Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 54 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
unheard
U
بگوش نخورده غیرمسموع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inaudibly
U
بطور غیرمسموع یا نارسا
undisturbed sample
U
نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
by ear
U
بگوش
hearken
U
بگوش دل پذیرفتن
cover
U
نگهبان بگوش
coverings
U
نگهبان بگوش
covers
U
نگهبان بگوش
auric
U
وابسته بگوش یاسامعه
sound
U
به نظر رسیدن بگوش خوردن
euphoniously
U
چنانکه بگوش خوش ایندباشد
ear witness
U
گواه بگوش شنیده شاهدسمعی
sounds
U
به نظر رسیدن بگوش خوردن
sounded
U
به نظر رسیدن بگوش خوردن
soundest
U
به نظر رسیدن بگوش خوردن
ear tab
U
گوشی :چیزیکه بگوش میگذارندکه سرمانخورد
euphonically
U
برای اینکه بگوش خوش ایندباشد
ear cap
U
گوشی :چیزیکه بگوش میگذارندکه سرمانخورد
covers
U
دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
cover
U
دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
coverings
U
دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
pip squeak
U
نارنجکی که صدای ان مانندPIP-SQUEAK بگوش میرسد
eaves droper
U
مسئول بگوش ایستادن استراق سمع کننده
virginal
U
دست نخورده
unvarnished
U
جلا نخورده
intemerate
U
دست نخورده
unshod
U
نعل نخورده
unbeaten
U
ضرب نخورده
safe
U
صدمه نخورده
virgin
U
دست نخورده
virgins
U
دست نخورده
unruffled
U
چین نخورده
intact
U
دست نخورده
safer
U
صدمه نخورده
safes
U
صدمه نخورده
safest
U
صدمه نخورده
whole
U
دست نخورده کامل
entire
U
دست نخورده بی عیب
pristine
U
طبیعی ودست نخورده
entirety
U
چیزدرست ودست نخورده
virgin medium
U
واسطه دست نخورده
unbeaten
U
شکست نخورده مغلوب نشده
He returned the money intact.
U
پول را دست نخورده پ؟ داد
monofilament
U
تاریا رشته واحدتاب نخورده
It remained intact.
U
سالم ودست نخورده باقی مانده
monofil
U
تاریا رشته واحد تاب نخورده
creak
U
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creaked
U
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creaking
U
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
I havent had a bit sine morning .
U
از صبح تاحالایک لقمه دهانم نگذاشتم ( چیزی نخورده ام )
creaks
U
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
to leave everything as it is
[not to change anything]
U
رسوم قدیمی را ثابت
[دست نخورده]
نگه داشتن
desert
U
[طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
untouched
U
دست نخورده دست نزده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com