Perdic | بیرون شدگی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	expulsion U	بیرون شدگی
	expulsions U	بیرون شدگی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	to turn out U	بیرون دادن بیرون کردن سوی بیرون برگرداندن بیرون اوردن امدن
	gelation U	بسته شدگی سفت شدگی
	imminution U	کم شدگی باریک شدگی
	to strain at a gnat U	ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
	witjout U	بی بدون بیرون بیرون از درخارج فاهرا
	extravasate U	ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
	ejects U	بیرون راندن بیرون انداختن
	ejecting U	بیرون راندن بیرون انداختن
	ejected U	بیرون راندن بیرون انداختن
	outward bound U	عازم بیرون روانه بیرون
	eject U	بیرون راندن بیرون انداختن
	extrusion U	بیرون اندازی بیرون امدگی
	bottling U	نخ شدگی
	the mast has raked U	کج شدگی
	dostortion U	کج شدگی
	geniculation U	خم شدگی
	depressions U	کم شدگی
	neck U	نخ شدگی
	erections U	شق شدگی
	erection U	شق شدگی
	embeddeness U	حک شدگی
	necks U	نخ شدگی
	depression U	کم شدگی
	desuetude U	موقوف شدگی
	choking U	اب بند شدگی
	erasure U	پاک شدگی
	spraining U	رگ برگ شدگی
	sprained U	رگ برگ شدگی
	eviration U	هذیان زن شدگی
	sprain U	رگ برگ شدگی
	hybridization U	هیبرید شدگی
	recvrvature U	دولا شدگی
	sprains U	رگ برگ شدگی
	distotion factor U	ضریب کج شدگی
	encrustations U	دلمه شدگی
	encrustation U	دلمه شدگی
	turn over U	واژگون شدگی
	depressions U	گود شدگی
	depression U	گود شدگی
	occlusion U	جفت شدگی
	dilution U	رقیق شدگی
	diminution U	کم شدگی تحقیر
	expunction U	پاک شدگی
	expurgation U	پاک شدگی
	occlusion U	بسته شدگی
	acceptability U	قبول شدگی
	incalescence U	گرم شدگی
	scarlet U	سرخ شدگی
	tight coupling U	جفت شدگی
	dispersion U	پخش شدگی
	liquescence U	مایع شدگی
	necking U	باریک شدگی
	strobilation U	باریک شدگی
	intensification U	افزون شدگی
	invagination U	غلاف شدگی
	coupling U	جفت شدگی
	scleriasis U	سفت شدگی
	leakage U	فاش شدگی
	leakages U	فاش شدگی
	fixedness U	تثبیت شدگی
	flagginess U	ول شدگی اویختگی
	flocculence U	قلنبه شدگی
	nigrescence U	سیاه شدگی
	contraction U	جمع شدگی
	contractions U	جمع شدگی
	gasification U	تبخیر شدگی
	fading U	محو شدگی
	gelidity U	بسته شدگی
	homogenization U	هم جنس شدگی
	lateral yield U	له شدگی جانبی
	detruncation U	کوتاه شدگی
	locking U	قفل شدگی
	blots U	پاک شدگی
	blotted U	پاک شدگی
	blotting U	پاک شدگی
	petrification U	سنگ شدگی
	conglomeration U	گلوه شدگی
	shrinkage U	چروک شدگی
	petrifaction U	سنگ شدگی
	shortening U	کوتاه شدگی
	hardening U	سفت شدگی
	damnation U	لعنت شدگی
	removal U	جدا شدگی
	blot U	پاک شدگی
	elongation U	دراز شدگی
	paralysation U	فلج شدگی
	sclerosis U	سخت شدگی
	narrowing U	تنگ شدگی
	conglomerations U	گلوه شدگی
	offset U	دوخم شدگی
	offsetting U	دوخم شدگی
	diffusion U	پخش شدگی
	smelting U	ذوب شدگی
	pairing U	جفت شدگی
	acetification U	ترش شدگی
	puchery U	جمع شدگی
	concretion U	سفت شدگی
	puckers U	جمع شدگی
	congestion U	جمع شدگی
	puckering U	جمع شدگی
	puckered U	جمع شدگی
	pucker U	جمع شدگی
	translocation U	جابجا شدگی
	crookedness U	انحناء و کج شدگی
	purler U	پرت شدگی از سر
	carburization U	پودر شدگی
	bronchocele U	بزرگ شدگی
	coagulation U	دلمه شدگی
	comminution U	خرد شدگی
	polarization U	قطبی شدگی
	pulverization U	خرد شدگی
	off one's hands U	بیرون از اختیار شخص بیرون از نظارت شخص
	yielding U	تسلیم شدگی فلز
	depression U	گود شدگی فرودافت
	delusion of control U	هذیان کنترل شدگی
	degree of shrinkage U	ضریب جمع شدگی
	shrinkage stress U	خستگی جمع شدگی
	scloroderma U	سفت شدگی پوست
	encephalomalacia U	نرم شدگی مغز
	diffraction broadening U	پهن شدگی پراشی
	shrinkage U	وابست جمع شدگی
	supersession U	جانشینی لغو شدگی
	shrinkage coefficient U	ضریب جمع شدگی
	malposition U	جابجا شدگی جنین
	sclerosis U	سفت شدگی بافتها
	condensation U	جمع شدگی تکاثف
	varicosity U	گشاد شدگی سیاهرگ
	disseisin U	محروم شدگی ازتصرف
	shrink U	انقباض چوروک شدگی
	shrinking U	انقباض چوروک شدگی
	shrinks U	انقباض چوروک شدگی
	depressions U	گود شدگی فرودافت
	accru U	اجتماع فراهم شدگی
	breaking U	پاره گی قطع شدگی
	erasure U	حک جای پاک شدگی
	edge triggered U	با رها شدگی لبهای
	erethism U	تحریک شدگی زیاد
	maladies U	فاسد شدگی بیماری
	constriction U	فشار تنگ شدگی
	scleroma U	سفت شدگی بافتها
	hyperostosis U	کلفت شدگی استخوان
	digression U	پرت شدگی ازموضوع
	constrictions U	فشار تنگ شدگی
	malady U	فاسد شدگی بیماری
	hepatization U	سفت شدگی بافته
	gerontomorphosis U	پیر شدگی نژاد
	scrappiness U	اوراق شدگی ستیزه جویی
	scoliosis U	کج شدگی تیره پشت ازپهلو
	fixations U	خیره شدگی تعلق خاطر
	fixation U	خیره شدگی تعلق خاطر
	shrinkage prevention U	وسیله جلوگیری از جمع شدگی
	enlarged tonsils U	بزرگ شدگی لوزه ها [پزشکی]
	dipole dipole coupling U	جفت شدگی دو قطبی- دوقطبی
	dc coupling U	جفت شدگی جریان مستقیم
	domesticity U	زندگانی خانگی رام شدگی
	coupling U	جفت شدگی اتصال درگیری
	incarcerated hernia U	جمع شدگی کیسه فتق
	strobilization U	تشکیل رشته باریک شدگی
	depigmentation U	بیرنگ شدگی رنگ رفتگی
	senile keratosis U	کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
	hydrargyia or rism U	مسموم شدگی از جیوه ناخوشی سیمابی
	individuation U	تک شدگی تشخیص فرد در جمع شخصیت
	budding U	تولید مثل غیرجنسی از طریق ایجاد قلمبه شدگی در بخشی از بدن جاندار
	self insurance U	بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
	lobation U	قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
	couplement U	عمل امتزاج و جفت کردن جفت شدگی
	acceptance test	آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
	hyprostosis U	رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
	abroad U	بیرون
	outward bound U	بیرون رو
	outside appearance U	بیرون
	out-of- U	بیرون از
	out door U	بیرون
	off the track U	بیرون
	bakkat U	به بیرون
	without U	بیرون از
	without U	بیرون
	forth of U	بیرون از
	extra terrestrial U	بیرون از
	efferent U	بیرون بر
	outdoor U	بیرون
	externals U	بیرون
	external U	بیرون
	forth U	بیرون از
	out <adv.> U	بیرون
	outside U	بیرون
	outsides U	بیرون
	out U	بیرون از
	out- U	بیرون از
	outed U	بیرون از
	away U	بیرون از
	outwith [Scotish E] <adv.> U	بیرون [از]
	from outside U	از بیرون [از]
	from out of town U	از بیرون [از]
	out <adv.> U	به بیرون
	from the outside U	از بیرون
	away U	بیرون
	out of U	بیرون از
	out [of] <adv.> U	بیرون [از]
	outside [of] <adv.> U	بیرون [از]