English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (32 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
underwrite policy U بیمه نامه را فهر نویسی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
valued policy U بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
accomodation line قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
policy U بیمه نامه ورقه بیمه
policies U بیمه نامه ورقه بیمه
policy U بیمه نامه
policies U بیمه نامه
insurance policy U بیمه نامه
insurance policies U بیمه نامه
cover note U بیمه نامه موقت
policy holder U دارنده بیمه نامه
floating policy U بیمه نامه متغیر
blanket policy U بیمه نامه جامع
blanket policy U بیمه نامه کلی
open cover U بیمه نامه باز
mixed policy U بیمه نامه مختلط
cover note U گواهی بیمه نامه
comprehensive insurance policy U بیمه نامه جامع
covering note U بیمه نامه موقت
open policy U بیمه نامه باز
bearer policy U بیمه نامه بدون نام
valued policy U بیمه نامه با ارزش معین
all risk insurance policy U بیمه نامه تمام خطر
time policy U بیمه نامه مدت دار
open policy U بیمه نامه قابل تغییر
unvalued policy U بیمه نامه ارزش گذاری نشده
accountable mail U پست یا نامه سفارشی و بیمه شده
agreed value policy U بیمه نامه با ارزش توافق شده
time policy U بیمه نامه دریایی با مدت محدود
blanket policy U بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
leetter writing U نامه نویسی انشا
they went to r. themselves U رفتند که نامه نویسی کنند
pastoralism U روش نامه نویسی اسقفی چوپانی
matricula U دفتر ثبت گواهی نامه نویسی
average clause U عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
self insurance U بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
exclusion clause U مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
continuation clause U مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
excess loss cover U بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
open policy U بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
reassurance U بیمه اتکایی بیمه ثانوی
reassurances U بیمه اتکایی بیمه ثانوی
assures U بیمه کردن
insure U بیمه کردن
assure U بیمه کردن
assuring U بیمه کردن
assuring U بیمه کردن عمر
reasure U دوباره بیمه کردن
coinsure U بیمه اتکایی کردن
assures U بیمه کردن عمر
reinsure U دوباره بیمه کردن
reinsure U بیمه اتکایی کردن
assure U بیمه کردن عمر
take out an insurance policy U قرارداد بیمه را منعقد کردن
give someone one's word <idiom> U قول دادن یا بیمه کردن
indemnify U بیمه کردن جبران خسارت
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent U تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pascal U زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
procedure U زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography U مختصر نویسی کوتاه نویسی
to register [with a body] U اسم نویسی کردن [خود را معرفی کردن] [در اداره ای] [اصطلاح رسمی]
modula U زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
structured programming U برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
to enroll [American English] U خود را اسم نویسی کردن [ثبت نام کردن ]
to sign up U قراردادی را امضا کردن [اسم نویسی کردن]
assuring U بیمه کردن مجاب کردن
assures U بیمه کردن مجاب کردن
assure U بیمه کردن مجاب کردن
libels U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel U هجو نامه یا توهین نامه افترا
endorsed U فهر نویسی کردن
endorsing U پشت نویسی کردن
endorse U پشت نویسی کردن
matriculate U نام نویسی کردن
registers U اسم نویسی کردن
enlists U نام نویسی کردن
backs U پشت نویسی کردن
enlisting U نام نویسی کردن
registering U اسم نویسی کردن
matriculating U نام نویسی کردن
endorses U پشت نویسی کردن
matriculates U نام نویسی کردن
endorsed U پشت نویسی کردن
endorses U فهر نویسی کردن
endorse U فهر نویسی کردن
register U اسم نویسی کردن
matriculated U نام نویسی کردن
enlist U نام نویسی کردن
type write U ماشین نویسی کردن
back U پشت نویسی کردن
endorsing U فهر نویسی کردن
enroll U اسم نویسی کردن
enter U نام نویسی کردن
enlistments U نام نویسی کردن
indorse U پشت نویسی کردن
entered U نام نویسی کردن
impanel U نام نویسی کردن
indorse U فهر نویسی کردن
enlistment U نام نویسی کردن
enters U نام نویسی کردن
to take notes of U خلاصه نویسی کردن از
indorsation U پشت نویسی کردن
forth U نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
to register U نام نویسی کردن [ثبت کردن ]
subscribing U پذیره نویسی کردن سهام
underwrote U پذیره نویسی صادر کردن
underwrite U پذیره نویسی صادر کردن
subscribed U پذیره نویسی کردن سهام
underwriting U پذیره نویسی صادر کردن
subscribes U پذیره نویسی کردن سهام
recruitment U تجدیدنیرو نام نویسی کردن
subscribe U پذیره نویسی کردن سهام
underwritten U پذیره نویسی صادر کردن
underwrites U پذیره نویسی صادر کردن
to check in U نام نویسی کردن [هتل]
pamphleteer U جزوه نویس رساله نویسی کردن
pamphleteers U جزوه نویس رساله نویسی کردن
to sign on U برای سربازی اسم نویسی کردن
check-ins U نام نویسی کردن مراسم ورود
check-in U نام نویسی کردن مراسم ورود
to enrol somebody at a school U کسی را در آموزشگاه ای نام نویسی کردن
check in U نام نویسی کردن مراسم ورود
to enrol somebody U کسی را نام نویسی کردن [ثبت نام کردن] [درفهرست وارد کردن]
certificate U رضایت نامه شهادت نامه
certificates U رضایت نامه شهادت نامه
credential U گواهی نامه اعتبار نامه
affidavits U شهادت نامه قسم نامه
written agreement U موافقت نامه پیمان نامه
c U رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
matriculates U در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculating U در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculate U در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculated U در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
to enrol [oneself] for a course U خود را برای دوره ای نام نویسی کردن
to reject [refuse] an application U درخواست نامه ای را رد کردن
booking U نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
bookings U نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
zeroes U پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
zero U پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
zeros U پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
guarantees U ضمانت نامه تضمین کردن
devising U تعبیه کردن وصیت نامه
guaranteed U ضمانت نامه تضمین کردن
devises U تعبیه کردن وصیت نامه
get a fix on something <idiom> U نامه الکترونی دریافت کردن
guarantee U ضمانت نامه تضمین کردن
devised U تعبیه کردن وصیت نامه
devise U تعبیه کردن وصیت نامه
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
subsequent filing [application, documents] U ادا کردن پس از ارائه درخواست نامه
type front U نوعی روش تایپ کردن نامه ها
to file a petition U بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
to withdraw an application U صرف نظر کردن از تقاضای درخواست نامه ای
to give notice to quit [one's residence] U لغو کردن اجاره نامه [و ترک ساختمان]
to file an application to somebody U از کسی بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
modular programming U برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
directives U دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
directive U دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
setl U زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است
billet U پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن
billeted U پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن
billeting U پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن
billets U پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن
processor U کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
pl/m U زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
enlists U اسم نویسی کردن سربازگیری کردن سربازگیری
enlist U اسم نویسی کردن سربازگیری کردن سربازگیری
enlisting U اسم نویسی کردن سربازگیری کردن سربازگیری
report program generator U زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
compile U برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiling U برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles U برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiled U برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
pigenhole U کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
insurance U حق بیمه
assurances U بیمه
premiums U حق بیمه
premium U حق بیمه
insurance U بیمه
cost,insurance,freight and exchange(cif& U بیمه
insurer, underwriter U بیمه گر
assurer U بیمه گر
insurance premium U حق بیمه
insurance permium U حق بیمه
aids to trade U بیمه
underwriters U بیمه گر
insurer U بیمه گر
assurance U بیمه
level premium U حق بیمه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com