English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bull U بورس تصنعی
bulls U بورس تصنعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dummies U تصنعی
dummy U تصنعی
self imposed U تصنعی
self-imposed U تصنعی
put on U تصنعی
sophisticated U تصنعی
artefact U اثر تصنعی
artefacts U اثر تصنعی
artifact U اثر تصنعی
artifacts U اثر تصنعی
dummy variable U متغیر تصنعی
precious U تصنعی گرامی
statistical artifact U پدیده تصنعی اماری
mannered U دارای سبک یا رفتار بخصوص تصنعی
bourse U بورس
stock exchnge U بورس
commodity exchange U بورس کالا
in stock <idiom> U روی بورس
transaction on change U معامله در بورس
stock broker U دلال بورس
stock broker U کارگزار بورس
bourse [in a non-English-speaking country] U بورس سهام
commodity exchange U بورس مواداولیه
commodities exchange U بورس کالا
gambler U بورس باز
stock exchanges U بورس سهام
gamblers U بورس باز
speculators U بورس باز
stock exchange U بورس سهام
bourse U مبادله بورس
speculator U بورس باز
stock exchange U بورس سهام
bull U سفته باز بورس
stock exchange U بورس اوراق بهادار
bourse [in a non-English-speaking country] U بورس اوراق بهادار
stock exchanges U بورس اوراق بهادار
bulls U سفته باز بورس
grant U بورس تحصیلی یا پژوهشی
stock market U بورس سهام وارز
stock markets U بورس سهام وارز
stock market U بورس کالاهای مختلف
off-market purchases U خرید در بیرون از بورس
grants U بورس تحصیلی یا پژوهشی
granted U بورس تحصیلی یا پژوهشی
stock exchange U بورس اوراق بهادار
baltic exchange U بازار بورس بالتیک
jobber U دلال یاکارگزار بورس
stock markets U بورس کالاهای مختلف
outside [stock exchange] <adj.> U خارج از بورس [فروخته شده ]
stockbroking U دلالی بورس واوراق بهادار
off-market <adj.> U خارج از بورس [فروخته شده ]
over-the-counter <adj.> U خارج از بورس [فروخته شده ]
stockbrokerage U دلالی بورس واوراق بهادار
over the counter U خارج از بورس فروخته شده
over-the-counter market U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
exchange U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
curb market [American E] U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
outside market U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
exchanging U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanges U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanged U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
over-the-counter trading of securities U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
settling days U روزهای مشخص تصفیه حسابها در بورس
kerb market [British E] U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
constructive school credit U بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
over-the-counter interbank transactions U داد و ستد بین بانکی در خارج از بورس
simulacrum U شباهت ریایی شباهت تصنعی
burse U بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
traveling fellowship U بورس تحصیلی شامل هزینه مسافرت وتحقیقات در خارج از محل خود
bears U سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bear U سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com