بیمه را منعقد کردن
to be voluntarily insured U داوطلبانه بیمه شده بودن
disposable income U درامد شخصی پس از مالیات و بیمه
third-party motor insurance [British E] U بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
indemnify U بیمه کردن جبران خسارت
to be compulsorily insured U اجباری [الزامی] بیمه بودن
motor vehicle liability insurance U بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
to have compulsory insurance [cover] U اجباری [الزامی] بیمه بودن
average stater U کارشناس تعیین خسارت بیمه
lloyd's U بزرگترین شرکت بیمه انگیسی
covers U تامین زیان و خسارات بیمه
cover U تامین زیان و خسارات بیمه
average adjuster U کارشناس تعیین خسارت بیمه
cost insurance, freight U قیمت بیمه و هزینه حمل
class n allotment U کسورات بیمه کارمندان غیرنظامی
freight and insurance paid to U هزینه حمل و بیمه پرداخت شده
social security U بیمه وبازنشستگی همگانی تامین اجتماعی
What's your insurance company? U شرکت بیمه شما کدام است؟
voyage policy U بیمه کشتی در تمام مدت یک سفر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com