English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
terminal insomnia U بیخوابی پایانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
isomnia U بیخوابی
insomnia U بیخوابی
insomnious U دچار بیخوابی
middle insomnia U بیخوابی میانی
insomnia U مرض بیخوابی
my wakeful night U شب بیخوابی یا بیداری من
keep (someone) up <idiom> U باعث بیخوابی شدن ،بیدار نگهداشتن
consummatory U پایانی
termial U پایانی
immeusurableness U بی پایانی
immeasurableness U بی پایانی
illimitability U بی پایانی
illimitableness U بی پایانی
immeasurability U بی پایانی
finals U پایانی
final U پایانی
terminals U پایانی
terminal U پایانی
termination U پایانی
termination stage U مرحله پایانی
termination phase U مرحله پایانی
semi-final U نیم پایانی
nonterminal U غیر پایانی
reliability index U نمایه پایانی
terminal symbol U علامت پایانی
terminal symbol U نماد پایانی
terminal reinforcement U تقویت پایانی
terminal organ U اندام پایانی
terminal threshold U استانه پایانی
terminal error U خطای پایانی
termial depression U افسردگی پایانی
semifinal U نیم پایانی
a never-ending job U کار بی پایانی
end point U نقطه پایانی
terminals U پایانه پایانی
terminal U پایانه پایانی
consummatory stimulus U محرک پایانی
terminal stimulus U محرک پایانی
end action U عمل پایانی
afterword U سخن پایانی
end link U حلقه پایانی
end pleasure U لذت پایانی
end spurt U جهش پایانی
terminal unit U واحد پایانی
game point U امتیاز پایانی
final state U حالت پایانی
final cinditions U شرایط پایانی
consummatory response U پاسخ پایانی
semi-final U مسابقات نیم پایانی
twentyfive yard line U خط 52 یاردی موازی خط پایانی
home stretch U گام های پایانی
nonterminal symbol U نماد غیر پایانی
final boiling point U نقطه جوش پایانی
krause's end bulbs U پیازهای پایانی کراوس
tsr U برنامه مقیم پایانی ایستا
no-man's land U منطقه بین خط سرویس و خط پایانی
back room U محوطه بین خط پایانی ودیوار
terminal and stay resident program U برنامه مقیم پایانی ایستا
playoffs U مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
playoff U مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
go baseline U حرکت کردن در امتداد خط پایانی برای دریافت پاس
floated U ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
float U ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
floats U ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
re entry vehicle U نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
melodramas U نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodrama U نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
gridding U محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com