Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
superlunary
U
بیرون از این جهان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
extramundane
U
بیرون از جهان یادنیا
superlunar
U
بیرون ازاین جهان
Other Matches
to turn out
U
بیرون دادن بیرون کردن سوی بیرون برگرداندن بیرون اوردن امدن
second world
U
جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند
atlas
U
فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
atlases
U
فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
to strain at a gnat
U
ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
witjout
U
بی بدون بیرون بیرون از درخارج فاهرا
extravasate
U
ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
ejected
U
بیرون راندن بیرون انداختن
ejecting
U
بیرون راندن بیرون انداختن
extrusion
U
بیرون اندازی بیرون امدگی
ejects
U
بیرون راندن بیرون انداختن
outward bound
U
عازم بیرون روانه بیرون
eject
U
بیرون راندن بیرون انداختن
universe
U
جهان
worlds
U
جهان
world
U
جهان
macrocosm
U
جهان
macrocosms
U
جهان
vales
U
جهان
vale
U
جهان
creator of the world
U
جهان آفرین
universe
U
جهان کیهان
underworld
U
زیرین جهان
filmdom
U
جهان سینما
free world
U
جهان ازاد
open universe
U
جهان باز
first world
U
جهان اول
faerie
U
جهان پریان
Third World
U
جهان سوم
nether world
U
جهان اینده
microcosms
U
جهان کوچک
microcosm
U
جهان کهین
microcosm
U
جهان کوچک
world power
U
جهان نیرو
here below
U
دراین جهان
world test
U
ازمون جهان
inanimate nature
U
جهان جمادات
world view
U
جهان بینی
microcosms
U
جهان کهین
internationalist
U
جهان گرا
nether world
U
جهان پایین
nether world
U
این جهان
infinite universe
U
جهان نامتناهی
mineral kingdom
U
جهان جمادات
worldly-wise
U
جهان دیده
worldly wise
U
جهان دیده
universe of system
U
جهان سیستم
weltanschauung
U
جهان بینی
infinite universe
U
جهان باز
all over the world
U
در سراسر جهان
the vanity of the world
U
پوچی جهان
the whole world
U
سراسر جهان
closed universe
U
جهان بسته
closed universe
U
جهان متناهی
finite universe
U
جهان بسته
finite universe
U
جهان متناهی
cosmography
U
شرح جهان
the old world
U
جهان کهنه
the next world
U
جهان اینده
worldview
U
جهان بینی
all the world over
U
در سراسر جهان
the future
U
جهان اینده
the invisible world
U
جهان ناپدید
animal kingdom
U
جهان جانوران
animals kingdom
U
جهان جانوران
the lower regions
U
جهان مردگان
worldwide
U
در سرتاسر جهان
the lower world
U
جهان پایین
cosmorama
U
جهان نما
screenland
U
جهان سینما
earthling
U
ساکن جهان
the invisible
U
جهان ناپدید
peregrinator
U
جهان گرد
expansion of universe
U
انبساط جهان
outworld
U
جهان بیرونی
this world of ours
U
این جهان ما
demiurge
U
جهان افرین
Christendom
U
جهان مسیحیت
christenings
U
جهان مسیحیت
creator the world
U
جهان افرین
orrery
U
جهان نما
world creating
U
جهان افرین
panoramas
U
جهان نما
panorama
U
جهان نما
off one's hands
U
بیرون از اختیار شخص بیرون از نظارت شخص
planisphere
U
جهان نمای مسطح
superempirical
U
خارج از جهان مادی
supramundane
U
مافوق این جهان
mundane affairs
U
کارهای این جهان
the back of beyond
U
دورترین گوشه جهان
outward things
U
جهان برونی یا فاهر
third world countries
U
کشورهای جهان سوم
the world is transitory
U
جهان ناپایدار است
the world and its fullness
U
جهان وهرچه دراوهست
ultramundane
U
ماورا جهان ماوراگیتی
under the sun
U
در جهان در زیر افتاب
theseven wonders of the world
U
عجایب هفتگانه جهان
intermundane
U
واقع در میان دو جهان
the church militant
U
قاطبه مسیحیان جهان
oscillating universe
U
جهان نوسان کننده
atlas
U
کتاب نقشهء جهان
atlases
U
کتاب نقشهء جهان
all over the world
U
در همه جای جهان
to be born
U
چشم به جهان گشودن
Antiquity
U
جهان باستانی
[تاریخ]
the Classical World
[the Ancient World]
U
جهان باستانی
[تاریخ]
peregrination
U
جهان گردی دربدری
peregrinations
U
جهان گردی دربدری
in ancient times
U
در اوقات جهان باستانی
demimonde
U
جهان زنان هرجایی
georama
U
جهان نمای پوک
vales
U
زمین جهان خاکی
the art of the Ancient world
U
هنر جهان باستان
vale
U
زمین جهان خاکی
aboral
U
دورترین نقطه از جهان
industrial workers of the world
U
کارگران صنعتی جهان
demiurgic
U
وابسته به جهان افرین یااهریمن
ecumenic
U
وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
planisphere
U
جهان نمای سطح نما
premundane
U
پیش ازافرینش جهان بوده
demiurgeous
U
وابسته به جهان افرین یااهریمن
the whole world
U
همه دنیا تمامی جهان
oecumenical
U
وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
oecumenical
U
جامع مشهوردر سراسر جهان
sinusoidal projection
U
نقشه جهان نمای مسطح
third world economies
U
اقتصاد کشورهای جهان سوم
in a battle for world domination
U
مبارزه برای سلطه جهان
to know what's what
U
ازچیزهاوکارهای جهان اگاه بودن
the developed world
U
جهان توسعه یافته
[پیشرفته]
vegetable kingdom
U
جهان گیاهان مولود نباتی
he passed hence
U
ازاین جهان رخت بربست
he passed hence
U
این جهان را بدرود گفت
transcendentalism
U
فلسفه خارج جهان مادی
world wide
U
مشهور جهان متداول درهمه جا
antemundane
U
مربوط به پیش از افرینش جهان
the lower world
U
جهان مردگان عالم اسوات
supemundane
U
بالاتراز چیزهای وابسته به این جهان
apple
U
یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
apples
U
یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
rhadamanthus
U
نام یکی از داوران جهان پایین
cosmopolitan
U
وابسته به همه جهان بین المللی
the pilgrimage of life
U
زندگی چندروزه ادمی دراین جهان
mundane era
U
تاریخی که مبداان افرینش جهان باشد
candidates' tournament
U
تورنمنت نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
topsy-turvy world
[upside-down world]
U
جهان سروته
[درهم وبرهم ]
[وارونه ]
time flies
<proverb>
U
عمر ضایع مکن ای دل که جهان می گذرد
candidates' matches
U
رویارویی نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
America Online
U
بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
eustatic
U
مربوط به تغییرات سطح دریادر سرتاسر جهان
utopian
U
تصوری شخصی که درصدد اصلاح جهان است
globetrotter
U
کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
globetrotters
U
کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
malism
U
عقیده باینکه این جهان روی همرفته بد جهانی است
enterprises
U
سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
atomism
U
عقیده باینکه جهان مادی ازذرات ریز ساده تشکیل شده است
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence.
U
در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
enterprise
U
سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
IBM
U
بزرگترین شرکت کامپیوتری در جهان که اولین سیستم بر پایه PC را روی پردازنده PC ایجاد کرد
National Center for Supercomputing Applications
U
سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
silicon valley
U
محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
sherlu
U
اولین برنامه زبان طبیعی که تجزیه و تحلیل نحوی ومعناشناسی را با معلومات جهان مجتمع کرده است
isolationism
U
سیاست مبتنی برکناره گیری و دوری جستن ازجریانات سیاسی جهان و نیزقطع رابطه اقتصادی با سایرکشورها
simulation
U
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
simulations
U
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
cosmopolitanism
U
سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
internationalism
U
روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
yalta conference
U
م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
cartels
U
اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartel
U
اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
special drawing rights
U
این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
Ancient Greece
U
یونان باستانی
[یونان جهان باستان]
abroad
U
بیرون
out-of-
U
بیرون از
bakkat
U
به بیرون
outside appearance
U
بیرون
without
U
بیرون
efferent
U
بیرون بر
extra terrestrial
U
بیرون از
outward bound
U
بیرون رو
out door
U
بیرون
off the track
U
بیرون
forth of
U
بیرون از
without
U
بیرون از
out of
U
بیرون از
forth
U
بیرون از
out
U
بیرون از
externals
U
بیرون
away
U
بیرون
away
U
بیرون از
outside
U
بیرون
outed
U
بیرون از
from the outside
U
از بیرون
out
<adv.>
U
به بیرون
out-
U
بیرون از
out
<adv.>
U
بیرون
outdoor
U
بیرون
outsides
U
بیرون
from outside
U
از بیرون
[از]
outwith
[Scotish E]
<adv.>
U
بیرون
[از]
out
[of]
<adv.>
U
بیرون
[از]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com