English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 18 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
red tape <idiom> U بیش ازحد فرمالیته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
red tape U فرمالیته اداری
to cap the climax U ازحد گدشتن
over irrigation U ابیاری بیش ازحد
hyperemployment U اشتغال بیش ازحد
ornate U بیش ازحد اراسته
amply U بطور بیش ازحد
superfluity U فراوانی بیش ازحد
mush U احساسات بیش ازحد
overstep U ازحد خود تجاوز کردن
oversteps U ازحد خود تجاوز کردن
overstuff U بیش ازحد لزوم انباشتن
overdress U بیش ازحد لباس فاخرپوشیدن
overstepped U ازحد خود تجاوز کردن
overstepping U ازحد خود تجاوز کردن
sticks U خطای بلندکردن چوب بیش ازحد نشانه
overtrading U بیش ازحد معامله کردن افراط در داد و ستد
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com