English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
airborne U بوسیله هوا نقل وانتقال یافته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cession U نقل وانتقال
transfusion U نقل وانتقال
transfusions U نقل وانتقال
communication U نقل وانتقال
transporting U نقل وانتقال دادن
delivers U نقل وانتقال دادن
transports U نقل وانتقال دادن
clearings U نقل وانتقال بانکی
transported U نقل وانتقال دادن
locomotion U تحرک نقل وانتقال
transport U نقل وانتقال دادن
deliver U نقل وانتقال دادن
transmissivity U قابلیت نقل وانتقال
toter U نقل وانتقال دهنده
clearing U نقل وانتقال بانکی
transfuse U چیزی را نقل وانتقال دادن
air delivery U نقل وانتقال از راه هوا
virus U عامل نقل وانتقال امراض
viruses U عامل نقل وانتقال امراض
bankable U قابل نقل وانتقال بانکی
alienability U قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
ecesis U نقل وانتقال جانور یا گیاه به محیط تازه
channels U هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channel U هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channeled U هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channeling U هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channelled U هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
down line processor U پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
structured programming U برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
findings U یافته
finding U یافته
matched U تطبیق یافته
endrgized U انرژی یافته
downfallen U زوال یافته
nascent U پیدایش یافته
porrect U بسط یافته
deployed U گسترش یافته
installed <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
inserted <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
deployed <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
generalized U تعمیم یافته
depauperate U تقلیل یافته
appointed <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
applied <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
transmissive U انتقال یافته
due out U خاتمه یافته
wany U کاهش یافته
done U وقوع یافته
extended U تمدید یافته
instinct with force U نیرو یافته
tuned U وفق یافته
instinct with life U روح یافته
linked U پیوند یافته
nee U تولد یافته
full-fledged U تکامل یافته
awakened U اگاهی یافته
mature economy U تکامل یافته
organized U سازمان یافته
allocated U اختصاص یافته
waney U کاهش یافته
structured U ساخت یافته
full fledged U تکامل یافته
expanded U بسط یافته
glorified U تجلیل یافته
past U پایان یافته
transferred U انتقال یافته
abroad U گسترش یافته
diminished U : تقلیل یافته کاسته
organising U بازار سازمان یافته
organizing U بازار سازمان یافته
mature soil U خاک تکامل یافته
generalized coordinates U مختصات تعمیم یافته
organize U بازار سازمان یافته
mature economy U اقتصاد رشد یافته
linked subroutine U زیربرنامه پیوند یافته
finds U چیز یافته مکشوف
find U چیز یافته مکشوف
bimanual U بادودست انجام یافته
structured design U طراحی ساختار یافته
centralized design U طراحی تمرکز یافته
sort merge program U پردازش تعمیم یافته
inning U زمین باز یافته
organises U بازار سازمان یافته
structured english U انگلیسی ساخت یافته
developed contries U ممالک توسعه یافته
organizes U بازار سازمان یافته
structured walkthroughs U بررسیهای ساخت یافته
reborn U تولد تازه یافته
extended memory U حافظه توسعه یافته
formatted display U نمایش شکل یافته
elaborated code U رمز بسط یافته
allopatric U بتنهایی وقوع یافته
twice born U تولدتازه روحانی یافته
endarch U از مرکزبخارج امتداد یافته
systematized delusions U هذیانهای نظام یافته
contd U مخفف ادامه یافته
extended precision U دقت توسعه یافته
generalized force U نیروی تعمیم یافته
reduced mass U جرم کاهش یافته
diminished U [قوس تقلیل یافته]
development system U سیستم توسعه یافته
reduced form U فرم تقلیل یافته
organized market U بازار سازمان یافته
generalized routine U روال تعمیم یافته
redivivus U تولد تازه یافته
salvaged U اموال نجات یافته از خطر
structures coding U برنامه نویسی ساخت یافته
structured programming U برنامه نویسی ساخت یافته
the developed world U جهان توسعه یافته [پیشرفته]
complete U خاتمه یافته یا کامل شده
generalized function U تابع تعمیم یافته [ریاضی]
fully formed character U کاراکتر تمام شکل یافته
reborn U تغییر حالت روحانی یافته
generalized inhibitory potential U پتانسیل بازداشتی تعمیم یافته
generalized planning U برنامه ریزی تعمیم یافته
generalized reinforcer U تقویت کننده تعمیم یافته
ramus U قسمت بر امده واطاله یافته
completing U خاتمه یافته یا کامل شده
completes U خاتمه یافته یا کامل شده
completed U خاتمه یافته یا کامل شده
well ordered U بنحو اکمل انجام یافته
human oriented language U زبان ارایش یافته بشری
less developed countries U کشورهای کمتر توسعه یافته
regenerates U زندگی تازه و روحانی یافته
extendeo core U حافظه چنبرهای توسعه یافته
salvage U اموال نجات یافته از خطر
content addressed U نشامی یافته از روی محتوی
crumblings U فاسد شده زوال یافته
salvages U اموال نجات یافته از خطر
salvaging U اموال نجات یافته از خطر
ranker U افسر ترفیع یافته افسرصفی
That is despised which is cheaply obtained. <proverb> U ارزان یافته خوار است .
extended character set U مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته
regenerating U زندگی تازه و روحانی یافته
regenerated U زندگی تازه و روحانی یافته
regenerate U زندگی تازه و روحانی یافته
Distribution U تابع تعمیم یافته [ریاضی]
deployed U مستقر گسترش یافته در روی زمین
substantiative U بادلیل اثبات شده تجسم یافته
abended U خاتمه یافته بطور غیر عادی
developed market economy countries U کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
blasetocyst U جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
generation U توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
generations U توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
structured flowchart U نمودار گردش کار ساخت یافته
newton U محدوده PDAتوسعه یافته توسط Apple
after image یک کپی از داده که تغییر یافته است.
new born U زاییده شده تازه تولد یافته
ox man U کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
extend U قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extending U قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extends U قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
alma mater U مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
ebcdic U کدمبادله اطلاعات اعشاری با کددودوئی توسعه یافته
deformed reinforcing steel U فولاد تقویت شده تغییر شکل یافته
array U ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
arrays U ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
acoustic U حافظه ترمیم یافته که از خط تاخیر صوتی استفاده میکند
gametophore U سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
basic plus U نوعی زبان برنامه نویسی گسترش یافته BASIC
aeolian soil خاکی که از مواد متشکله باد تشکیل یافته است
coextensive U باهم دریک زمان ویک مکان بسط یافته
NetView U معماری مدیریت شبکه توسعه یافته توسط IBM
gastraea U رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
LAN Manager U سیستم عامل شبکه توسعه یافته توسط ماکروسافت برای PC
amiga U مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط کمودور توسعه یافته اند
gastrea U رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
remedial maintenance U باقی مانده ترمیم خطا که در سیستم گسترش یافته است
ethernet U گونهای از اترنت توسعه یافته توسط DEC , Intel , xerox
standard bred U اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
elegant programming U نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
rill erosion U این نوع فرسایش دراولین بسترفرسایش یافته بصورت جوی دیده میشود
rarefaction U جریان مافوق صوت درمجرای همگرا که در ان فشارکاهش یافته و سرعت شدیداافزایش یابد
individualism U اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
special degration U نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
ECP U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای پیشبرد کارایی پورت چاپگر موازی
JPEG++ U حالت توسعه یافته gPEG که بخ بخشهای تصویر امکان فشرده شدن متفاوت می دهند
enhances U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhanced U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhance U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhancing U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
extended U code decimalinterchange coded binary کدمبادله اعشاری کد شده بصورت دودوئی توسعه یافته
transfer U ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transferring U ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transfers U ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
ripple through effect U نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود
interactive U ابزار توسعه یافته نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد برنامه را تحت کنترل اجرا کند
applesoft basic U نوع توسعه یافته زبان برنامه نویسی BASIC که باریزکامپیوتر قابلیت پردازش اعداد اعشاری را هم دارد
independent computer U manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
by the instrumentality of U بوسیله
by dint of U بوسیله
with U بوسیله
at the hand of U بوسیله
by U بوسیله
thruogh the a of U بوسیله
wherewithal U که بوسیله ان
perprep U بوسیله
whereby U که بوسیله ان
via U بوسیله
of U بوسیله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com