Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
howler
U
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
howlers
U
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
air alert warning
U
اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
sleeves
U
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
sleeve
U
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
air warning net
U
شبکه اعلام خطر هوایی
airspace warning area
U
منطقه اعلام خطر هوایی
fire unit
U
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
time fire
U
مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
free lance
U
اعلام کنترل خودکار هواپیمادر درگیریهای هوایی
many
U
اعلام تعداد 8 یا بیشترهواپیمای دشمن دیده میشود در رهگیری هوایی
pogo
U
در رهگیری هوایی یعنی چانل مخابراتی را که بعد از این کلمه اعلام می کنم بگیرید
holding
U
در رهگیری هوایی اعلام اینکه من در وضعیت فرمان داده شده باقی هستم دستور جدیدبدهید
launch time
U
زمان حرکت هوایی
launch time
U
زمان پرواز هوایی هواپیما
heads up
U
در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد
foxaway
U
اعلام موشک هوا به هوا رهاشده در درگیریهای هوایی
firing position
U
موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
early-warning
U
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
early warning
U
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
firing range
U
برد تیراندازی مسافت تیراندازی
rifle clasp
U
نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
alerting service
U
قسمت اعلام اماده باش سرویس اعلام خطر
turret guns
U
توپهای برجک
gunned
U
دارای توپهای زیادیاسنگین
subcaliber
U
توپهای کالیبر کوچک
turret guns
U
توپهای برجک دار
long range guns
U
توپهای دورزن یا دور رس
battery groung pattern
U
طرح گسترش توپهای اتشبار
rebounder
U
متخصص در گرفتن توپهای حلقه
touchhole
U
سوراخ جای فتیله در توپهای قدیمی
spanning tray
U
سینی پر کن گلوله در توپهای کولاس دار
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
fire lane
U
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
mountee
U
اژیر مخصوص اماده کردن توپهای ناو
the forth bristled with guns
U
توپهای ان در مانندسیخ هایی بودکه به هرسوراست شده باشد
live fire
U
تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
linstock
U
چوب نوک تیزی که برای اتش زدن فتیله توپهای قدیمی بکار میرفته
line haul
U
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
caches
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
powder hoist
U
بالابر خرج توپهای ناو اسانسور خرج توپ
realtime
U
زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
circuits
U
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit
U
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time
U
یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand.
U
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
shelling report
U
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air photographic
U
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
access time
U
کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM
U
فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
reference
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
arrivals
U
زمان حضور زمان رسیدن
seek time
U
زمان جستجو زمان طلب
arrival
U
زمان حضور زمان رسیدن
presents
U
زمان حاضر زمان حال
presenting
U
زمان حاضر زمان حال
response time
U
زمان جواب زمان پاسخگویی
presented
U
زمان حاضر زمان حال
present
U
زمان حاضر زمان حال
photogrammetry
U
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
airlift capacity
U
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air search attack unit
U
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
read time
U
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty
U
زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
channel airlift
U
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
gunning
U
تیراندازی
shootings
U
تیراندازی
pops
U
تیراندازی
shooting
U
تیراندازی
pop
U
تیراندازی
popped
U
تیراندازی
archery
U
تیراندازی
musketry
U
تیراندازی
gunnery
U
تیراندازی
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon
U
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography
U
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
conduct of fire
U
هدایت تیراندازی
firing table
U
جدول تیراندازی
handbow
U
کمان تیراندازی
scheme of fire
U
طرح تیراندازی
riflery
U
تیراندازی تفنگداری
gunnery
U
قوانین تیراندازی
methode of fire
U
روش تیراندازی
conduct of fire
U
اجرای تیراندازی
verification fire
U
تیراندازی ازمایشی
combat firing
U
تیراندازی جنگی
fire
U
تیراندازی کردن
fired
U
تیراندازی کردن
fires
U
تیراندازی کردن
ready position
U
حاضربه تیراندازی
the butts
U
میدان تیراندازی
shoot
U
تیراندازی کردن
gun
U
تیراندازی کردن
guns
U
تیراندازی کردن
horseback archery
U
تیراندازی سواره
delivery error
U
اشتباه در تیراندازی
fire bay
U
دهلیز تیراندازی
lived
U
تیراندازی جنگی
fire trench
U
سنگر تیراندازی
school shooting
U
تیراندازی در مدرسه
offhand
U
تیراندازی ایستاده
field archery
U
تیراندازی صحرایی
live
U
تیراندازی جنگی
automatic fire
U
تیراندازی خودکار
gunning
U
تمرین تیراندازی
fire power
U
قدرت تیراندازی
dry sum
U
مشق تیراندازی
firing line
U
خط شروع تیراندازی
shoots
U
تیراندازی کردن
order of fire
U
روش تیراندازی
firing area
U
منطقه تیراندازی
time
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule
U
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
imprescriptible
U
وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
equation of time
U
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
unemployment compensation
U
پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
columbia round
U
تیراندازی مخصوص زنان
absolute error
U
اشتباه مطلق تیراندازی
shootoff
U
مسابقه اضافی تیراندازی
expert badge
U
نشان مهارت در تیراندازی
time fire
U
تیراندازی با گلوله زمانی
qualification badge
U
نشان مهارت در تیراندازی
trap shoot
U
تیراندازی به هدفهای متحرک
dwell at
U
به تیراندازی ادامه دادن
open fire
U
شروع به تیراندازی کردن
main fire
U
سیستم تیراندازی اصلی
range firing
U
تیراندازی در میدان تیر
range correction
U
تصحیح برد تیراندازی
squatting position
U
وضعیت چمباتمه در تیراندازی
pit detail
U
کمک مربی تیراندازی
squeeze off
U
تیراندازی با فشار ماشه
skeet
U
انداختن تمرین تیراندازی
shot
U
تیراندازی تیرانداز ماهر
shot
U
گلوله تیراندازی شده
recoil
U
دفع ضربت تیراندازی
recoils
U
دفع ضربت تیراندازی
recoiling
U
دفع ضربت تیراندازی
recoiled
U
دفع ضربت تیراندازی
firing line
U
خط تیراندازی مدار اتش
archery
U
تیراندازی با تیر و کمان
shooting gallery
U
میدان تیراندازی تمرینی
shooting galleries
U
میدان تیراندازی تمرینی
firing data
U
عناصر مربوط به تیراندازی
firing battery
U
اتشبار تیراندازی کننده
shot
U
تیراندازی شده تیرخورده
shots
U
تیراندازی تیرانداز ماهر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com