English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 112 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cyclical budget U بودجه ادواری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cyclically balanced budget U بودجه متوازن ادواری
Other Matches
appropriation U بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
cycloid U ادواری
cyclothymic U ادواری خو
perdiodical insanity U جنون ادواری
periodical insane U مجنون ادواری
cyclothymia U ادواری خویی
aperiodic U غیر ادواری
cyclical unemployment U بیکاری ادواری
cyclical fluctuations U نوسانات ادواری
cyclical fluctuation U نوسانهای ادواری
circular psychosis U روان پریشی ادواری
budget line U خط بودجه
possibilities line U خط بودجه
appropriation symbol U کد بودجه
budget U بودجه
unfunded U بی بودجه
budgeted U بودجه
budgets U بودجه
municipal budget U بودجه شهرداری
variable budget U بودجه متغیر
cyclical budget U بودجه دورانی
budget deficit U کسر بودجه
unified budget U بودجه واحد
current budget U بودجه جاری
preliminary budget U بودجه ابتدائی
budgetary appropriations U تخصیص بودجه
cash budget U بودجه نقدی
capital budget U بودجه سرمایهای
budgetary control U کنترل بودجه
capital budget U بودجه تاسیساتی
unbalanced budget U بودجه نامتوازن
program budget U بودجه برنامهای
operating budget U بودجه عملیاتی
national budget U بودجه ملی
military funds U بودجه نظامی
household budget U بودجه خانوار
government dificit surplus U کسر بودجه
state budget U بودجه دولت
government budget U بودجه دولت
flexible budget U بودجه متغیر
fixed budget U بودجه ثابت
financial budget U بودجه مالی
family budget U بودجه خانوار
family budget U بودجه خانواده
development budget U بودجه عمرانی
preliminary budget U بودجه مقدماتی
margins U بودجه احتیاطی
appropriation limitation U محدودیت بودجه
balanced budget U بودجه متوازن
budget balance U تعادل بودجه
budget balance U توازن بودجه
budget bureau U دفتر بودجه
budget ceiling U سقف بودجه
budget comittee U گروه بودجه
budget constraint U محدودیت بودجه
appropriation U اختصاص بودجه
budgetary U مربوط به بودجه
margin U بودجه احتیاطی
budgeting U بودجه ریزی
deficit U کسر بودجه
deficits U کسر بودجه
administrative budget U بودجه اداری
annual budget U بودجه سالانه
budget credit U اعتبار بودجه
budget cycle U گردش بودجه
budget data U اطلاعات بودجه
budget period U دوره بودجه
budget expenditures U مخارج بودجه
budget period U زمان بودجه
budget process U فرایند بودجه
budget execution U اجرای بودجه
budget process U مراحل بودجه
budget determinant U تعیین بودجه
budget cycle U مراحل بودجه
budget deficit U کسری بودجه
budget surplus U اضافه بودجه
budget surplus U مازاد بودجه
operating budget U بودجه بهره برداری
national economic budget U بودجه اقتصادی ملی
naval appropriation bill U بودجه نیروی دریایی
budgeter U تهیه کننده بودجه
The budget deficit of 1980 . U کسر بودجه سا ل1980
apportionment U واگذاری سهمیه بودجه
capital budgeting U بودجه بندی سرمایه
deficit financing U تامین کسر بودجه
budget directive U دستورالعمل تهیه بودجه
balanced budget theorem U قضیه بودجه متوازن
flexible budget U بودجه انعطاف پذیر
command budget estimate U براورد بودجه یکان
budgeteer U تهیه کننده بودجه
budget classification U طبقه بندی بودجه
financed U بودجه چیزی را تهیه کردن
financing U بودجه چیزی را تهیه کردن
provide for in the budget U در بودجه پیش بینی کردن
preliminary budget forecast U پیش بینی مقدماتی بودجه
finances U بودجه چیزی را تهیه کردن
finance U بودجه چیزی را تهیه کردن
The welfare budget has been cut down. U از بودجه رفاهی مقداری زده اند
to p for a sum in the budget U مبلغی را بودجه پیش بینی کردن
balanced budget multiplier U ضریب بهم فزاینده بودجه متوازن
multiplier effect of a balanced budget U اثر بهم فزاینده بودجه متوازن
appropriation language U شرح جزئیات بودجه و منظوراز تخصیص ان
competroller U سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
planning programming budgetting U نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
budgetary control U کنترل اجرای بودجه در واحدهای مملکتی
deficit financing U تامین مالی از راه کسر بودجه
capital budget U بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
peace dividend U ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
slush fund U بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush funds U بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com